مسجد پنجتن آلعبا علاوه بر کارکرد مذهبی، از پس نقش فرهنگیواجتماعیاش نیز خوب برآمده است؛ بهگونهای که حالا به پایگاه مردمی محله تبدیل شده و نماز و عبادت، فقط بخشی از برنامه آن است. هدف ساکنان و معتمدان محله هم همین است؛ اینکه مسجد فقط مکانی برای عبادت نباشد، بلکه برنامههای گوناگونی در آن برگزار شود تا افراد از هر سن و سلیقهای جذب این فضا شوند، در محیطی خودمانی و سالم و صمیمی بمانند و رشد کنند و ببالند. البته نوجوانها و جوانها بخش مهم این ماجرا هستند.
از در چوبی مسجد که وارد بخش مردانه بشوید، دیوار روبهرو توجه شما را به خود جلب میکند؛ طراحی مواج پرچم سهرنگ ایران که در دوسوی نشان الله، تمثال شهدا خودنمایی میکند. المان پلاکی که از بالای پرچم آویزان است، غرفههای سبزرنگ که با یادگاریهای شهدای محله تزیین شده است، چفیه، کلاه، خودکار و گاه دفترچهای با کاغذهای کاهی که نشانی از کهنگی دارد، همه آن چیزی است که در موزه یادمانهای شهدای مسجد فقیه سبزواری جانمایی شده است، با یادگاریهایی از اولین شهید محله طلاب و ...
وقتی تصمیم گرفتم به این مسجد بیایم، با 100میلیون تومان اعتباری که به خانه عالم تعلق میگرفت و با همت مردم دو طبقه ساختیم و مسجد سروسامان نسبی گرفت. قبل از آن مسجد هیچ کمک درخور توجهی دریافت نکرده بود و حتی دیوارها طوری بود که از کوههای مجاور آب به داخل مسجد جاری میشد. یکبار پنکه روی سر خانمهای نمازگزار افتاد. باید اوضاع را درست میکردیم تا جوانها و نوجوانها را جذب کنیم. به همین دلیل آستین بالا زدم و از مردهای محل هم کمک گرفتم. با هر مقدار اعتباری که جمع میشد بخشی از فضا را درست میکردیم. اینها بخشی از روایت غلامرضا غلامی روحانی جوان مسجد است.
سال 1337 بود که قدیمیترهای محله کوی دکتری خواستند مسجد ی داشته باشند تا در آن بتوانند در کنار عبادت همبستگی بین همسایهها را بیشتر و مشکلات اهالی را رتق و فتق کنند. آن سالها یکی از مهمترین کاربریهای مسجد رفع مشکلات اهالی محله و ایجاد دوستی بین آنها بود. این شد که زمینی را خریدند و چند نفر از بزرگترهای محله مانند حسنخسرومنش، محمدنیا، محمدی، غفوریان و مسلمدوست هزینههای کلان ساخت را دادند و بقیه اهالی هر چه در چنته داشتند گذاشتند تا دیوار مسجد بالا برود و سقفی بر سر دوستیهای محله نبش خیابان ابومسلم20 شکل بگیرد.
کوچه شهید آوینی 43 (شهید صادق حسین پورعلوی) مدتها مرز منطقه شهری و روستایی بوده است. سمت چپ این خیابان از سمت بولوار آوینی، زمین کشاورزی و زمینهای بایر بوده است، اما در سمت راست اهالی قدیمی با بیشتر از 30سال سکونت دارند. قدیمیها میگویند که این کوچه به کوی امام خمینی(ره)معروف بوده و حکایت از علاقه زیاد مردم به امام خمینی(ره) داشته است. از دیگر ویژگیهای قدیم کوچه، وجود چند مرغداری بوده است که با پیگیری اهالی یکی یکی جمع میشوند. یکی مخروبه و دیگری بوستان گلشن شده است و سومی هم انبار شده است.
خیابان رسالت91 بهواسطه اینکه به خیابان طبرسیشمالی منتهی میشود، یکی از معابر پرتردد است. این خیابان جزو محله سیسآباد است. بنا به گفته قدیمیها، نام اصلی این محدوده «سیسواد» بوده است، آنهم بهدلیل اینکه 30نفر از بزرگان روستا سواد قرآنی و مکتبی داشتهاند، اما با گذشت زمان، سیسواد به «سیسآباد» تغییرنام یافته و حدود یک دهه است که روستای سیسآباد به محدوده شهری منطقه3 پیوسته است.
حسین شریفی تخصص اصلی اش مداحی و نوحه و مکبری است، اما در کنار این ها، مجریگری می کند، عکاسی را به صورت حرفه ای انجام میدهد، مسئول فرهنگی وهنری سپاه مقداد است، در اردوهای جهادی حضوری فعال دارد و به تازگی سرکشیک گشت های امربه معروف و نهی ازمنکر است. این ها نشان میدهد کارنامه زندگی جوانی که 20بهار را گذرانده و در محله طلاب به دنیا آمده و بزرگ شده، پربار است.