جتالاسلام امرا... سبحانی نیا، متولد1333، اکنون رئیس ستاد اقامه نماز استان است، اما در حوزههای مختلفی ازجمله نهضت سوادآموزی و آموزشوپرورش فعالیت کرده و بنا به علاقه خود 3کتاب را به رشته تحریر درآورده است. او که یکی از همکاران نزدیک حجتالاسلام قرائتی است، در این گزارش از زندگی شخصی و فعالیتهایش میگوید.
شهریور سال1322، وقتی که قرار شد متدینان مشهدی علیه حزب تازه پاگرفته توده مبارزه کنند، پاتوقی در محل چهارباغ شکل گرفت. پاتوقی که به همت محمدتقی شریعتی به وجود آمد و محلی برای رفتوآمد فرهیختگان مشهدی بود. این کانون بهمدت 22سال در فرازوفرودهای سیاسی و اجتماعی همراه و مرکزی برای روشنفکران و فرهیختگان مشهدی به شمار میرفت.
نانواییها، بقالیها، کارگران وکارمندان و همه و همه مثل یک روز عادی به کار مشغول شدند اما روز یکشنبه ۱۰دی سال ۵۷ همه چیز عادی نبود.
خاطرات بسیاری از مشهدیهای قدیم و حتی زائران به فلکهای میرسد که گرداگرد حرم مطهر رضوی کشیده شده بود. فلکهای که در بین مردم به «فلکه حضرت» شهرت داشت و تا اواخر دهه70 و قبل از آغاز طرح نوسازی و بهسازی اطراف حرم مطهر، میشد آثاری هرچند کوچک از آن را مشاهده کرد. ما از این فلکه قدیمی مشهد یادی میکنیم که امروز فقط در گوشههای کتابهای تاریخی نام و عکسهایی از آن را میتوان مشاهده کرد. همچنین میخواهیم درباره رونق کسبوکارهای اطراف آن بگوییم.
بست و بستنشینی در تاریخ مشهد قدیم مفهومی سنتی بر پایه اعتقادات مردم بوده است. به باور خیلیها، بست به مکانهای خاصی گفته میشود، اما در فرهنگهای لغت به حریم امنی گفته شده است که انسان در پناه آن از تعرض مصون میماند. در لغتنامه دهخدا نیز با معانی مختلفی آمده است؛ ازجمله پناهجستن به مرقد امامزاده، یا پناهگاهی که مردم در آن متحصن میشوند و نیز محوطهای که اگر مقصری وارد شود، حکومت به او دست نمییابد. مکانهای بستنشینی بقاع متبرکه و مزارهای امامزادگان جزو مکانهایی به شمار میآمد که ضابطان و عمال و حکام حکومت نمیتوانستند به آن تعرض کنند و کسی را از آنجا بیرون بیاورند.
خیابان صدر 16 واقع در محله 17 شهریور یکی از معابر قدیمی شهر محسوب میشود که در مجاورت مجموعه گردشگری تاریخی باباقدرت قرار دارد و سالانه پذیرای هزاران گردشگر است. پس از ورود به این خیابان با یک قطعه زمین کوچک روبهرو میشویم که در انتهای آن تعدادی منازل مسکونی قرار دارد.
تعریف حسین قصاب بیدکی را از افراد مختلفی شنیدیم. میگویند او مردی است که نیازمندان را دست خالی از دکانش برنمیگرداند، همیشه لبخند به لب دارد و هر کاری میتواند برای کمک به دیگران انجام میدهد. همه اینها جملاتی است که کسبه و اهالی خیابان فداییان اسلام درباره او میگویند.