قهرمان

رئیس ایستگاه 47آتش‌نشانی: می‌خواستم راننده شوم، آتشنشان شدم
فکرش را هم نمی‌کرد عشق و علاقه‌اش به رانندگی از او یک آتش‌نشان بسازد. «علیرضا رحیمی» 38ساله که این روزها به عنوان رئیس ایستگاه‌های شماره40 و 47 مشغول به خدمت است، علت حضورش در این شغل را علاقه زیادش به رانندگی به‌ویژه خودروهای سنگین می‌داند.
ملی‌پوش محله سیدی
اصغری متولد 1382است. او از پدرش که خود در نوجوانی و جوانی دونده بوده عشق به این رشته ورزشی را به ارث برده، دویدن‌های او از بوستان‌ها و معابر، امروز به پیست‌های دوومیدانی رسیده است. دونده محله سیدی درباره ورودش به دنیای ورزش تعریف می‌کند: «آغاز افتخارات من از دبستان همت در سال93 بود. در تیم‌های ورزشی مدرسه حضور داشتم و در سطح ناحیه2 آموزش و پرورش عناوین زیادی کسب کردم که باعث علاقه‌مندی بیشترم به ورزش و رشته دوومیدانی شد.»
به سرسختی راگبی؛ روایت سخت‌کوشی بانوی ورزشکار محله هاشمیه
فاطمه میری توضیح می‌دهد: آن زمان که دانشجو بودم فاصله خانه تا دانشگاه را با یکی از همکلاسی‌هایم با دویدن طی می‌کردیم. این باعث شده بود تا قدرت بدنی و آمادگی جسمانی‌ام در سطح خوبی باشد. در دانشگاه هم رشته‌های مختلف ورزشی را تمرین می‌کردم. به طور کلی از هر فرصت برای ورزش استفاده می‌کردم. ورزش کردن نه زمان خاصی می‌خواهد و نه امکانات خاصی. از کوچک‌ترین زمان‌ها می‌توان برای این امر استفاده کرد.
میهمانیِ شهید
در روزهایی که کمتر همسایه‌ها از حال و روز هم با خبر هستند اهالی خیابان صبا با بلند شدن طنین نام سیدالشهدا (ع) و نام شهید عرفانیان، به بیرون از منازل خود آمدند تا در مراسم گرامی‌داشت همسایه شهید خود شرکت کنند و جای خالی پدر و مادر مرحوم او را پر کنند.
هیاهوی فرود130-C از زبان امدادگر دوران جنگ
این متن جزیره خاطرات علی سروی بازنشسته دانشگاه علوم پزشکی مشهد است که همه عمر خدمتش را در بیمارستان شهید کامیاب پرستار بوده است. او کارش را به صورت رسمی از سال 62 شروع کرده و سال 91بازنشسته شده است. از روز اول جنگ که به عنوان رزمنده به جبهه می‌رود تا روزی که به عنوان کادر درمان به جبهه اعزام می‌شود، خاطراتش شنیدنی است. سروی از سال 62 تا پایان جنگ پرستار مجروحان جنگی است.
برشی از زندگی پرافتخارترین دختر کماندار ایران
سیده ویدا حلیمیان اول می‌گوید: بعد از افتخارآفرینی تیم ملی بانوان ایران در جام جهانی آنتالیا، به فاصله یکی دوماه به مسابقات جام جهانی شانگهای چین اعزام شدیم و در آنجا من به همراه آقای رضا زمانی‌نژاد اولین مدال میکس تیراندازی ایران را کسب کردیم. ما در آن رقابت‌ها باز هم تیم آمریکا را شکست دادیم و به فینال بازی‌ها راه پیدا کردیم، اما در فینال، مقابل تیم مکزیک که دارای دو قهرمان جهان بود، شکست خوردیم و مدال نقره را از آن خود کردیم. یکی دو سالی گربه سیاه تیم آمریکا بودیم و چندین و چندبار موفق به شکست آن‌ها در مسابقات بین‌المللی شدیم.
رفیق در زندگی و حریف در ورزش
افراد کمی مثل من خوش‌شانس هستند که همسرشان مربی باشد و به آن‌ها آموزش بدهد. تمرین کردن با همسرم سبب شده تا تکنیکی‌تر و باقدرت‌تر تمرین کنم. در منزل حریف تمرینی‌ام می‌شود و جدیدترین آموزش‌هایی را که در اینترنت یا صفحه‌های مجازی دیده با من هم به اشتراک می‌گذارد. این هماهنگی و همکاری سبب پیشرفت هر دو ما شده است. به عبارتی مکمل هم هستیم.