نیکوکاری

شهلا رفت، اما قلبش هنوز می‌تپد
پدر شهلا، دختر دوازده ساله گلشهری می‌گوید: وقتی که رفتیم برگه اهدای اعضای بدنش را امضا کنیم، یک صحنه دلم لرزید. گفتم خدایا امضا کنم؟ خود دخترم راضی است؟ بعد دیدم دستم آرام شد.
روایتی از زائر اولی‌های ۶۰ تا ۸۰ ساله!
حس‌وحال این زیارت‌اولی‌ها آن هم در سنینی که اصلا تصورش را نمی‌کنی که برای اولین‌بار است پا در این حریم ملکوتی گذاشته‌اند، وصف‌ناشدنی است و در قلم و کاغذ نمی‌گنجد.
جلسه‌ چهارشنبه‌ها، نوجوانان محله را هیئتی کرد
بچه‌هیئتی‌ها، خانه حاج‌محمدرضا را خانه خودشان می‌دانند؛ جایی که درش همیشه به روی بچه‌های محله باز است و چایش همیشه به‌راه.
دکتر فرساد بابای بچه‌های فیاض‌بخش است
دکتر مهدی فرساد می‌گوید: روز‌های اول حضور در‌کنار بچه‌های دارای معلولیت آسان نبود، اما عادت کردم. حالا بچه‌ها من را بابا صدا می‌زنند. وقتی کنارشان هستم، ذوق‌زده می‌شوند.
عشق مادر و دختری تمامی ندارد
مادر مریم کرمی تومور مغزی داشته است و به‌دلیل مشکلاتی که در ادامه روند درمان برای او پیش می‌آید، حالا او شده است یک پرستار تمام‌عیار برای مادرش؛ پرستاری که دارد با جان‌ودل از مادرش مراقبت می‌کند.
پالیزکاران، کارگر فداکاری که در راه خدمت تا سینه در گل فرو رفت
موضوعی که ما را مقابل محمدعلی پالیزکاران، کارگر فضای سبز شهرداری مشهد نشانده، تصویری است که در فضای مجازی دست به دست چرخیده؛ کارگر فضای سبز به خاطر راه انداختن کار مردم تا سینه در گل فرو رفته است.
هنر رفاقت با نوجوانان
حسین نجفی می‌گوید: طی سال‌های خدمتم در برنامه‌های مذهبی به این نتیجه رسیده‌ام که آموزش باید به نوجوانان کمتر از هجده‌سال صورت گیرد.