به «پدر بازار» شهرت دارد. پدری که دلسوزانه و عاشقانه بار مشکلات ریزودرشت را بهدوش میکشد و خم به ابرو نمیآورد! برایش فرقی نمیکند نیاز مراجعهکننده چه باشد؛ او همه داشتههایش را برای رفع آن حاجت پای کار میآورد! حالا برای احمد قدمگاهی از آن زمان که مصمم شد برای زندگی در همسایگی اماممهربانیها زادگاهش، باغشن قدمگاه، را به مقصد مشهد ترک کند، 35سال میگذرد! سالهایی که به قول خودش در آنها چیزی نبوده است که از حضرت بخواهد و خیلی زود و به بهترین شکل برایش جور نشود.
کفشهای زنانه مقابل در ورودی ردیف شدهاند و صدای خنده بچهها به گوش میرسد پردهای که جلو در نصب شده را کنار میزنیم، چند دختر خردسال در حال بازیکردن هستند و چند نفر از بانوان نیز با پارچه و الگو تمرین میکنند. دو سالی میشود که قسمتی از فضای مسجد حضرت ولیعصر (عج ) به کارگاه خیاطی برای زنان سرپرست خانوار تبدیل شده است با مسئول پایگاه بسیج حضرت زهرا(س) که این کارگاه کوچک را راهاندازی کرده است همصحبت میشویم تا از شکلگیری آن بشنویم.
از دغدغههای خانوادههای محلات کمبرخوردار، پیدا شدن سر و کله تابستان است و چگونگی پر کردن اوقاتفراغت تابستانهای کشدار. هزینه گزاف کلاسهای آموزشی و تفریحی یک سوی ماجراست، تهیه مواد اولیه برای آموزش یا ابزار آموزشی بخش دیگر این داستان. گرهی که اگر قرار به باز شدنش باشد، به دست آدمهایی از همین محلات باز میشود که درد همسایه را میفهمند. آدمهایی از همین جنس که بیهیچ چشمداشتی، فقط با هدف رضای خدا و خلق او وارد میدان میشوند؛ درست مثل آمنه چهارمحالی.
مرد تلاشِ طرق(مقدرعلی خاکسار) همت میکند و مهدیه رحمت میشود محلِ امنِ میانه سفر که عاشقان در راهمانده و برجای مانده را پذیرایی میکند. 25 سال است که این درِ گشاده در تمام ایام سال به زائران امامِ جان ارائه خدمت میکند و در میزبانی کم نمیگذارد. او احیاگرِ غریبنوازی مشهدی است که پیش از آن میزبان امام غریبان بوده است. همه هممحلیها هم یاریاش میکنند.فرقی نمیکند از کدام طیف باشند. همینکه تپش قلبشان مِهر امام حسین(ع) را بر سینه میکوبد، کافی است تا جایی برای حضورشان در میان خادمانِ حسینیِ مهدیه خالی باشد.
عفتالسادات موسوی، خیّر، فعالاجتماعی و برگزارکننده جشنهای نیکوکاری ، سعی دارد در فضایی شاد و مفرح از مهمانان خاص خود پذیرایی کند. میگوید: رسم عمومی برای کمککردن به افراد بیخانمان، معلول و نیازمند، در کشور ما اینطور است که با ایجاد فضایی غمناک و برجسته نشان دادن سختی زندگی، گرسنگی و بیماری فرد نیازمند، از مردم و خیران میخواهند به این فرد معلول یا نیازمند که زندگی سراسر تلخ و پراز اندوهی دارد، کمک کنند.
من معتقدم که با این روش کار نیکوکارانه، فرد نیازمند، تحقیر و حتی دچار شرمندگی خواهد شد و خود این فرد نیازمند قلبا راضی به اینگونه کمک نیست. این حرف را با توجه به تجربه 23ساله در فعالیتهای اجتماعی و نیکوکارانه میگویم، به همین دلیل بهدنبال روشی نو و جدید برای کمک به نیازمندان و افراد بیبضاعت بودم، به طوری که عزت و شخصیتشان حفظ شده و به آنها نیز کمک شود.
ستاد ازدواج آسان محله راهآهن که به مناسبت سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و فاطمه(س) روایت شکلگیری و فعالیتشان را میخوانید، هم از ظرفیتهای محلی برای پیشبرد کارها استفاده میکنند هم از ظرفیتهای دیگر مجموعههای شهر. به قول خودشان، کارگروه تشریفات دارند و با ظرفیتهایی در حوزه ازدواج در ارتباط هستند: شیرینیفروشی، گلفروشی، طلافروشی، پارچهفروشی، لوازم خانگی و ... . این گروه دست دخترها و پسرهای زیادی را به هم داده و آنها را با اشتیاق تا خانه بخت همراهی کرده است.
مساجد از دیرباز افزون بر اینکه جایگاه پرستش و نیایش بوده، محل برگزاری فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی نیز بوده است و مساجد توانستهاند با استفاده از ظرفیتهای خود به امور اجتماعی نیز توجه داشته و به پایگاههای محلی تبدیل شوند. یکی از این مساجد «مسجد الرضا» واقع در محله توس است که با کمکهای مردمی ساخته شده است و هنوز بعد از گذشت حدود 30سال یکی از پایگاههای اصلی محله محسوب میشود.