کد خبر: ۸۰۸۳
۰۱ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۰

خدیجه، یکی از سه خانم دارنده کارت نقره‌ای در مشهد

خدیجه باغبانی، از اهالی محله الهیه، یکی از سه خانم دارنده کارت نقره‌ای در مشهد است که طبق آمار ثبت‌شده، حدود پنجاه‌وهفت‌بار خون اهدا کرده است.

با وجود تمام پیشرفت‌های علمی بشر، هنوز جایگزینی برای خون انسان پیدا نشده است و کماکان زندگی بیماران هموفیلی، تالاسمی، مجروحان تصادفی‌ها و... در این جمله خلاصه می‌شود؛ «اهدای خون، اهدای زندگی».  

نهم مرداد که روز اهدای خون نام گرفته، بهانه‌ای شد تا نگاهی به آمار اهدای خون در مشهد بیندازیم. بر طبق آمار سازمان انتقال خون مشهد، بیش از ۹۰ درصد اهداکنندگان خون را آقایان و تنها ۱۰ درصد آنان را خانم‌ها تشکیل می‌دهند.

از بین اهداکنندگان خون در مشهد نیز تنها ۵ نفر از آقایان دارای کارت طلایی (اهدای بیش از صدبار) هستند و هیچ خانمی این کارت را ندارد. همچنین از نظر تعداد کارت‌های نقره‌ای (اهدای بیش از پنجاه‌بار) آقایان رتبه ۶۴ را دارند، درحالی‌که تنها سه‌خانم در مشهد موفق به دریافت این کارت شده‌اند.

خدیجه باغبانی، از اهالی محله الهیه، یکی از این سه خانم دارنده کارت نقره‌ای در مشهد است که طبق آمار ثبت‌شده، حدود پنجاه‌وهفت‌بار خون اهدا کرده است. او خود را خاص نمی‌داند و معتقد است خانم‌ها هم می‌توانند مانند آقایان، خون اهدا کنند و این امر به سلامتی‌شان کمک می‌کند.  

 

اولین اهدای خون در نوجوانی 

برای اولین‌بار در سیزده‌سالگی و پس از مشاهده نیاز مجروحان جنگی، خونش را اهدا می‌کند. خدیجه باغبانی که در زمان جنگ ۱۳ سال بیشتر نداشته، به‌دلیل بنیه قوی که داشته است، خود را هفده‌ساله معرفی و خونش را اهدا می‌کند.  
«دوره نوجوانی من با جنگ تحمیلی هم‌زمان شده بود.

تلویزیون هر روز مجروحانی را نشان می‌داد که به‌علت خونریزی شدید و نبود خون، به شهادت می‌رسیدند. مجری از مردم درخواست می‌کرد برای کمک به مجروحان جنگی خون اهدا کنند. من با دیدن این صحنه‌ها ناراحت می‌شدم و دوست داشتم هرطور شده، کاری انجام دهم.

یک‌روز که به همراه مادرم برای زیارت به حرم امام‌رضا (ع) رفته بودم، هنگام برگشت متوجه کانکس اهدای خونی شدم که در ورودی حرم قرار داشت. با اصرار از مادرم خواستم که به من اجازه بدهد خون اهدا کنم. وقتی وارد شدم، مامور گرفتن خون به من نگاهی انداخت و گفت: چندسالته؟ گفتم: هفده‌ساله هستم، درحالی‌که ۱۳ سال بیشتر نداشتم.

بنیه قوی من آن روز موجب شد پزشک، متوجه سن واقعی‌ام نشود و از من خون بگیرد. هیچ‌وقت آن حس خوشحالی را که از اولین اهدا به دست آورده بودم، فراموش نمی‌کنم. بعد از بیرون آمدن از کانکس اهدای خون، رو به حرم امام‌رضا (ع) کردم و از او خواستم که به من توانایی اهدای خون دوباره را بدهد.»  

 

صدوپنج‌بار خون اهدا کردم 

شادی و حس رضایتی که پس از اهدای اولین واحد خونی در خدیجه باغبان ایجاد می‌شود، زمینه تکرار این عمل را به گفته خودش، تا صدوپنج‌بار و طبق آمار ثبت‌شده در سازمان انتقال خون مشهد، تا پنجاه‌وهفت‌بار به‌وجود می‌آورد. او حتی گاهی خارج از زمان تعیین‌شده، به اهدای خون می‌پردازد.

«برطبق قوانین پزشکی اهدای خون، هر فرد سالمی سه تا چهارمرتبه در سال مجاز به اهدای خون است و اهدای بیشتر باعث آسیب دیدگی جسمی می‌شود، اما من گاهی‌وقت‌ها قوانین را زیرپا می‌گذاشتم و خارج از نوبت خون اهدا می‌کردم.

چون در آن زمان کارت اهدای خون به کسی داده نمی‌شد، بعد از گذشت دو یا سه ماه دوباره برای اهدا می‌رفتم. یک‌بار در رسانه‌های محلی اعلام کردند که تعدادی از مجروحان جنگی را برای مداوا به یکی از بیمارستان‌های مشهد آورده‌اند. به محض شنیدن این خبر خودم را به بیمارستان رساندم و با وجود آنکه کمتر از دو ماه از اهدای قبلی می‌گذشت، مجدد خون اهدا کردم.

او صد و پنج بار به گفته خودش و پنجاه و هفت بار طبق آمار ثبت شده در سازمان انتقال خون مشهد خون اهدا کرده باشد

به‌طورکلی دفعات زیادی را تحت شرایط خاص، خون اهدا کردم که به‌دلیل نبود سیستم ثبت کامپیوتری، دفعات خارج از نوبت ثبت نشده است، بنابراین طبق آمار سازمان انتقال خون، من تاکنون پنجاه‌وهفت‌بار خون خودم را اهدا کرده‌ام، اما رقمی که خودم نوشته‌ام، به بیش از صد‌وپنج‌بار می‌رسد.»   

 

سلامتی؛ ارمغان اهدای خون 

با وجودی که بسیاری از خانم‌ها به‌دلیل کم‌خونی و ضعف جسمانی و... از اهدای خون می‌ترسند و طبق آمار سازمان انتقال خون مشهد، تنها ۱۰ درصد خانم‌های مشهدی خونشان را اهدا می‌کنند، خدیجه باغبانی، سلامتی خود را مدیون اهدای خون می‌داند؛

«قبل از اهدای خون، تست کاملی از سلامتی جسم و توانایی فرد گرفته می‌شود و در صورتی که دچار بیماری پنهانی باشد که از آن مطلع نباشد، پزشک پایگاه این موضوع را به او اطلاع می‌دهد و از او می‌خواهد که برای درمان بیماری خود اقدام کند.

علاوه بر آن خون انسان مانند روغن خودرو در اثر مصرف طولانی‌مدت سیاه و کدر می‌شود و شفافیت خود را از دست می‌دهد و پزشکان بار‌ها از تاثیر منفی آن بر بدن گفته‌اند. زمانی که فردی خون خود را اهدا می‌کند، بعد از دوهفته با جایگزین شدن خون تازه، عملکرد بدن بهتر خواهد شد، علاوه بر این اهدای خون از رسوب مواد زاید در رگ‌ها و همچنین تنگ و بسته شدن آن‌ها جلوگیری می‌کند.

درکنار این‌ها، به دلیل مراقبت‌ها و تست‌هایی که در طول دوره‌های اهدای خون انجام می‌شود، فرد از موقعیت جسمانی و سلامتی خود آگاه شده و بیشتر مراقب سلامتی خود می‌شود. این‌ها فقط اندکی از مزایای اهدای خون است که خودم تجربه کردم. درضمن اهدای خون به سبکی و سنگینی وزن ربطی ندارد.»  

 

سلامتی، بهترین پاداش است 

باغبان که یکی از سه‌زن برتر اهداکننده خون در مشهد است، هیچ‌گاه به‌دنبال مطرح شدن و تشکر نبوده و در مراسم و جشن‌ها کمتر دیده شده است؛ «من برای دل خودم و کمک به هموطنان نیازمندم، این کار را انجام می‌دهم و پاداش آن، همین سلامتی جسمانی است که دارم.

درحالی‌که خیلی از همسن‌وسال‌هایم مبتلا به اوره، قندخون، فشار و... هستند، من هیچ‌گونه بیماری ندارم و همین برایم کافی است و خداوند را شاکرم. یکی از بهترین تشکر‌هایی که من سالی یک‌بار دریافت می‌کنم، پیام تبریک روز تولدم از طرف سازمان هلال‌احمر است.

این پیامک از همه چیز‌های باارزش و مادی دنیا برایم مهم‌تر و ارزشمندتر است. وقتی در روز تولدم این پیامک را دریافت می‌کنم، خیلی خوشحال می‌شوم؛ چون  به خاطرم می‌آورد که هنوز هم می‌توانم خون اهدا کنم و جان یکی از هموطنانم را نجات بدهم.»    

 

اعضای بدنم را اهدا می‌کنم

خدیجه باغبان ارزش زندگی را به مفید بودن برای همنوع نیازمند می‌داند. او حتی برای آنکه بعد از مرگ هم مفید باشد، دوست دارد اعضای بدنش را به بیماران نیازمند اهدا کند؛ «با وجودی که فرزندانم از گفتن این سخن ناراحت می‌شوند، دوست دارم بعد از مرگم اعضای بدنم به بیماران نیازمند اهدا شود؛ البته من این موضوع را سربسته با آن‌ها مطرح کرده‌ام و آنان نیز کنار آمده‌اند؛ به همین دلیل برای حفظ سلامتی خود، هر روز ورزش و از رژیم غذایی خاصی استفاده می‌کنم.»

* این گزارش پنج شنبه، ۸ مرداد ۹۴ در شماره ۱۰۹ شهرآرامحله منطقه ۱۲ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44