محمد زارع تعریف میکند: انتهای اروند۶۰ جوی آبی بود که از پشت مدرسه آزادی به زمینهای زراعی میریخت. در کل زمستان، این آب یخ میزد و شبیه سرسره میشد. بعداز مدرسه با بچههای اینجا سرسرهبازی میکردیم و یکی از تفریحاتمان همین بود.
پدران و مادارن کوچه امیرآباد ۳۶، در سالهای دفاع مقدس، ۷ شهید را که با هم دوست بودند تقدیم میهن کردند.
کوچه شهید طاهری ۸ واقع در شهرک حجت (شهید درودی ۷) کوچهای بنبست است و بهگفته قدیمیها سابقه سکونت در آن به پانزده سال قبل بازمیگردد. بیشتر ساکنان اینجا، سابقه ۱۰ تا ۱۲ سال سکونت دارند.
وارد خیابان آموزگار شهیدرجایی ۳۷ که شوید، چشمتان از بین ساختمانهای سربهفلککشیده به یک فضای سبز روشن میشود که به وقت بهار و تابستان زیبایی را به این معبر شهری هدیه میکند. اولین سکونتها در این معبر از حدود چهاردهسال قبل آغاز شده است.
تقیآباد در میان مزارع مشهوری مانند الندشت و دستجرد، موقعیت کاملا مستقلی داشت. در اسناد، از این مزرعه بهصورت مستقل نام برده شده است. قدمت بخش مهمی از این اسناد به دوره قاجاریه برمیگردد.
محبعلی اسدی میگوید: خیلی از این خانهها را خودم ساختهام. هیچوقت هم صحبت پول به میان نمیآمد؛ هرچه همسایهها دستمزد میدادند، میگفتم خدا برکت. آنهایی هم که دستوبالشان تنگ بود، هیچ؛ فیسبیلالله کار میکردم.
کوچه یغما یا عبادی ۱۲ مانند کوچه دکتر شیخ یا پشت بهره سراب در دورهای مانند یک مسیر شریانی عمده شهر عمل میکرد. این کوچه اکنون بهعنوان یکی از مسیرهای پشتیبانی ترافیکی شهر استفاده میشود.