زهره قاسمیان میگوید: اگر کودکان و نوجوانان خود را باور نداشته باشند و در اجتماع نیز تحقیر شوند مخرب خواهند شد. در واقع تحقیر بچهها جامعه را تهدید میکند. ما با ویروس کرونا فهمیدیم که حتی غذا خوردن دیگران به ما ربط دارد بنابراین رفتارهای ما نسبتبه یکدیگر اهمیت دارد و در نتیجه ما موظف هستیم که در زندگی مثبت عمل کنیم، زیرا همه ما به هم ربط داریم. همیشه به دانشآموزانم گفتهام که کنکور یکی از امتحانهای زندگی آنهاست و آخری نیست.
شیوع کرونا باعث از رونق افتادن بسیاری از اصناف شده است. یکی از مشاغلی که در این مدت آسیب زیادی دید نمایشگاهداران اتومبیل بودند، از جمله نمایشگاهداران اتومبیل خیابان امام خمینی(ره) و خرمشهر که به دلیل کمشدن استقبال شهروندان از خرید خودرو، کسب و کارشان کساد شد. به طوری که بسیاری از صاحبان این حرفه در محله امام خمینی(ره) با اولین تعطیلات کرونا یی اصناف با روی آوردن به فروش غیرحضوری تلاش کردند برخی خسارت خود را با فعالیت در فضای مجازی جبران کنند.
«3سالی میشود که کنار هم هستیم. با هم تمرین میکنیم، سرود میخوانیم، میخندیم، گریه میکنیم... حالا تبدیل به یک خانواده شدهایم.» اینها را یوسف نیکوخلق میگوید. مؤسس گروه سرود شمیم مهدوی. خودش از همان کودکی دستی در سرودخوانی داشته اما سال٩٧ تصمیم میگیرد بچههای خوشصدای محله را دور هم جمع کند. ابتدا یک گروه کوچک محلی بودند که در مساجد به مناسبتهای مختلف برای هممحلهایهایشان سرود میخواندند. حالا اما اسم گروهشان خیلی جاها پیچیده، در سالنهای بسیاری در شهر اجرا داشته و به هر مناسبتی خواندهاند.
بیش از 50سال قبل زمانی که رمضان امیدی نوجوانی 10ساله بوده، پا به دنیای سخت و شیرین قنادی گذاشت. بعد از 22سال شاگردی در قنادی دقت طلاب و کسب تجربههای متفاوت دیگر، خودش قنادیاش را در محله مهرآباد راهاندازی کرد. حالا بیش از 20سال است که شیرینیفروشی آقا رمضان که آن را با هزاران امید پایهگذاری کرد، در این محله جا خوش کرده و کام مردم محله را شیرین کرده است.
پس از شروع دوباره فعالیت پاساژها و مراکز تجاری، اصناف به امید جبران خسارتی که به واسطه شیوع کرونا و تعطیلی بازار در ابتدای سال به آنها وارد شد به محل کار خود بازگشتند. امیدی که با توجه به تداوم پیدا کردن بحران شیوع کرونا تحقق آن برای بسیاری در هالهای از ابهام است.مجتمعهای تجاری هفده شهریور یکی از شلوغترین مراکز خرید پوشاک محسوب میشود و بسیاری از شهروندان برای تهیه لباس به این مکان میآیند.
ماهها از آغاز به کار ایستگاه کارگران ساختمانی در خیابان صبا میگذرد. مکانی که برای راحتی حدود 30کارگر ساختمانی احداث شد که از صبح زود به تقاطع خیابان خلج و صبا میآمدند. این افراد در سرما و گرما، زیر بارش برف و باران یا تابش نور خورشید به امید پیدا کردن شغل و کسب روزی حلال، چشم به راه توقف خودروهای درحال عبور میایستادند. حال کارگران با احداث ایستگاه و اجرای طرح استفاده از آنها برای پروژههای شهرداری میگویند و بیان میکنند مشکلاتشان در کنار خیابان کمتر شده و روزهایی که با دست پر به خانه میروند از گذشته بیشتر شده است.
اینجا گرجیسفلی است؛ جزیرهای رهاشده میان 2تکه شهر. کمی بالاتر و پایینترش جزو محدوده شهری است، اما گرجیسفلی همچون تافتهای جدابافته است؛ محروم از امکانات شهرنشینی. نزدیک به 35هزار نفر را در خود جای داده است و از نظر جمعیت ساکن، یکی از ابرروستاهای کشور محسوب میشود، اما حتی امکانات روستا را هم ندارد؛ نه زمینی برای کشت و نه خاکی حاصلخیز. در این میان یکی از دغدغههای فعالان اجتماعی، کمبود فضای آموزشی و نبود مدرسه بر اساس جمعیت دانشآموزی ساکن در گرجیسفلی است. مسئلهای که حالا با گذشت نزدیک به 2سال از شیوع همهگیری کرونا و الزام به غیرحضوریشدن مدارس، پررنگتر شده و وضعیت معیشتی موجب شده است بر شمار بازماندههای از تحصیل افزوده شود.