محمدتقیخان پسیان قهرمانی ملی خفته که در راه آرمانهایش جان داده است؛ مردی سادهزیست که سیاهه اموال او پساز مرگ تنها چند استکان، یک قوری چینی بندزده، چند صندوق پر از کتاب، یک دست لباس و یک قالیچه بود!
طبق نقشه سال۱۳۴۶، خیابان وکیلآباد از میدان ملکآبادآغاز میشده اما بخش اصلی این جاده از فلکه پارک تا سهراهی طرقبه و شاندیز امتداد یافته و در همان سالهای نخست ساخت این معبر نیز بخش نخستین آن «احمدآباد» خوانده میشده است.
استاد مهدی ولائی در تنظیم بیشتر مجلدات فهرست کتابهای خطی کتابخانه آستانقدسرضوی نقش داشت و برخی از آنها را به تنهایی تألیف کرد. این نخستینبار بود که با چنین دقتی، کتابهای نفیس فهرست میشد.
قهوهخانهدار نزدیک در ورودی، بالای تخت چوبی و قالیچه مخصوص خودش مینشست. یک تشتک برنجی کوچک برای ریختن پول و یکی هم برای جمعآوری «پَته» در کنار دستش میگذاشت.
«بالاخیابان» مشهد یکی از گذرهای مشهور و باسابقه است که تا شکل گرفتن محلات جدید بیرون از مرزهای باروی قدیمی شهر مشهد، گل سرسبد خیابانهای شهر بود و مکان قدم زدن و تفرج مردم.
فریدون صلاحی گفته بود: چند سال پس از آمدنش به مشهد فعالیتهای فرهنگیاش را با مطبوعات آغاز کرده است. او که از دوستان نزدیک دکترعلیشریعتی بود، در روزنامه خراسان مینوشت.
آسیابهای آبی امروزه یکی از خاطرات فراموششده مشهد قدیماند که روزگاری قوت غالب مردم وابسته به وجود آنها بود و چرخ این آسیابها، چرخ زندگی مردم را میگرداند.