کارخانه

کارخانه نوشابه‌سازی، میهمان 40 ساله منطقه 10، بالاخره کوچ کرد
نمی‌شود از تاریخ نوشابه‌سازی ایران صحبت کرد و از مشهد حرفی به میان نیاورد. اولین نوشابه‌های شهر مشهد را سه چهار لیمونادسازیِ خیابان تهران در زمان رضاخان به بازار عرضه کردند. از دهه 30 به این‌طرف مشهد با 3 کارخانه و برند معروف، بخش زیادی از بازار نوشابه ایران را به دست گرفت. سلطه‌ای که پس از گذشت 60سال هنوز هم ادامه دارد.
گشت و گذاری در مرکز دیروز کارخانه‌ها در مشهد
از‌آنجا‌که مشهد در گذشته، یکی از قطب‌های فرش‌بافی کشور محسوب می‌شده است، جرقه ایجاد کارخانه پشم و نخ برای مصرف در این صنعت، از دوره پهلوی اول زده می‌شود و برای ایجاد آن از همه‌جا، حتی از زرتشتیان هندوستان نیز کمک می‌گیرند. ‌اهمیت این رویداد برای آن دوران چنان است که تا مدت‌ها، بوق کارخانه نخریسی به زنگ آغاز و پایان کار در مشهد تبدیل می‌شود ولی به‌دلیل اینکه این محدوده هنوز جزو منطقه شهری نبوده، کسی در آنجا سکونت نداشته است اما در پی سیل ویرانگر سال‌1329خورشیدی همه‌چیز تغییر می‌کند. ماجرا از این قرار است که در این سال، سیل بزرگی در مشهد رخ می‌دهد که سبب خرابی برخی خانه‌ها می‌شود. پس از آن با تمهیداتی که از‌سوی آستان قدس صورت می‌گیرد، تعدادی خانه، پشت یکی از دروازه‌‌های مشهد نزدیک کارخانه ، که حیطه‌مانند (زمین‌های سبزی‌کاری) بوده است و بعدها با گسترش مشهد به محدوده شهری متصل می‌شود، می‌سازند.
کارگری که کارخانه‌دار شد
حسین غفوریان همان 15، 20سال قبل، زمانی که در اوجِ جوانی و شور و غرور، با قرض و قوله، کارگاهش را راه ‌انداخته بود و پیستونِ پیکان و پژو می‌ساخت، بعد درست وقتی که کارش جا افتاده بود و بازار فروشش گرم شده بود، از تایوان و دیگر کشورها، هزارها نمونه‌اش را تحت عنوانِ پیستون سمپاش وارد ایران ‌کردند، باید بند و بساطش را جمع می‌کرد و مثل مدیر کارخانه ‌ معروفِ آن وقت‌ها، کامیون می‌خرید و با آن بارکشی می‌کرد! اما او نمی‌خواست عقبگرد کند. او امروز یک کارآفرین است و چشم امید 38 خانواده از هم‌محله‌ای‌ها و اقوام و خویشانِ خودش.
ضربان ضعیف شهر سنگ
علی طهماسبی و ناصر بلوکی‌نژاد با هم شریک هستند و حال‌وروز کاسبی‌شان هیچ خوب نیست، حتی اجاره چندمیلیونی مغازه‌شان را هم به‌سختی درمی‌آورند. با همه این‌ها، طهماسبی می‌گوید چاره‌ای جزادامه دادن ندارند. می‌گوید هر کارگاهی حدود 10هزار متر سنگ دارد که اگر تعطیل کند، باید برای انبار آن‌ها باز جایی را اجاره کند، پس به‌ناچار همین‌جا می‌ماند؛ به‌خاطر خرابی بازار، من و همکارانم سنگ‌ها را زیر قیمت بازار می‌فروشیم تا جواب‌گوی چهار تا چک و سفته بازار باشیم.
بُرد بورس پارچه
محمد وزیری می‌گوید: به‌خوبی به یاد دارم زمانی که در یکی از مغازه‌های پارچه‌فروشی اطراف حرم شاگرد بودم زائران عربستانی دربه‌در دنبال پارچه‌های کرپ، مخمل و اطلس ایرانی می‌گشتند حتی راضی بودند قیمت بیشتری هم بدهند و این پارچه‌ها را بخرند. آن سال‌ها پارچه‌فروشی رونق و درآمد خوبی داشت. دایی من که پارچه‌فروش بود درمدت 5سال توانست از طریق همین شغل خانه‌ای در بالای شهر بخرد. پارچه‌فروش‌ها درمجموع زندگی مرفهی داشتند، اما حالا این شغل رونق آن سال‌ها را ندارد و همین که بتوانیم دخل وخرج زندگی‌مان را بدهیم راضی هستیم.
تولیدات آهنگرها آخ نمی‌گفت
دهه50 بخشی از محله خواجه‌ربیع مشهد که خارج از شهر قرار داشت مرکز صنف آهنگران بود و بیشترین مغازه‌های آهنگری در آنجا قرار داشت. آهنگران به همراه خانواده‌هایشان در این محدوده ساکن بودند. ساخت ابزار کشاورزی مانند داس، بیل، خیش و خرخره و دوکارد و چاقو کار مهم آهنگرها بود.
وقتی رمزارزها نان و آبدارتر از "نانو" می‌شود!
گل سرسبد افتخارات علمی هومن بخشی، کسب مدال طلای المپیاد جهانی نانو در سال2018 میلادی است. جایی که او با نخبگان این رشته در دنیا که از کشورهایی مثل آلمان، انگلستان، ایتالیا، کره جنوبی، مالزی، مکزیک و فیلیپین شرکت کرده بودند، رقابت می‌کند و با ساخت «دستگاه تصفیه پساب صنایع چرم» جایگاه نخست این جشنواره بزرگ علمی را برای خودش و تیم ملی نانوی ایران به ارمغان می‌آورد.