امام رضا (ع) - صفحه 38

استادم خود خدا بوده است
عزم و اراده کبری‌غلامی، خودش و پسرش را قاری قرآن کرد. زندگی‌ تنها فرزندش در قابی خلاصه شده بود که مادرش، کبری‌خانم، همیشه رؤیایش را در ذهنش می‌پروراند؛ قرآن، مسجد کرامت و حرم حضرت‌رضا (ع)!
خدمت بی‌دریغ در اتاق سه متری
مهدی طاهری که حوالی ورودی بست شیخ‌طوسی مشغول راهنمایی زائران است، با داشتن مدرک کارشناسی‌ارشد و سابقه تدریس در دانشگاه، فضای خدمت و نوع روابطش با مراجعه‌کنندگان به باجه راهنمای زائر را به‌گونه‌ای سروسامان داده است که حالش خوب است و این حال خوب را با زائر و مجاور به اشتراک می‌گذارد.
مرور رویداد‌های انقلابی مشهد در پاییز ۱۳۵۷
۲۸ آبان مصادف با عید غدیر، بزرگ‌ترین راهپیمایی مردم مشهد رقم می‌خورد. فردای این روز، اما درگیری و تعقیب‌وگریز چند مأمور و مردم، به تیراندازی در بارگاه علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع) منجر می‌شود
سند مشهدی‌شدن سیاحان
روایتی از سفرنامه‌های تصویری به‌جامانده از روزگار کهن که سندی برای زیارت امام‌رضا (ع) بوده است.
نویسنده جوان محله قائم، نوجوان درونش را زنده نگاه داشته!
نویسندگی برای سمیرا ثابتی‌مقدم، شبیه زندگی است. فضای ذهنش را به جای روزمرگی‌ها، برای خواندن و نوشتن خالی نگه می‌دارد تا کلمات منفصل را جوری کنار هم قرار بدهد که از دلش داستانِ زندگی بیرون بیاید.
۹۰ روز خلوت با امام رضا(ع) در سرداب حرم
ابوالقاسم ملکی نوجوانی و جوانی‌اش را پای آینه‌کاری و ساخت‌وساز رواق‌ها گذاشته است، اما دلچسب‌ترین روز‌های زندگی‌اش پیوند خورده با تعویض ضریح متبرک و بعد هم ۹۰ روز خلوت با آقا در سرداب.
قصه زندگی سید کفاش و راز واکس صلواتی پنجشنبه‌ها
سید‌کفاش مرد کم‌حرف و آرامی که سال‌هاست در اطراف حرم، بساط واکس صلواتی خود را پهن می‌کند و غبار از کفش زائران حضرتش می‌زداید.