سال87 که وارد دانشگاه شدم بعضی کلاسها عملی بود یا به دامداری میرفتیم یا دامهای کوچک را سر کلاس میآوردند. یک روز دامدار بیبضاعتی به دانشگاه مراجعه کرد و از بیماری گاوش گفت. خداحفظش کند استادمان آقای رئوفی، فرد بسیار کاربلدی بود. ما را که حدود 25دانشجو بودیم با خودش برد پیش آن دام. معاینهاش کرد و همانجا دو آمپول به آن تزریق کرد و بعد حدود نیمساعت، گاوی که کلا زمینگیر شده و در معرض تلفشدن بود، سر پا شد و رو به بهبودی رفت. آنجا بود که هم از تشخیص و درمان استادم و هم از گریه خوشحالی دامدار منقلب شده بودم .کل سرمایه آن دامدار همین گاو بود و از طریق آن امرار معاش میکرد.
محله چهاربرج در گذشته چهار برج دیدبانی داشته است. اولین ساکنان چهاربرج نیروهای نظامی بودند که حدود ۳۰۰ سال پیش برای مقابله با حمله ترکمنها و ازبکها در این قلعه ساکن شده بودند. این محله از سال ۹۲ به محدوده شهری پیوست. چهاربرج با برخورداری از یخدان، خانه تاریخی و موزه، محور گردشگری بولوار شاهنامه است.
کوچه شاهنامه۳۱ یکی از معابر اصیل محله چهاربرج است که اولین سکونتها در این کوچه به بیش از ۱۰۰سال قبل برمیگردد.این کوچه که درختان توت قدیمی زیادی را در خود جای داده است تا حدود ۵۰سال قبل قسمتی از جاده قدیم مشهد به قوچان بوده است و در گذشته به نام حاجیآباد شناخته میشده که اکنون همین نام بر معابر فرعی آن گذاشته شده است.
محمدامین و سجاد دانشآموزان چهاربرجی هستند که در اوقات فراغت تابستان کار را بر اتلاف وقت ترجیح دادهاند و تابستان خود را کنار استادکارها میگذرانند تا فوت و فن حرفهای را یاد بگیرند.یکی پانزدهساله و دیگری 17سال دارد، در کارگاه تراشکاری و جوشکاری مشغول به کار هستند، جایی که از ساعت 8صبح تا 6بعدازظهر با انواع دستگاه برش و دستگاه جوش، فرز و... سر و کار دارند و امیدوارند در آینده برای خودشان کسب و کار آبرومندی را راهاندازی کنند.که پشت سر گذاشتهاند تا به هر قیمتی که شده، هم نانآور باشند و هم دانشآموز.
زهرا دائی، نوجوان شانزدهساله هماکنون در سال دهم رشته شبکه و نرمافزار هنرستان فنی و حرفهای راهنور تحصیل میکند و در بهار امسال موفق شد مقام نخست طراحی بروشور مسابقات استانی آموزش و پرورش را از آن خودش کند. میگوید: در حوزه رایانه باید مدام در حال آموختن بود چراکه اگر توقف کنید باید مطمئن باشید از بازی فناوری عقب خواهید افتاد و دیگران از شما جلو خواهند زد.
خیابان شاهنامه68 از معابر محله چهاربرج و جزو هستههای جمعیتی بولوار شاهنامه است. قبل از اینکه ناحیه منفصل توس به فضای شهری الحاق شود، به این محدوده روستای «سید علی» گفته میشد. روستایی که 60سال سابقه سکونت دارد و در ابتدا با حضور 10خانوار شکل گرفت. امروز این خیابان 120خانوار جمعیت دارد. این معبر از ابتدا تا انتها آسفالت است و در سالهای اخیر مورد توجه سازندگان باغ و ویلا قرار گرفته است.
وقتی ساعت به هشت صبح نزدیک میشود نوههای خانواده رضوی از خانه خارج میشوند تا همقدم با خانواده برای پیشبردن یک روز دیگر از امور زندگی تلاش کنند.تربیت بچهها با حاج حسن و صدیقه خانم است. همه از سن کم زیر دست حاجیرضوی و همسرش یاد میگیرند که باید برای زندگی و خدمت به خانواده تلاش کنند؛ جوریکه از بچه نه، دهساله تا پیرمرد هشتادساله همه سحرخیز میشوند تا خانواده کامروا باشد.
ورزش حرفهای را از سنین نوجوانی شروع میکند. مشوق اصلی او در این راه پدرش است؛ پدری که خود در روزگار جوانی به ورزش جودو و کشتی پهلوانی میپرداخت و در این راه مقامهایی نیز کسب کرده، بزرگترین حامی فاطمه در عرصه ورزش قهرمانی است. فاطمه شبانی با تلاش و تمرینات شبانهروزی خود پلههای ترقی و موفقیت در عرصههای ورزشی را پشت سر گذاشته و خیلی زود به عضویت تیم ملی بانوان (در رده نوجوانان و جوانان) درمیآید و در مدت بیش از 10سال ورزش حرفهای، در رشتههای رزمی رتبههای مختلفی را کسب میکند.