محله احمدآباد

محله
منطقه ۱

احمدآباد

محله احمدآباد که از محلات برخوردار مشهد محسوب می‌شود، در اوایل سده چهارده خورشیدی به حاج‌رضا رئیس‌التجار، فرزند حاج‌ابوالقاسم (ملک‌التجار خراسان)، تعلق داشت و او آن را به‌نام فرزند خود حاج‌احمدآقا به ثبت رساند. مزرعه احمدآباد قلعه‌ای برای کشاورزان داشت که به «قلعه دراز» مشهور بود و بین طالقانی تا سه‌راه راهنمایی گسترده بود.

محله احمدآباد
مسجد امام‌سجاد(ع) بیش از نیم قرن سابقه دارد
زمانی که قرار بر خاک‌برداری مسجد در سال 68 شد آقای صابری‌فر شهردار وقت، پیشنهاد داد از خیّران دعوت کنند تا مبلغی برای ساخت مسجد فراهم شود. این شد که خیّران را دعوت کردند و تنها یکی از خیّران دو چک 50هزار تومانی داد. کار را که به پشتوانه همان چک‌ها آغاز کردیم صاحب چک‌ها آمد و گفت چک‌ها را بانک نبریدممکن است برگشت بخورد. بعدها متوجه شدیم که او چون می‌دانسته آقای صابری‌فر شهردار است آن چک‌‌ها را به ما داده تا بعدها بتواند خدماتی از شهرداری دریافت کند.
سوگند میکائیل برای زندگی‌بخشی؛ روایت زندگی یگانه پزشک مسیحی مشهد
دکتر ماسیس میکائیلیان، متولد1311 در اصفهان است. مردی که اتفاقات روزگار و تلخی و خوشی آن را با چشمان خود دیده است. او در معرفی خود می‌گوید: پدرم کارمند اداره پست و تلگراف بود و سال‌ 1318 ما را به مشهد آورد. در محله سرشور ساکن شدیم. خانه ما نزدیک به بازار بود. از همان کودکی علاقه خاصی به پزشکی داشتم و هنوز کشیدن نیش زنبورهای گاوی را به یاد دارم که وقتی انجام می‌دادم در پاسخ به سؤال دیگران درباره این کار می‌گفتم این‌ها بیماران من هستند و باید خوب شوند.
خانواده اقبال‌فر به یاد فرزند سفرکرده‌شان 36کتابخانه را تجهیز می‌کنند
سارا آنچنان بخشنده بود که همیشه آنچه داشت می‌بخشید. صفت بارز او مهربانی بود و نه‌تنها به انسان‌ها بلکه با حیوانات نیز مهربان بود. او فعالیت‌های خیرخواهانه بسیاری مانند کمک به کارتن‌خواب‌ها و کودکان کوره‌‌های آجرپزی داشت. برای پسربچه‌ای دست‌فروش در خیابان کتاب درسی و یک ترازو خریده بود و در درس‌هایش به او کمک می‌کرد. بعد از رفتن سارا به یک خیریه کمک کردیم و مسئول خیریه نام او را از ما پرسید. وقتی جواب دادیم بسیار ناراحت شده و اشک ریخت. او به ما گفت که سارا یکی از همیاران آنجا بوده است.
ریاضی‌دان کوچکِ عاشق گویندگی
با کمک نوشتن می‌توانم آنچه در ذهنم است مانند احساسات، ناراحتی‌ها، خوشی‌ها و... را روی کاغذ بیاورم. به اعتقاد من با نوشتن می‌توان فرهنگ و عقیده درست را ماندگار کرد. هدف من رسیدن به ذهنیت درست و زندگی مطلوب است و اگر بتوانم حتی یک نفر را تحت‌تأثیر مثبت قرار دهم ارزشمند خواهد بود.
مهربانی در« مهر»
اگر پرستار بیمار را عضو خانواده خود بداند هر چه در توان داشته باشد برای بیمار انجام می‌دهد. همان‌طور که هر فرد زمان بیماری عزیزانش تمام تلاش خود را می‌کند تا سلامتی به عزیزش برگردد، پرستار نیز باید همین گونه عمل کند و هر چه در توان دارد، برای سلامت بیمار انجام دهد. زمانی که بیمار وارد اتاق عمل می‌شود از کادر درمان انتظار دارد به او توجه کرده و با او مهربان باشیم. اگر بیمار را عضوی از خانواده خود بدانیم جوّ سنگین و پر از رعب و وحشت اتاق عمل برای بیمار شکسته می‌شود و
هنرِ انتشار هنر
لازمه بقا در این حرفه علاقه قلبی و دلی است. به همین دلیل حس و حال کار مرمت بنای تاریخی توصیف‌شدنی نیست و تنها شاید بتوان گفت که پس از مرمت بنا و ایستاشدن دوباره یک بنای تاریخی حال خوب یک پزشک را پس از درمان بیمارش داری و حس می‌کنی که آن بنا با کار تو به بقای خود ادامه خواهد داد.
شروع کارآفرینی از کودکی
زمانی که کودکان از همسالان خود چیزی فرامی‌گیرند از آنجایی که با ادبیات هم آشنا هستند یادگیری عمیق شکل می‌گیرد و آن آموزه‌ها را هرگز از یاد نخواهند برد. ضمن اینکه کودکان بیشتر از آنکه به معلم خود در کلاس درس اهمیت بدهند به کناردستی خود توجه دارند. در این شیوه دو فضیلت اخلاقی مهم دوستی اجتماعی و مسئولیت‌پذیری نیز در فرد یادگیرنده به وجود می‌آید. همچنین بر پرورش ویژگی‌های فردی تأکید داریم...