محله بهارستان

محله
منطقه ۷

بهارستان

محله بهارستان تا سال۱۳۹۰جزو زمین‌های محله انقلاب بود و بعد ازآن با نام بهارستان تفکیک شد. با شروع ساخت‌وساز‌ها وتغییرات مکرربه «شهرک صاحب‌الزمان (عج)»معروف شد واکنون به‌دلیل سرسبزی محله ومجاورت با کوه‌های اطراف به‌نام«بهارستان»نام‌گذاری شده است. بهارستان دهمین محله بزرگ وهفتمین محله پرجمعیت مشهد است.

محله بهارستان
هیئتی‌های محبان حسین(ع) اهل تو و من نیستند!
هیچ‌کس در هیئت محبان حسین(ع)، رهروان شهدا» اهل تو و من نیست و همه یکدل هستند و به یکدیگر کمک می‌کنند و هر‌کس گوشه‌ای از کار را می‌گیرد.
پاک‌سازی مسجد بر همه کارها تقدم داشت
در شأن مسجد نبود که محل دپوی خاک و نخاله شود؛ حتی برخی زباله‌ خود را در این قسمت می‌ریختند. تصمیمم را گرفته بودم؛ باید مکان موقتی مسجد هم تمیز می‌بود.
کوچه شهید حرم در محله بهارستان
بعد از شهادت شهید اصلانی در فروردین ۱۴۰۱، خیابان صبا به شهید اصلانی تغییر نام داد. کوچه شهید‌اصلانی ۴۱ هم که خانه شهید اصلانی در آن قرار داشت از همان زمان جای صبای ۲۵ راگرفت.
مسجد حضرت ولی‌عصر(عج) در طول 5 سال فقط صاحب یک سوله 280 متری شد!
از همان در ورودی زمین خاکی وجود دارد که به دلیل بارش برف گل‌آلود شده است. گرچه کارتن و موکت‌های زیادی از همان در ورودی تا سوله‌ای که به‌طور موقت برای نمازگزاران ساخته شده است گذاشته‌اند، اما تردد برای سالمندان بسیار سخت است. سال96 از سوی آستان قدس رضوی زمین مسجد حضرت ولی‌عصر(عج) در خیابان سپاه32 اهدا شد تا اهالی محله شهرک بهارستان که تا شعاع چندصد متری آن‌ها هیچ مسجدی وجود ندارد، بتوانند از این مسجد استفاده کنند.
خیابان شهید اصلانی 87،آبادانی 30 ساله
تا دهه70 خبری از آبادی و آبادانی در این کوچه نبود. تا چشم کار می‌کرد زمین خاکی دیده می‌شد. اولین ساکنان با خرید همین زمین‌های خاکی خانه ساختند، خانه‌هایی که آب، برق و گاز نداشت و برای تأمین این امکانات اولیه باید آب را از چاه آبی که در تپه‌ مجاور بود و برق را از سیم‌کشی حاشیه بولوار می‌آوردند و به جای گاز هم نفت می‌خریدند.
فردوسی و حافظ در کلاس درس معلم محله بهارستان
الهه همایون‌مهر یک معلم نگران است و به جای نشستن به مبارزه برخاسته است و سعی دارد تا می‌تواند سهم خودش را به این ادبیات ریشه‌دار ادا کند. او کلیات سعدی و دیوان حافظ و مثنوی مولوی را به میان کلاسش آورده و فردوسی خوانی را باب کرده است. هم نقالی می‌کند و هم آن را به شاگردانش می‌آموزد. معراج شهری، دانش‌آموز با استعداد این معلم جوان است که حالا نقالی‌اش در استان برو و بیایی دارد.
عزتِ هادی؛ شهادت نیروی ناجا که رسم خانوادگی اش را زنده کرد
در سکوت خبری که همه در تعطیلات نوروز به سر می‌برند، خبر شهادت هادی در هیچ روزنامه‌ای درج نمی‌شود و در کانال‌های تلگرامی و صفحات اینستاگرامی میان تبریکات نوروز گم می‌شود. در اتفاقی 2 درجه‌دار ناجای کلانتری سناباد شهید می‌شوند، هادی عزتی و هادی صفایی. به خانه عزتی می‌رویم. اگر قبل از این یک نفر اسمش هادی بود، حالا کافی است این نام را از زبان هر کسی بشنوند تا نگاهشان به آن سو بچرخد و یک جست‌وجوی ناکام را آغاز کنند. انگار قرار است هادی برگردد. آن‌ها همه پر از هادی‌ شده‌اند و لحظه‌ای از نبودش غافل نیستند.