مادرم سرپا بود. راه میرفت و کارهایش را خودش انجام میداد. دوسالی بود که خانه را خریده بودند و پدرم هنوز داشت قسط هایش را میداد که روی سرشان خراب شد. مادرمان بین سیلاب ماند.
محله بهارستان تا سال۱۳۹۰جزو زمینهای محله انقلاب بود و بعد ازآن با نام بهارستان تفکیک شد. با شروع ساختوسازها و تغییرات مکرر به «شهرک صاحبالزمان (عج)»معروف شد و اکنون بهدلیل سرسبزی محله و مجاورت با کوههای اطراف بهنام «بهارستان» نامگذاری شده است. بهارستان هفتمین محله پرجمعیت مشهد است.

هیچیک از ما تصور نمیکردیم باران چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت که کمتر از ۴۰ دقیقه بود، چنین خسارتی به بار آورد. آنچه در کوچه سپاه۶۹ پیش آمده، توصیفکردنی نیست.
اکرم عباسپور بهترین لحظه کاریاش را هنگامی میداند که بهعنوان سقا خدمت میکند: هنگامیکه جمعیت زیاد میشود، لیوانها را پر آب میکنیم و به دست زائر میدهیم یا بطریهایشان را پر میکنیم.
فرشته میرزابیگی میگوید: اگر خودم برای افطار مهمان داشتم، با آنکه پهنکردن سفره افطار در منزل بهمراتب آسانتر از اینجاست، بیشتر خسته میشدم؛ اما کار که برای اهلالبیت (ع) باشد، انرژی میگیرم.
قاسم فتحی، میزبان ما، هنرمند ساکن محله بهارستان است که حالا ۵۰ سال عمر دارد و دیگر دلیل سپیدی موهای سرش از رنگ گچ مجسمههایی که میسازد، نیست.
قصه کسبوکاری که راه انداختند، از روز بیکاری مردِ خانه تا حالا که با سه فرزند و ۴۰۰ بافندۀ خانم، بازار تولید «خوشنشین خودرو» را به دست گرفتهاند، دراز است.
در سال۸۵ با افزایش سکونت در این کوچهها و همچنین ساکنشدن برادر شهیدخاکستری در این محله، معبر به نام این شهید بزرگوار نامگذاری شد.