پادگان

خاطرات چهاربرجی‌ها از تظاهرات زمان انقلاب
یونس نیکو روایت می‌کند: هربار که در تظاهرات شرکت می‌کردم، استادکارم، آقای محمدی، می‌گفت «چه چیزی نصیبت می‌شود که به تظاهرات می‌روی؟»
سقوط هواپیما نقطه تلخ خاطرات سربازی هادی است
هادی دهقانی روزی که برای گذراندن خدمت سربازی به تیپ‌۲ لشکر ۸۴ پیاده خرم‌آباد اعزام شد، هرگز تصور نمی‌کرد که از نزدیک شاهد سانحه برخورد هواپیمای مسافربری به دل ارتفاعات سفیدکوه باشد.
بازگشایی پادگان نامجو را خلوت کرد
با آزادسازی زمین‌های پادگان لشکر‌۷۷ در هسته مرکزی شهر، محور شهید نامجو‌۲ که از بین پشتیبانی آماد لشکر عبور می‌کرد بازگشایی شد.
فرار از گارد شاهنشاهی
جوی آبی وارد پادگان می‌شد. صفرعلی گیلاسی فکری به ذهنش رسید. منتظر شد هوا تاریک‌تر شود؛ «دمدمه‌های غروب هوا گرگ‌و‌میش بود. در گودال آب نشستم. از همان کانال آب شناکنان خود را به بیرون پادگان رساندم.»
نماز جماعت آقای نجفی، من را نجات داد
محمود اسماعیلیان که سابقه ۵ ماه حضور در لبنان و نبرد با نیرو‌های اشغالگر را دارد تعریف می‌کند: یک روحانی شیعه اهل عراق به نام آقای نجفی پیش من آمد و از من درخواست کرد که او را به شهر بودای برسانم.
داستان شکل‌گیری ارتش در خراسان
شاه عباس صفوی از کرد‌های جنگجوی ولایات غربی ایران بهره گرفته و آن‌ها را به شمال و شمال شرق خراسان کوچ می‌دهد، نادرشاه هم چنین می‌کند و خراسان بدل می‌شود به قرارگاه اصلی قشون ایران، در دوره افشاری.
ارتش؛ همسایه صد ساله خیابان شهید نامجو
بنای ارتش که از سال ۱۳۰۰ در این مکان که خارج از شهر مشهد محسوب می‌شد برپا شده بود، این روز‌ها خالی شده است. برخی از قسمت‌های ورودی پادگان لشکر ۷۷ جایش را به خیابان‌های تازه‌تأسیس داده است.