«محمود غدیریکنارگوشه»، پیرمردی در مرز ۸۰ سالگی است. زمانی زراعتکار موفقی بوده است و در سالهای اخیر، به شغل قنادی میپردازد و از قنادهای معروف منطقۀ پنجتن است.
توی کوچه و حتی خانه ما از آب سناباد، جوی آبی روان بود و برای شستوشو مشکل کمآبی نداشتیم، اما آب شرب و پختوپز از کاریز باغ حاجی نادری بود.
مسعود شجریان میگوید: هر طور حساب میکردم، تجهیزات و لوازمی که باید دانشآموزان در کلاسهای درسی استفاده میکردند، کافی نبود.
حاجمحمدعلی غلامی نوده بعد از اعزام به جنوب کشور مأمور رساندن غذا با کامیونهای آلفا به مناطقی مثل سوسنگرد و دزفول میشود.
بازه یا بَزَه، همان آبریز کوچک است که زمینش پس از سیلاب ترک میخورد و سفت میشود. شَخ هم بهمعنای زمینی است که بذر بهسختی در آن به عمل میآید و نیاز به شخم و زیرورو دارد.تاریخچه محله پورسینا پشت همین نام نهفته است.
محمود ضرابی، دربان قدیمی محله عیدگاه، سومین نسل از خانواده عطارباشیهای معروف مشهد است. او برایمان از زمانی میگوید که صابونپزهای اول محله عیدگاه دروازهداران مشهد بودند.
کافی است اهالی خیابان دانشگاه، علیاصغر وفاییمهر را با آن موتور قدیمیاش ببینند، آنوقت است که صدای سلام سلام و خداقوتشان بلند میشود.