حاجحسین فرازآمد میگوید: پدرم برای اینکه آبادانی را به محله بیاورد، هزار متر زمین در خیابان امامرضا۵۹ خرید و در نصف زمین، گرمابه فروردین را ساخت و بخشهای دیگر را اقساطی به مردم داد تا مغازه بسازند و محله رونق بگیرد.
«سفیران هدایت» یکی از فرصتهای زندگی کیخائی بود، درست همان سالی که در مقطع ارشد رشته نرمافزار قبول شد. دوراهی سختی بود و علیرضا طلبگی را انتخاب کرد و حالا پساز یازدهسال در نقطهای که دلش میخواسته ایستاده است.
در مسجد امام زینالعابدین(ع) هم رد پای خیران مشهود است که با خدای خود معامله کردند. دعای کمیل با پذیرایی ساده برگزار میشود و بعد از دعای ندبه هم با کمک خیَرها سفرهای پهن میشود.
حرف حاجابراهیم محدث این بود: «در این لباس پایدار میمانم تا به لباسی سفید مبدل شود.» همینطور هم شد؛ نمازهای جماعت او حدود پنجاهسال در مسجد فقیهسبزواری، طیف زیادی از نمازگزاران را جذب کرد.
همه اتفاقات خوب در مسجد امیرالمؤمنین (ع) با آمدن حجتالاسلام سیدحجت سبحانلو رقم خورد؛ امام جماعت جوانی که دغدغه فرهنگی داشت. حالا در محله از هرکسی سراغ یک پایگاه فرهنگی فعال را بگیری، این مسجد را معرفی میکند.
مسجد ابوالفضلی محله مهرآباد قدیمیترین مسجد محله که اهالی خیلی دوستش دارند و همهجوره هم پایکارند. همه نمازهای یومیه به جماعت خوانده میشود و مردم از راه دور و نزدیک خود را به صفوف نماز آن میرسانند.
مسجد امامسجاد (ع) محله رازی جزو معدود مساجدی است که کودکانی که به تکلیف نرسیدهاند، حضور پررنگی در صفوف نماز آن دارند. محمدرضا آذری میگوید: کودکان و نوجوانان بسیاری در این مسجد بال و پر گرفتهاند.