فکر راهاندازی باشگاه فوتبالدستی را همین دوستان توی سرم انداختند، بهانهشان هم بازیهای دوران کودکیمان بود، برای همین حس خوبی به این باشگاه و کارم دارم بهویژه که میبینم این رشته در حال فراموشی است.
محله طلاب اواخر دهه۴۰ با افزایش جمعیت طلاب دینی در مشهد، آیتالله فقیه سبزواری برای اسکان طلبهها از آستان قدس درخواست زمین کرد. مسئولان آستان قدس نیز مزرعه محرابخان همراه با مزارع اطراف را در قالب یک پلاک به ثبت رساندند و به طلاب مشهد اجاره دادند. از آن زمان این محله به کوی طلاب معروف شد.
در چهارراه آسایشگاه خیابان المهدی یک ردیف دیوار سیمانی تا وسط کوچه کشیده شده و سه درِ فلزی بزرگ از میانش باز شده که راه ورود به خانههای جذامیان است. آدمهایی که جذام، دست و پاهایشان را خورده است.
حاج محسنرضا حسامی در مغازه لوازمتحریرفروشیاش، بچهها را به خوشنویسی و مداحی ترغیب میکند. جالب است در مغازه او علاوهبر لوازمتحریر، ابزار خوشنویسی و کتابهای آموزش مداحی نیز بهچشم میخورد.
محمدحسین ایزدی میگوید: پدرم زندگی سادهای داشت. اهل تجملات نبود. در دوران حیاتش بارها به ما توصیه کرده بود برایش مراسم نگیریم و حتی سنگ قبر هم برایش نگذاریم و برای مردم مظلوم غزه کمک کنیم.
دبیرستان آیتالله کاشانی بیشتر از ۶۵۰ رزمنده، ۹۰ شهید، ۱۰ جانباز، ۸۰ مهندس، ۵۰ پزشک، ۱۵۰ فرهنگی و دبیر تقدیم کشور کرده و الان هم برخی از مسئولان سرشناس کشوری و استانی و شهری از همین دبیرستان هستند.
طعم بستنیهای حاجاصغر غفوریان، حالا به هویت مشهد گره خورده است، هر زائری که به این شهر میآید کنار زیارت حتما سری هم به بستنی دقت طلاب میزند.
ابوالفضل سعادتفرجام نخستینبار در ۱۷ سالگی که در جبهه خدمت میکرد، خون داد و از سال ۸۵ اهدا کننده مستمر خون شده است.






