محله گلشور

محله
منطقه ۴

گلشور

محله گلشور به دلیل فراوانی مغازه‌های تجاری، از قطب‌های خرید مشهد است. این محله پیش از این به خاطر وجود بازار فردوسی، «فردوسی» نام داشت اما از سال ۱۳۹۵به گلشور تغییر نام داد. گلشور، بسیاری از قدیمی‌های شهر را به‌یاد گورستان قدیمی مشهد می‌اندازد. اما محدوده این گورستان، در محله گلشور امروزی قرار ندارد.

محله گلشور
تار و پود امیدواری
علاقه نوجوان محله گلشور به قالی‌بافی، بعد از شرکت در جشنواره دانش‌آموزی بیشتر شد.
خیابان شهید مفتح نیازمند تابلو است
چون انتهای بولوار شهید مفتح به بزرگراه شهید بابانظر متصل می‌شود، محل تردد بسیاری از خودروهاست. جای تعجب است که این خیابان تابلویی برای معرفی ندارد.
خیابان قهرمانان در محله گلشور
خیابان نبوت‌۲۹ برای اهالی و ساکنان آن، خاص‌تر از دیگر خیابان‌هاست و حالت نوستالژیک دارد؛ زیرا به میدانی می‌رسد که در قدیم «فلکه شیرمحمد» نام داشته است.
انس با قرآن، راز آرامش خانواده زهانی
نمی‌دانم دعای چه کسی در حقمان مستجاب شد که در این مسیر روشن افتادیم. از زمانی‌که بیشتر با قرآن و شهدا مأنوس شده‌ایم، زندگی‌مان هدفمند شده است. نمی‌گذاریم وقتمان به بطالت و بیهوده بگذرد.
روایت زائران اربعین؛ حدیث پاک بازی در خاک مطهر
گرمای هوا 40 درجه بود و لباس به تنمان می‌چسبید. یک مسیر را برای نظافت مشخص کرده بودند و در قالب چند شیفت خدمتگزاری می‌کردیم. اصلا تعارف نیست. این همه محبت را یکجا ندیده بودم. وقتی دیگران را می‌دیدم که با چه ذوق و شوقی دارند به زائر امام حسین(ع) خدمت می‌کنند، شرمنده می‌شدم. کف پای خیلی از زائرها آبله و تاول بسته بود اما می‌گویند عشق که باشد، حریف همه چیز می‌شود. فقط عشق این معجزه را می‌کند. هیچ‌کدام دوست نداشتیم زمان خدمت به پایان برسد.
بازنشستگی و زندگی‌های خلاصه‌شده در پارک نشینی
حالا باید فصل برداشت محصول جوانی‌شان باشد. سایه دیواری بنشینند و خوشی‌هایی را که در ادامه راه است مزمزه کنند. اما ترس آمیخته با نگرانی لحظه‌ای رهایشان نمی‌کند. حتی وقتی زنبیل کنفی را به دست می‌گیرند و با قامتی خمیده تا نانوایی سر محله را گز می‌کنند یا وقتی در پناه سایه درختی نشسته‌اند، هزار فکر از سرشان می‌گذرد. اگر بیمار شوند، چه کسی مراقبشان خواهد بود؟ هزینه درمانشان را از کجا باید جور کنند؟ اگر اتفاقی برایشان بیفتد چه کسی خبردار می‌شود؟ خیلی از آن‌ها با پا گذاشتن به دوره سال‌خوردگی، به جای شادی و تفریح، باید نگران عایدی، مسکن و بیماری‌شان باشند. به مناسبت سالروز خانواده و تکریم بازنشستگان، به سراغ تعدادی از سالمندان می‌رویم که ساکن همین منطقه هستند و همسایه با ما.
آوازهای قیمتی «رسمی بلند»
کشف دنیایی که هرروز حسین شاه‌حمزه‌ای با آن سروکار دارد، خیلی سخت است. همانی که او وقت تعریف‌کردن پلک‌هایش را روی هم می‌گذارد و با لذت از آن حرف می‌زند: خیلی وقت‌ها همین‌جا بین همین‌ها می‌خوابم. نمی‌دانید چه لذت نابی دارد! هیچ‌وقت نتوانسته‌ام از این حس شیرین برای کسی تعریف کنم. غرق شیرین‌ترین خواب هم که باشم، هرکدامشان آواز می‌خوانند، می‌دانم کدام‌یکی است و گاهی از خواب بلند می‌شوم و می‌روم سراغشان. باورتان نمی‌شود؛ حتی حس می‌کنم که حال کدام‌یکی خوب است و کدام‌یکی نه.