عملیات کربلا

پیکر شهید اسکندری‌فر بعد از  ۹ سال رسید
مادر شهیداحمد اسکندری‌فر که هیچ نشانی از فرزندش نداشت بعد از ۹ سال چشم انتظاری خواب شهید را می‌بیند که به او می‌گوید: «مادرجان، از انتظار دَرَت می‌آورم».
خانه آیت‌الله حائری، پاتوق جوانان محله کوی کارگران بود
جواد آخوند‌زاده، قاری قرآن و برادر شهید جعفر آخوند‌زاده، علاوه بر روایت داستان زندگی برادر شهیدش، خاطرات خوبی هم از مرحوم آیت‌الله عبدالرضا حائری عباسی دارد.
چهره حسن عمرانی صد بار زیر تیغ جراحی رفته است
حسن عمرانی، جانباز ۷۰ درصد محله هدایت، بیش‌از ۱۰ سال را در بیمارستان‌های آلمان و فرانسه گذرانده تا بتواند چهر‌ه‌ای را که در جنگ تحمیلی از دست داده، دوباره به دست بیاورد.
شانه‌به‌شانه محمود کاوه
سید علیرضا میری که خود رزمنده دفاع مقدس است، خاطرات شفاهی جاوید (جواد) نظام‌پور که هم‌رزم سردار شهید محمود کاوه است را به رشته تحریر درآورده است.
جانباز دفاع مقدس و قهرمان رالی کشور
عباس فارغ در جبهه، راننده ماشین سنگین و پشتیبانی بود. او اکنون با وجود جانبازی از ناحیه دست، مقام قهرمانی مسابقات رالی کشوری را دارد.
بزرگ‌ترین دارایی، چشم نداشته‌ام است
مهدی عبداللهی، آزاده‌ای است که چهار سال از عمرش در اردوگاه بعثی‌ها گذشت، او سال اول دبیرستان درس و مدرسه را رها کرد و تصمیم گرفت رزمنده شود.
روایت مردی که در عزای پسرش سپید پوشید
سپاه مُصر بود که «خبری نیست» اما من که یقین داشتم پسرم شهید شده است، پنهانی چند عکس از او را برای مراسمش بزرگ کردم. چشم انتظار خبرش ماندم.