ساعت به ۱۱ صبح نرسیده است که مهمانان یکییکی از راه میرسند؛ برخی بهتنهایی و برخی با همراهی خانواده. برق چشمهایشان که معجونی است از شور نوجوانی و شادی برندهشدن در مسابقهای متفاوت، دیدن دارد.
نوجوانان مناطق۳ و ۴ برای اینکه جوایز ارزنده مسابقه «افتخار محله من «را از آن خود کنند، کافی بود قدری به محلهشان و آدمهایش توجه کنند، کسی را که آبروی محله میدانند به ما معرفی کنند و بگویند چرا او را افتخار محله میدانند. هفتهای که گذشت، در مؤسسه فرهنگی شهرآرا میزبان برگزیدگان این چالش نوجوانانه بودیم.
لذت دورهمی ما وقتی دوچندان شد که تعدادی از دهههشتادیها و دههنودیهای برگزیده با ما همکلام شدند و با سادهترین جملات، از شاخصهای افتخار محلهبودن گفتند. همچنین آینده خود را در ارتباط با این الگوهای واقعی ترسیم کردند و از انگیزهشان برای حفظ ارتباط با شهرآرامحله و شرکت در مسابقههای بعدی گفتند.
علیرضا جلائیان؛ متولد ۱۳۸۵/ محله فاطمیه
خواهرم ازطریق فضای مجازی متوجه مسابقه «افتخار محله من» شد و خبر داد. پوستر مسابقه را که دیدم، فهمیدم باید دنبال آدمی بگردم که به محله و جامعهاش خدمت میکند. بلافاصله ذهنم رفت بهسمت عمویم، حجتالاسلام علی جلائیان. از بچگی ایشان را میشناسم و خوب میدانم که خیرش نهفقط به دوست و آشنا، بلکه به غریبهها هم میرسد.
متولی مسجد چهاردهمعصوم (ع) در محله فاطمیه است و پای ثابت همه برنامهها و کارهای خیر مسجد. بهعنوان مشاور خانواده به محله و فامیل کمک میکند، در دانشگاه علوم اسلامی رضوی تدریس میکند و چندکتاب هم نوشته است. اخلاقش را دوست دارم؛ اینکه با این همه مشغله، به تمام کارهایش میرسد، مهربان و خوشروست و صدایش را بالا نمیبرد.
دلم میخواهد بزرگتر که شدم مثل او باعث افتخار محلهام باشم. میخواهم به شیوه خودم به مردم خدمت کنم و یک کارآفرین باشم. مسابقهتان باعث شد روی موضوع افتخارهای محلهام دقیق شوم. امیدوارم مسابقهتان ادامه داشته باشد.
سیدهمهلا میرزایی؛ متولد ۱۳۹۲/ محله التیمور
مادرم ازطریق یکی از کانالهای منطقه در ایتا متوجه مسابقه «افتخار محله من» شد و موضوع را به من گفت. تشویقم کرد که شرکت کنم. وقتی متوجه موضوع مسابقه شدم، فقط یک نفر به نظرم رسید و آن آقای علیمحمد برادرانافتخاری، مدیر کانون بیتالمهدی (عج) بود. مادرم خادم این مجتمع است و من از زمانیکه چشم باز کردم، این مرکز، حاجآقا و خوبیهایشان را دیدهام.
من بزرگشده بیتالمهدی (عج) هستم و بهعنوان کسی که به اندازه سالهای عمرم ایشان را میشناسم، مطمئنم که برای معرفی حاجآقا افتخاری بهعنوان افتخار محله التیمور انتخابم درست بوده است. به کسانی که ایشان را نمیشناسند، همینقدر بگویم که سرهنگ بازنشستهای است که سالهای سال است در منطقه ما خدمت میکند؛ کلاسهای مختلف برگزار میکند، اردو میبرد، برای دختران خادم چادر میخرد و همه اهالی را به کتابخوانی دعوت میکند. کافه دخترانهاش هم جای جالبی است که برای دورهمی دخترهای محله اخیرا راهاندازی شده است.
سجاد قربانی؛ متولد ۱۳۸۸/ محله گلشور
من از بچگی در مسجد محلهمان به نام امامسجاد (ع) رفتوآمد میکنم. یکیدو ماه پیش، مسئول کانون فرهنگی مسجدمان آمد و خبری را داد که از دوستش شنیده بود. خبر درباره یک مسابقه مخصوص نوجوانهای منطقه بود. من برای شرکت در آن باید یکی از مفاخر محلهمان را انتخاب میکردم، از او عکس میگرفتم و میفرستادم.
با همفکری مسئول کانون، تصمیم گرفتیم آقای سیدحسین حسینپور علوی، معلم زیستشناسی، را معرفی کنیم. آقای علوی را ششسال است که میشناسم و به درستکاربودنش اطمینان دارم.
سالهاست که به من و بقیه بچههای محله، قرآن درس میدهد و مربی حلقه صالحین و حلقه معرفت است. بابت این همه زمانی که برایمان میگذارد، هیچ پولی دریافت نمیکند. من بهجز احکام و روانخوانی قرآن، از رفتار آقای علوی چیزهای زیادی یاد گرفتم؛ مثل اینکه وقتشناس است و بهموقع، با من و بچههای مسجد، شوخی و بگوبخند دارد.
هروقت هم که لازم باشد، در رفتارش جدیت به خرج میدهد. راستش هنوز برای آیندهام و شغلی که میخواهم انتخاب کنم به جمعبندی نرسیدهام؛ اینکه مثل آقای علوی فرهنگی بشوم یا شغل آزاد داشته باشم. همینقدر میدانم که دلم میخواهد رفتارهایم بشود شبیه آقای علوی، جهادگر و خوشاخلاق.
امیرعباس عصمتیفر؛ متولد ۱۳۹۱/ محله فجر
یکی از بستگانم عضو شورای اجتماعی محله فجر است. یک روز به پدرم پیام داد که شهرآرامحله برای نوجوانها مسابقه دارد. من هم با مشورت والدینم تصمیم گرفتم در مسابقه «افتخار محله من» شرکت کنم. در محله افتخارات بسیاری برای معرفی داریم. یکی از آنها حاجمحمد صفرزاده است که با وجود سن زیاد، آهنگری میکند.
بارها از جلو مغازهاش رد شده و او را مشغول کار تماشا کردهام. به نظرم او با نان حلالی که بهسختی به دست میآورد، مایه افتخار است. قبلا از او عکس گرفته بودم برای دل خودم. حرف مسابقه که شد، دوباره با مادرم رفتم پیش حاجمحمد و با گوشی خودم از او عکس گرفتم. میخواهم بزرگ که شدم، آدم خوبی شوم مثل او و باعث افتخار محلهام باشم.
* این گزارش یکشنبه ۲۱ مردادماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۸۰ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.