مهمترین دبیرستانی که از ۱۳۰۴ به بعد، خارج از سیستم دولتی تأسیس شد، مرکز پیشدانشگاهی و دبیرستان دکتر علی شریعتی امروز یا همان دبیرستان شاه رضای سابق بود.
این دبیرستان تا سال ۱۳۰۹ بهعنوان ضمیمه مدرسه رضویه در اداره آستان قدس رضوی فعالیت میکرد. دبیرستان شاه رضا به عنوان نخستین آموزشگاهی که سیکل دوم با گرایش ادبی صادر میکرد، دانشآموختگان بنام و بزرگی بالیدهاند که همواره ستارگان پرفروغ آسمان ادب و هنر این مرزوبوم بهشمار میآیند.
از آنجا که منشأ این دبیرستان، مدرسه رضوی است، در اصل این آموزشگاه با بیش از ۱۷۰ سال قدمت، از مدارس قدیمی نوین مشهد محسوب میشود.
بر اساس اسناد موجود، «در سال ۱۲۶۲ ق و زمان تولیت حاجیمیرزا موسیخان، از عایدات موقوفات در یکی از حجرات صحن عتیق، مکتبخانهای دایر و روزی یکصد دینار نقد و ۱۰ سیر نان و در هر شب جمعه پنج سیر گوشت و سالی دو دست لباس به ۴۰ نفر شاگردان مکتب داده میشده است.
در سال ۱۳۲۷ ق زمان تولیت مرحوم میرزاشفیعخان صدرالممالک، این مکتبخانه دارای تشکیلات جدیدی شد و به صورت یک مدرسه چهارکلاسه درآمد و عمارت موسوم به «تلگرافخانه» که سابقا در محل قدیم اداره آستان قدس واقع بود، به این مدرسه اختصاص یافت. در سال ۱۳۳۰ دوباره به همان حجره صحن عودت کرد و در سال ۱۳۳۷ باز به عمارت تلگرافخانه منتقل و با سالی ۱۸۰ تومان اداره شد».
موقوفات مدرسه رضوی شامل پنج دانگ مزرعه محرابخان و دو دانگونیم از قنات درویشبیگ و یک زوج از مزرعه گلمکان بوده که عایداتش رویهمرفته سالی در حدود هزار و ۵۰۰ تومان میشده است. همچنین موقوفات حاجکربلاییعلی بادکوبهای و حاجسیدحسین محرر شامل سالی ۴۰ دست لباس و ۴۰ پوستین برای اطفال و موقوفه حاجعلیاکبرخان برای اهدای سه قران عیدی به هر طفل سادات مکتب در روز عید غدیر، از موقوفات این مدرسه بوده است.
با آغاز دوره پهلوی، در سال ۱۳۰۵ شمسی از محل عایدات موقوفات مطلقه آستان قدس، در این مدرسه اصلاحاتی صورت گرفت و عده محصلان آن که حالا شش کلاس ابتدایی داشت، با بودجه سالانه ۳ هزار و ۵۱۲ تومان به ۸۰ نفر رسید.
دبیرستان دکتر علی شریعتی تا سال ۱۳۰۹ بهعنوان ضمیمه مدرسه رضویه در اداره آستان قدس رضوی فعالیت میکرد
برای اولینبار در سال ۱۳۰۷ شمسی دو کلاس اول و دوم متوسطه و در سال ۱۳۰۸، کلاس سوم متوسطه در محل این آموزشگاه دایر و همه مدارس آستان قدس به نام «شاهرضا» موسوم شد. این اقدام بخشی از فعالیتهای محمدولیخان اسدی، نایبالتولیه آستان قدس بود که ضمن گسترش فعالیتهای آموزشی، اقدام به ساخت فضای آموزشی به سبک جدید برای این دبیرستان کرد.
به همین منظور در اراضی باغ عنبر، با نظارت مهندس طاهرزاده بهزاد با مبلغ ۴۱۰ هزار ریال دبیرستان جدیدی احداث شد و این مجموعه که با امکانات مناسبی ساخته شده بود، در سال تحصیلی ۱۱-۱۳۱۰ رسماً افتتاح شد و کار خود را آغاز کرد.
در این زمان تعداد دانشآموزان ثبتنامی آموزشگاه، ۲۴۰ نفر و اولین فارغالتحصیلان را دو نفر ذکر کردهاند. مدیریت آن ابتدا به علیاکبر مجیدیفیاض سپرده شد و در سال تحصیلی ۱۳-۱۳۱۲ به علت کنارهگیری وی از مدیریت مدرسه، اسدی شخصاً مدیریت مدرسه را بر عهده گرفت.
به هرحال با افتتاح این مدرسه در سال ۱۲-۱۳۱۱ یک کلاس بر کلاسهای پایه اول مدرسه افزوده شد و تعداد محصلان مدرسه به ۳۵۳ نفر و تعداد کارکنان به ۲۱ نفر افزایش یافت. بودجه یکساله این مدرسه در این سال، ۲۳۰ هزار و ۷۶۰ ریال و تعداد فارغالتحصیلان سه نفر بوده است.
به علت تغییر و تحولات آموزش و نظارت و هدایت دولت بر سیستم آموزشی، این دبیرستان در سال ۱۴-۱۳۱۳ به اداره معارف واگذار شد و اداره فرهنگ، مدرسه را از آستان قدس خرید و مدتی آقای بیرجندی مدیریت مدرسه را بر عهده گرفت. پس از انتقال بیرجندی به تهران، آقایان شاملو، دبیری، عبدالعلی صابری و معزالدین مهدوی به ترتیب ریاست یا کفالت مدرسه را بر عهده داشتهاند.
بهتدریج مدرسه رو به گسترش و توسعه نهاد. از نکات جالب در این آموزشگاه همزمان با سایر فعالیتهای آموزشی، تنظیم سالنامهای است که بخش مهمی از فعالیتهای دبیرستان را به صورت مجموعهای جالب و زیبا تدوین کرده است؛ مطالبی همچون اهمیت تعلیم و تربیت جدید، تاریخچه دبیرستان، اوضاع اداری، معرفی دبیران، شیوه تدریس دروس مختلف، تربیت چیست، معرفی عملیات خارج از پروگرام (فوقبرنامه)، فارغالتحصیلان مدرسه و اسامی دانشآموزان فعال در کلوپها و نقش هرکدام و سایر توضیحات گوناگون دیگر نیز در سالنامه تحصیلی مدرسه در سال ۱۴-۱۳۱۳ درج شده است.
در سالنامه دبیرستان شاهرضا شیوه اداره این دبیرستان، منتهی به پرورش جوانان در مسیر «عشق به نظم، تعاون، استقلال، قوه مدیریت، اراده و شخصیت» عنوان شده و بخشی از این اصول را مرتبط با شیوه تدریس معلمان دانسته است، بنابراین «معلمی را که شاگردان را به تجربه و تتبع شخصی وادار کرده و استخراج مطالب و استنتاج مسائل را به عهده خود آنها واگذار میکند»، برخلاف روش تدریس «القاء محفوظات»، در رسیدن به این هدف موفق میداند.
برپایه مندرجات سالنامه، «عمارت این دبیرستان از حیث اصول صحی یعنی فرا گرفتن آفتاب و هوای اطاقها و از حیث زیبایی و فضای وسیع و گلکاری و سایر مزایا بهترین عمارتهای معارفی شهر مشهد است.
عمارت مرکزی دارای دو سالن و ۹ کلاس و سه اطاق دفتر است. در قسمت درب ورود به دبیرستان نیز دو اطاق جهت فراشها و سرایدار و دو اطاق جهت لابراتوار بنا شده است. قسمت جلوی عمارت دارای باغچههای گلکاری و حوض آب لوله و قسمت عقب عمارت دارای سه میدان باسکتبال و یک میدان والیبال و بعضی میدانهای ورزشی دیگر است.»
«میز و نیمکتهای دبیرستان مطابق جدیدترین سیستم، ساخته شده و متصل به زمین بوده و علاوه بر جالباسهایی که به دیوارها کوبیده شده، هر اطاق دارای قفسه مخصوص جهت کلاه و پالتو است. تختهسیاههای کلاسها از مشمعهای سیاهی است که به دیوار متصل میشود و در قسمت اطاق مدیر و ناظم و دفتر نیز شرایط انتظام و نظافت و زیبایی کاملاً مراعات شده است».
محصلانی که در این دبیرستان پذیرفته میشدند، علاوه بر مطالبه «ورقه هویت و تصدیقنامه ابتدایی و یا کارنامه و تصدیق آبلهکوبی و صحت مزاجی» کارکنان دبیرستان، اطلاعاتی راجع به «وضع زندگی، آدرس و سایر مطالبی که در تربیت شاگردان ضروری است»، از اولیای آنها کسب و درباره «اخلاق و معاشرتهای خارجی شاگردان» نیز تحقیق میکردند.
این دبیرستان، ماهی یکبار از دکترهای «مؤسسات صحی آستان قدس» برای معاینه محصلان دعوت میکرد و دانشآموزان مبتلا به امراض مسری را تا بهبودی کامل در مدرسه نمیپذیرفت.
در این دبیرستان برای حفظ نظم داخلی (دیسپلین) از روشهای خشن و سخت استفاده نمیشده و به جای مجازات بدنی که باعث «سلب شخصیت و موجد روح پستی در جوانان» است، با ایجاد حس مسئولیت، شرکت و اطاعت در عموم شاگردان از راه تشکیلات عملی، از بینظمی و نافرمانی جلوگیری میشد و مجازاتهایی از قبیل محرومیت از تفریح یا جلوگیری از حضور آنها در فعالیتهای فوق برنامه اعمال میشده است.»
این برنامهها با هدف پرورش درونی جوانان در قالب کلوپهای سالنامه، ورزش شامل فوتبال، بسکتبال، گلولهپرانی و نیزه و بوکس، انجمن ادبی، کتابخانه، صحرانوردی، پیشآهنگی و شیر و خورشید انجام میشد.
اهمیت برنامههای یاد شده از آنجا معلوم میشود که عنوان شده است: «فوتبال مدارس اولینبار از سال ۱۳۰۸ ش در این دبیرستان معمول شد.»
نخستین مسابقه فوتبال نیز خرداد ۱۳۰۹ بین دو کلاس هشتم و نهم در حضور اسدی، نایبالتولیه برگزار و «۱۴ جفت کفش فوتبال» به بازیکنان هدیه شد. مهدی اخوانثالث (م. امید) نیز در مقاله «طوس دیروز و مشهد امروز» از کتابخانه دبیرستان یاد کرده و گفته است: «این کتابخانه در حدود شش، هفتهزار جلد کتاب دارد که لااقل سههزارش از کتب نخبه و نفیس است.»
رسول بازرگان در کتاب «تاریخچه آموزشوپرورش مشهد» درباره تعدادی از دبیران این دبیرستان در سالهای ۱۹- ۱۳۱۸ که خود از شاگردان این دبیرستان بودهاند، چنین میگوید: «آقای کوشا دبیر فیزیک بود. اگر کسی به او میگفت که من امروز درس شما را نفهمیدهام، او پاسخ میداد که من عصر در مدرسه هستم؛ زمانی که مدرسه تعطیل میشود، شما بمانید و من درس را برای شما تکرار میکنم.
او مجسمه تقوا و پرهیزگاری و بزرگواری بود. هرکس قیافه او را میدید، یاد خدا میافتاد. مرحوم سالاری معلم زبان و تحصیلکرده فرانسه بود... نظیر نداشت، بسیار متواضع بود. وقتی وارد کلاس میشد، حدود نیمساعت راه و رسم زندگی کردن را یاد میداد و پاسخگوی سوالات بچهها بود.
ابراهیم موثقعاملی یکی از معلمان موفق مدارس بهویژه در دبیرستانهای شاهرضا و فردوسی بود که ادبیات و عربی درس میداد.
شاگردان او تعریف میکردند که اگر به ایشان میگفتیم درس را نمیفهمیم، اظهار میداشتند که به منزل من بیایید تا درس را تکرار کنم، بعدا تصمیم گرفتیم هدیهای برای ایشان ببریم. بسیار ناراحت شد و پس داد. اصلا مسئله پول نبود. درمورد «موثقعاملی»، نشریه فرهنگ خراسان نیز از ایشان مطالب زیادی از جمله تفسیر قرآن چاپ نموده است.
محمدعلی صائبی دبیر ادبیات بود که نقش کدخدامنشی را در بین همکاران و دوستانش داشت و مدتها بعد نیز اینگونه بود. اهل مزاح، شوخی، شعر، ادبیات و نکتهسنجی. زمانی که جشن واگذاری زمینهای ملک به فرهنگیان در دبیرستان فردوسی برگزار شد، او خطاب به ملک گفت: فرق شما با سایر ثروتمندان این است که شما گذشتید و بقیه نگذشتند.
از سال ۱۳۲۸ مدیریت این مدرسه به محمد زوار واگذار گردید و تا پایان عمر یعنی سال ۱۳۴۴ ریاست این مدرسه را بر عهده داشت. «مرحوم زوار» عشق و علاقه زیادی به کار داشت. صبحها خیلی زود به دبیرستان میآمد و در کار خود سلیقه و روش مخصوصی داشت و به دانشآموزان بیبضاعت در حد توان کمک میکرد.»
دکتر عباس حری، استاد دانشگاه، نیز از دوران تحصیل دراین دبیرستان خاطراتی ذکر کرده که خواندنی است: «آن زمان دبیرستان زیرنظر مدیری سختگیر و در عین حال مهربان (محمد زوار)، اداره میشد. اداره دبیرستانی که دانشآموزان آن، گاه از دبیران درشتتر و قدبلندتر بودند، جز با سختگیری ممکن نبود. رئیس دبیرستان را هرگز کسی بدون ترکه نمیدید، با این وجود دانشآموزان بدون استثناء او را دوست داشتند. کسی خنده او را نمیدید. شبی نمایشی کمدی در دبیرستان اجرا میشد که همه دانشآموزان در تالار بزرگ آن حضور داشتند. رئیس دبیرستان نیز در انتهای سالن ایستاده بود. به قسمت بسیار خندهآور نمایش که میرسید، دانشآموزان به جای آنکه به صحنه چشم بدوزند، سر خود را به عقب برمیگرداندند که خنده رئیس را ببینند. در تاریکی تالار، دندانهای سفیدش را میدیدند و قند در دلشان آب میشد.»
مرحوم عبدالرحیم کبیری، وکیل پایهیک دادگستری و از مدیران پیشین آموزشوپرورش استان که دانشآموز این دبیرستان بوده نیز سال ۸۲ در گفتگو با واحد تاریخ شفاهی کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی، با ذکر خاطرات دوران تحصیل خود میگوید: «وقتی دانشسرا تشکیل شد، این دبیرستان، [پیشبینی]برنامهاش از سیکل دوم بیشتر بود و دانشآموزان ممتاز برای دانشسرا آماده میشدند و با گذراندن دوره در تهران معلم میشدند. نکتهای که آن موقع دقت میکردند، این بود که معلمان را از خانوادههای معروف، متدین، سرشناس و علاقهمند به فرهنگ انتخاب میکردند.»
*این گزارش سهشنبه ۲۵ فروردین ماه سال ۱۳۹۴ در شهرآرا محله منطقه ۸ منتشر شده است.