درهای حرم امامین جوادین (ع) ساعت ۱۲ شب به روی زائران بسته میشود. اگر خادمان بگذارند تا هنگام خاموششدن برقهای سرسرا کنار ضریح بمانید، غم بستهشدن درها را از یاد خواهید برد. چون با تاریک شدن چراغهای دور ضریح پدربزرگ و نوه، نور سبز داخل ضریح روشن میشود و درخشنده و دلربا بالا میآید. دیدن این صحنه هوش از سرتان میبرد و دل شکستهتان را تسلی میدهد. حالا با خیال آسوده از سرسرا بیرون میآیید.
حتما چشمتان به نقش روی درهای در حال بستهشدن که گویی حرفی با زائران دارند، میافتد؛ شمسههای هشتپر در زمینه گرهچینی که نشان از خراسان دارند، روی هم نشستهاند و نوری هستند بر فراز نوری. گوشتان را به این درهای نورانی بچسبانید، میشنوید؟ برایتان روضه میخوانند. همان روضههایی که اهالی محله زرکش مشهد در کارگاه درودگری این درها میخواندند. حالا بیرون بیایید و بگذارید درها بسته شوند تا دلنوشتههای پنهان زیر لولاها که از آن مردم گرفتاری است که نمیتوانند به کاظمین بیایند، در محضر بابالحوائج به آسودگی آشکار شود.
برادران امیری ۱۸ ماه است که در کارگاه خود در محله زرکش به درودگری ۹ جفت درِ حرم امامین جوادین (ع) مشغولند. این روزها که به پایان ساخت درها نزدیک میشوند، در دلشان غوغایی برپاست. آخر دلشان نمیآید درهایی که در این مدت برکت زندگیشان بوده، از کارگاه برود.
بوی چوب تازه، تمام فضای کارگاه را پر کرده است. درهای قهوهایرنگ، بلند و رشید به دیوار تکیه داده شدهاند. ماتم برده است. آنقدر که فقط از دور نگاهشان میکنم و از امیرمحمد امیری ۴۵ ساله، برادر بزرگ امیریها میپرسم جنس درها از چه چوبی است؟ او میگوید: چوبها از جنس ساج است و از کشور برمه میآید. چوبهایی از درخت چنار و گردو نیز در گرهچینی و شمسهکاریهای روی در استفاده شده است. بعد اضافه میکند: چوب ساج از لحاظ استقامت بهترین چوب دنیاست و تا ۷۰۰ سال عمر میکند، چون بافت متراکمش آن را ضداحتراق و پوسیدگی کرده است.
کارگاه درودگری و خانه برادران امیری ۳۰ سال است در محله زرکش قرار دارد. یعنی آنها سالهاست که شغلشان همین است. در این میان، از سال ۷۵ نیز در کارگاه چوب آستان قدس رضوی فعالیت میکنند. برادر بزرگ توضیح میدهد: کارهای قبلی ما در حرم آقا علیبن موسیالرضا (ع) بود. ایوان شاه عباس، کتابخانه مسجد گوهرشاد، صحن نو و کفشداری ۷ و ۸ کار ماست. سال ۸۹ پنججفت در برای حرم امامین جوادین (ع) ساختیم و از سال ۹۰ تاکنون نیز به همراه سه برادر و دو برادرزادهام ساخت ۹ جفت درِ حرم امامین جوادین (ع) را آغاز کرده ایم.
نگاهش به سمت درها کشیده میشود و مصمم میگوید: آقا امام رضا (ع) لطف کرده هم در خانه پدر و هم در خانه فرزندش خدمت کنیم و اندوختهای برای آخرت خود جمع کنیم. ضمن اینکه در زندگی دنیوی نیز هر چه خواستیم از آقا امام رضا (ع) گرفتیم. این درها همه چیز ماست و دلمان نمیآید از اینجا بروند.
امیری اضافه میکند: برای ورود به کارگاه وضو میگیریم. ۱۸ ساعت کار از صمیم قلب را با فرستادن ذکر صلوات میگذرانیم. دوست داریم برای حرم سامرا هم کار کنیم. گرچه به نظر من چه در حرم ائمه جارو کنی و چه در بسازی فرقی نمیکند. اصل فقط خدمت است.
کنار یکی از درها میایستم و بر اضلاع شمسههای هشتضلعیاش دست میکشم و میپرسم این کار از چه زمانی آغاز شده و الان در چه مرحلهای است؟ امیری به جفت دری که روی زمین گذاشتهاند تا به چارچوب آن لولا نصب شود، نگاه میکند: کار درها از فروردین ۹۰ شروع شد و قرار بود یکساله تمام شود. اما ۱۸ ماه گذشت. الان فقط لولاکردنشان به چارچوب و زدن رنگ پلیاستر باقی مانده است. اگر باعجله درها را میساختیم، کار خراب میشد.
درودگر باسابقه محله زرکش ادامه میدهد: آنقدر این درها سنگین هستند که برای خواباندن آن روی چارچوبها برای لولاکاری از همسایهها کمک میخواهیم.
این پاسخ او نشان میدهد که اهالی محله زرکش میدانند در این کارگاه چه میگذرد. وی در اینباره توضیح میدهد: چند سال است، روز شهادت آقا موسیبنجعفر (ع) اهالی محله زرکش در کارگاه، عزاداری میکنند. نماز جماعت میخوانند و سخنرانی و بعد هم ناهار. همه اهالی محله میدانند اینجا چه خبر است. از طرف ستاد عتبات عالیات نیز هیئتهای مذهبی میآیند و آنها هم عزاداری میکنند.
او به زهوار درها که قرار است داخل چارچوب برود، اشاره میکند و میافزاید: اینجا را نگاه کنید، پر است از درددل مردم که با خودکار نوشتهاند.
دقیق نگاه میکنم. یکی نوشته: «شوهرم، خودم و بچههایم سالم و عاقبتبهخیر شویم. دعا کن آقاجان...» و دیگری هم: «السلام علیک یا موسیبنجعفر. بطلب انشاءا... دستهجمعی.»
دای روضهها، درددلهای مردم و اشکهایشان را میشود با چسباندن گوش به درها شنید. بدون شک درودگری این درها در این کارگاه افتخار بزرگی برای محله زرکش است. بهویژه وقتی درودگر خادم میگوید: مردم زیاد برای این کارگاه خواب میبینند. اینکه اینجا حسینیه است. در دهه فاطمیه امسال، صبح که در کارگاه را باز کردم چنان بوی عطری در محیط کارگاه پیچیده بود که... دوباره به درها نزدیک میشوم و مانند کودکی درمانده سرم را بالا میگیرم تا خوب ببینمشان. بعد هم سرم را به در میچسبانم.
به همراه آقای امیری از این کارگاه که حکم نمایشگاه را دارد، خارج و به دنبال صدای خشخش چوبها به کارگاه اصلی که درها در آنجا درودگری میشود، وارد میشویم. دو برادر دیگر امیری مشغول چیدن گرههای روی در هستند. حسین و مجتبی امیری درباره کارکردن برادران همراه هم نظری مشترک دارند: انجام این کار افتخاری است که ائمه به ما دادهاند. همکاری ما برادران باهم نیز یک نعمت است.
محمدجواد امیری ۱۱ ساله، پسر یکی از برادرها نیز در کارگاه حاضر است. او هم اینجا بیکار نیست و تکههای کوچک چوب برای گرهچینی را به دست عموهایش میدهد تا روزی خودش برود و دری بر چارچوبی مقدس نصب کند.
از کیفیت درها میپرسم و از نقشهای روی آن. چرا شمسه هشتضلعی؟ امیری بزرگ جواب میدهد: از آنجا که کشور عراق اجازه نمیدهد نام سازندۀ در واضح روی درها نوشته شود، از گره هشت و شمسههای هشتضلعی روی درها استفاده میشود تا معلوم شود درها از مشهد آمده است.
وی ادامه میدهد: کار ما ساختن درها و نشاندن گرهچینی و شمسهکاری روی یک طرف آن بوده است. طرف دیگر در، ساده است و بعد از تکمیلشدن، از اینجا به کارگاه دیگری در چهارراه شهدا میرود تا هنرمندان اصفهانی روی طرف ساده، طلاکاری کنند. درباره کیفیت کار نیز این را بگویم که تکههای در، داخل هم میروند و به هم پیچ میشوند. آنقدر پیچ در اتصال تکهها به هم استفاده کردیم که تا دنیا دنیا باشد، در تکان نمیخورد. اصلا بدون پیچشدن تکههای در به هم امکان ندارد، چسب درها را نگه دارد.
کارکردن در این فضای معنوی پر است از خاطره. برادران امیری یک بار برای نصب درها به حرم امامین جوادین (ع) رفتهاند. یکباری که ساعت ۱۲ شب طبق معمول درها را به روی مردم بستند. اما گروه ما باید تا صبح داخل سرسرای حرم کار میکرد. حس خوبی داشتیم. ما بودیم و حرم. امیری بزرگ هم میگوید: هنوز قسمت نشده من هم به عتبات عالیات بروم. تا آقا دعوت نکند، قسمت نخواهد شد.
درودگر درهای حرم امامین جوادین (ع) با گفتن خاطرهای دیگر که در کارگاه اتفاق افتاده، صحبتهایش را تمام میکند: چندسال پیش یک گروه فیلمبرداری به اینجا آمده بود و از من پای دستگاه اره برقی فیلم میگرفتند. در همان لحظه پنجدانه از اره دستگاه در رفت! اگر آقا موسیبنجعفر (ع) مرا از این خطر حفظ نمیکرد، دانههای اره سرم را از وسط دو نیمه میکرد.
ساعت ۱۲ شب درها را به روی مردم بستند. ما باید تا صبح داخل سرسرای حرم کار میکرد. حس خوبی داشتیم
در ادامه توضیحات رئیس ستاد بازسازی عتبات عالیات خراسان رضوی را درباره پروژه ساخت درها خواهید خواند. جعفر دهنوی با اشاره به آیه ۳۷ سوره نور صحبتش را آغاز میکند: خداوند در این آیه از توسعه خانه خود میگوید «در خانههایی خدا رخصت داده که (قدر و منزلت) آنها رفعت یابد و نامش در آنها یاد شود. در آن (خانهها) هر بامداد و شامگاه او را نیایش میکنند.»
وی ادامه میدهد: ستاد بازسازی عتبات عالیات ایران که معمولا در مناقصات طرحهای بازسازی عتبات، برنده میشود، بنای کارش را بر همین آیه گذاشته است. ضمن اینکه ایرانیها به ائمه ارادت دارند و هویت خود را در آنجا میجویند. دهنوی با بیان اینکه یکمیلیارد و ۲۰۰ هزار تومان برای درها هزینه شده است، درباره محل تأمین این هزینه تصریح میکند: هزینه درها از محل مشارکتها و نذورات مردمی و همچنین نذورات خاص تأمین شده است. البته ما در پی این هستیم، از این به بعد، این مخارج فقط از سوی گروههای خاص تأمین نشود و همه دوستداران اهل بیت (ع) در آن شرکت کنند.
این مسئول درباره سپردن کار به برادران امیری هم توضیح میدهد: این گروه سالها در کارگاه چوب آستان قدس رضوی فعالیت داشتند و ستاد عتبات عالیات با توجه به شناخت آنها از این نوع کار، ساخت درها را به آنها سپرد.
نام درها را در نقشه ببینید. در شماره یک: علیالهادی، در شماره دو: صاحبالزمان، در شماره سه: حسنالعسکری، در شماره چهار: فاطمهالزهرا، در شماره پنج: زینبالحوراء، در شماره شش: امیرالمؤمنین، در شماره هفت: حسینالشهید، در شماره هشت: علی بن موسی الرضا، در شماره نه: جعفرالصادق یا بابالمراد
* این گزارش شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۲ در شماره ۶۷ شهرآرا محله منطقه یک چاپ شده است.