وقف یکی از نیکیهای ماندگار جامعه و مصداق بارز تعاون و انفاق بدون تحقیر دیگران است. گرچه پرونده اعمال بشر با مرگ آنان پایان مییابد، تا دنیا پابرجاست و موقوفه شخص واقف وجود دارد، پرونده او همیشه باز است و از ثواب بیپایان وقفی که انجام داده است، بهرهمند میشود.
منطقه ما بهویژه محلات قدیمیتر آن مانند هاشمینژاد و راهآهن از این دست موقوفهها بسیار دارد؛ مانند موقوفه مشهور میرزای ناظر. یکی دیگر از این موقوفهها که کمتر کسی از اهالی از آن خبر دارد، متعلق به زندهیاد حسین فروردین است.
این موقوفه، دبستان هفتادسالهای است که معلوم نیست در طول همه این سالها و پس از تغییرات بسیار زیادی که به خودش دیده، پذیرای چه تعداد از فرزندان همین محلات در پشت نیمکتها بوده است.
آنچه در ادامه خواهید خواند، اطلاعاتی است که از لابهلای اسناد بهجامانده از این وقف و گفتگو با قدیمیهای محله راهآهن (محدوده چهارراه آیتا... عبادی) بهدست آمده است.
مرحوم حسین فروردین پورعظیمی، فرزند میرزایوسفخان، سال ۱۳۱۶ هجری قمری در محله ناهید گرگان متولد شد. او در سنین کودکی، آموزشهای اولیه و مرسوم آن زمان را نزد پدرش فراگرفت و پس از آن وارد مکتبخانه و مدارس تازهتاسیس و معمول در مشهد شد.
زندهیاد فروردین بهقدری به علم و علمآموزی علاقه داشت که تا پایان عمر مستقیم و غیرمستقیم، به تحصیل انواع علوم مشغول بود، تاآنجاکه تا اندازه زیادی به زبانهای عربی و فرانسه و روسی و انگلیسی مسلط بود.
زهرا فروردین درباره برادرش میگوید: «او در دوران جوانی در اداره پستوتلگراف مشغول به کار شد و مدتی در لطفآباد، درگز، بجنورد و چند شهر دیگر خدمت کرد تااینکه به مشهد منتقل شد و رئیس بخش حسابداری اداره پستوتلگراف این شهر شد و تا آخر عمرش، عهدهدار همین مسئولیت بود.»
او ادامه میدهد: «برادرم از نظر اخلاقی، بسیار خوشاخلاق و خوشبیان و روشنفکر بود و ضدخرافهپرستی. هر زمان که با مردم کوچهوبازار مینشست و صحبت میکرد، میکوشید که با خرافات و خرافاتیها و برخی افکار پوسیدهای که آن زمان درمیان مردم رایج بود، مبارزه کند و در این مسیر، کاملا جدی بود و از هیچ تلاشی فروگذار نمیکرد.»
خواهر واقف منطقه ما داستان تاسیس دبستان فروردین و ایجاد موقوفه را اینطور شرح میدهد: «مرحوم فروردین تشخیص داده بود که تنها راه مبارزه با خرافات و پیشرفت اجتماعی، این است که سواد در جامعه آن روز ایران که بیسوادی در آن بیداد میکرد، گسترش پیدا کند.
هرچه تعداد افراد باسواد بیشتر باشد، به همان نسبت افکار و اخلاق اجتماعی مردم اصلاح خواهد شد؛ بههمین دلیل با وجود اینکه وارث داشت و میتوانست همه آن زمینها را بعد از مرگش برای آنها بهجا بگذارد، تصمیم گرفت بخش زیادی از مایملک و اموال غیرمنقول خودش را برای محصلان علوم جدید، به اداره فرهنگواوقاف آن زمان واگذار کند که ثمره آن، همین دبستان فروردین است.»
زندهیاد فروردین، این واقف نیکوکار و نیکاندیش، سال ۱۳۲۵ در چهلونُهسالگی و در منزل شخصیاش که در کوچه حوض لقمان واقع شده بود، به دیار باقی شتافت و در بهشت ثامنالائمه (ع) واقع در صحن جمهوری اسلامی حرم مطهر به خاک سپرده شد.
تاریخ تاسیس دبستان فروردین را روی تابلوی سردر مدرسه، ۱۳۸۴ نوشتهاند، اما با توجه به قدمت این موقوفه، بدیهی است که این تاریخ درست نیست. با راهنمایی برخی اهالی محله راهآهن، با حاجرضا غلامزاده آشنا میشویم که همه عمر نودسالهاش را در همین محدوده گذرانده است و بهنوعی تاریخ زنده بهشمار میآید.
او صحبتهایش را اینطور آغاز میکند: «حدود سالهای ۲۵-۱۳۲۰ هنوز چهارراه خواجهربیع و خیابان آیتا... عبادی وجود نداشت. اینجا دیوار باره یا باروی شهر قرار داشت که مردم در زبان عامیانه به آن «دیوار بهره» هم میگفتند.
اطرافش هم زمینهای رهاشدهای بود که متعلق به شهرداری بود و در دورهای، قطعههای زیادی از آن زمینها را به مردم فروختند. تاجاییکه من یادم هست، زمین دبستان فروردین، درشکهخانه بود.
وقتی که مرحوم فروردین این زمین را خرید، درشکهخانه را تخریب و آن را تبدیل به مدرسه کرد؛ مدرسهای با ساختمانی که از گل ساخته شده بود. این را هم بگویم که آن زمان در مشهد بهاندازه انگشتان یک دست هم مدرسه نبود، اما تا دلتان بخواهد، انواعواقسام مکتبخانهها در هر محله بهچشم میخورد.
تا پیش از اینکه این مکتبخانهها با دستور حکومت تعطیل شود، خانوادهها ترجیح میدادند بچههایشان را به مکتبخانه بفرستند. مردم معتقد بودند که در مدرسه، به بچهها کفریات یاد میدهند.»
شهروند پیشکسوت منطقه ما ادامه میدهد: «کار مرحوم فروردین، این مرد بزرگ، در آن دوره که کمترکسی حاضر بود بچهاش را به مدرسه بفرستد، خیلی عجیب بود.»
آنطور که از اسناد و صحبتهای بعضی اهالی محله پیداست، بنای دبستان فروردین از ابتدا برای دختران پایهریزی شده است.
وقتی صحت و سقم این موضوع را از غلامزاده جویا میشویم، کمی فکر میکند و میگوید: «راستش در این زمینه حافظهام، یاری نمیکند و یادم نمیآید که دبستان دخترانه بود یا نه، ولی آن موقع بیشتر مدارس، مختلط بود و تکوتوک مدرسههای اسلامی وجود داشت که تکجنسیتی بود. هرچند خیلی کم پیش میآمد که خانوادهای حاضر باشد دخترش را به مدرسه، آن هم مختلط، بفرستد.»
دبستان فروردین تا امروز رویدادهای زیادی را از سر گذرانده است. تا اواسط دهه ۷۰ دبستان فروردین با همان کاربری اولیه خودش در ساختمانی که سالها قبل بازسازی شده و از حالت قدیمی خودش درآمده بود، به فعالیت ادامه میداد.
در حدود سالهای ۷۸-۱۳۷۷ بهدلیل نیاز محله، این دبستان تقریبا به مدت چهار سال، تبدیل به پیشدبستانی و مهدکودک فروردین شد. پس از یک دوره طولانی تعطیلی، ساختمان مدرسه تخریب شد و بنیاد مصلینژاد آن را از نو ساخت و ازآنجاکه دبستان بهار، دیگر مدرسه قدیمی محدوده میدان شهدا، از بین رفته بود، تصمیم گرفته شد نام دبستان فروردین، به بهار تغییر یابد.
اما از خرداد ۱۳۹۵ برای اینکه یاد مرحوم حسین فروردین و کار بزرگی که کرده است دوباره زنده شود، نام این مدرسه به «دبستان دخترانه زندهیاد حسین فروردین» تغییر پیدا کرد. حالا هر روز چندصد دانشآموز، قدم در مدرسهای میگذارند که ثمره خوشفکری و آیندهنگری مردی بزرگ است.
اما موقوفه حسین فروردین تنها مختص همین مدرسه نیست، بلکه آن مرحوم با آیندهنگریای که داشته است، خانهها و مغازههای اطراف مدرسه را که مساحتی نزدیک به ۴ هزارو ۸۰۰ مترمربع دارد، همراه درشکهخانه خریده و مقرر کرده است که درآمد حاصل از اجاره خانهها و مغازهها هم برای توسعه و تجهیز مدرسه خرج شود.
همچنین بخشی از این درآمد بهطور مساوی صرف هزینه تحصیل دانشآموزان بیبضاعت شود و از همه مهمتر به خرید لباس گرم برای بچههای دبستانی که خانوادهشان توانایی تهیه آن را ندارند، اختصاص پیدا کند و در روز اول آذر به آنها داده شود.
عمر مرحوم فروردین به دنیا نبود تا ثمره کارش را ببیند، ولی همسرش مرحوم بتول آهنگران، تا سال ۱۳۸۴ که در قید حیات بود، وقفنامه او را تماموکمال اجرا میکرد و هر سال طبق متن آن، بخشی از عایدات املاک را صرف خرید لباس گرم میکرد و میان دانشآموزان توزیع میکرد.
بعد از فوت بانو آهنگران و طبق وصیت همسرش، حسین فروردین، اداره آموزشوپرورش ناحیهیک مشهد، عهدهدار تولیت این موقوفه شد و وظیفه خرید لباس گرم برای دانشآموزان دبستانی، بهعهده آن اداره گذاشته شد و هرسال مطابق وصیت آن مرحوم، این وقفنامه اجرا میشود.
* این گزارش یکشنبه ۲۸ آذر سال ۱۳۹۵ در شماره ۲۲۸ شهرآرامحله منطقه ۳ چاپ شده است.