کد خبر: ۹۰۵۰
۰۱ آبان ۱۴۰۳ - ۱۷:۳۰

خانه کودک و شاهنامه پاتوق کودکان در آرامگاه فردوسی

خانه کودک و شاهنامه در اتاقی در انتهای باغ آرامگاه قرار گرفته است. خیلی سخت هفت‌دیوار و زاویه برایش تعریف کرده‌اند تا یکی هفت‌خوان رستم را روی آن نقش بزند.

خانه کودک و شاهنامه اسم غریبی برای بچه‌های مشهد نیست. این خانه که پایه‌های اولیه آن در سال ۸۹ بنا شد، توانست در همان سال اول کودکان بسیاری را با خود همراه کند.

آن زمان خانه کودک و شاهنامه در خیابان صدف قرار داشت و طی گزارشی که از فعالیت‌های آن در آبان سال‌۹۰ به چاپ رسید، این‌طور آمده است: «بچه‌ها با هیجان خاصی قصه‌های شاهنامه را دنبال می‌کنند و جالب اینجاست که این خانه در همین مدت کوتاه توانسته نگرش بچه‌ها را به شخصیت انیمیشن‌های خارجی نظیر مرد عنکبوتی، بتمن و بن‌تن تغییر دهد.

بچه‌های منطقه ۱۱ این روز‌ها پای داستان پهلوانی سهراب، آرش و رستم نشسته‌اند.» بچه‌ها در خانه کودک و شاهنامه علاوه‌بر شنیدن داستان، نقاشی و نقالی را هم فرامی‌گرفتند و علاوه‌براین به بازی و سرگرمی درکنار دوستانشان مشغول می‌‎شدند؛ به‌طوری‌که حتی بازی‌های رایانه‌ای هم در تمام این روز‌ها چنگی به دل نمی‌زد.

اما متاسفانه این دور‌هم‌نشینی و مرور تاریخ حماسی و پهلوانی ایران، فروغ کم‌رنگی داشت و خانه‌ای که توانست تا سال ۹۲، حدود ۶۰‌هزاردانش‌آموز را عضو ثابت و متغیر خود کند، با انتقال به منطقه ۱۲ و طولانی‌شدن مسیرش تا مرکز شهر برای مدتی به حالت تعطیل درآمد.

خوشبختانه در اردیبهشت سال نود و سه و هم‌زمان‌با سالروز بزرگداشت فردوسی، خانه کودک و شاهنامه دنباله فعالیت‌های خود را در قلب آرامگاه فردوسی از سرگرفت. ما هم به بهانه روز جهانی کودک سری به خانه کودک و شاهنامه زدیم تا از چندوچون فعالیت‌های انجام‌شده در این مدت باخبر شویم.   

 

کودک و شاهنامه فعلی

خانه کودک و شاهنامه در اتاقی در انتهای باغ آرامگاه قرار گرفته است. خیلی سخت هفت‌دیوار و زاویه برایش تعریف کرده‌اند تا یکی هفت‌خوان رستم را روی آن نقش بزند. سه‌ردیف میز و صندلی و تعدادی کودک که شاهنامه بزرگ را در کوچکی فضای آن با اشتیاق هر‌چه تمام‌تر فرامی‌گیرند، نگاه‌ها را با خود همراه می‌کند.

 نسرین حسن‌آبادی که چهار‌ماهی بیشتر نیست مربی خانه کودک و شاهنامه شده درباره وضعیت فعلی این مکان می‌گوید: «برنامه‌های خانه کودک و شاهنامه مدتی تعطیل بود، اما خدا را شکر از ابتدای خرداد سال جاری توانستیم با احیای دوباره آن برای آشنایی با ادبیات فارسی و فرهنگ غنی ایرانی به کودکان تلاش کنیم.

خانه کودک و شاهنامه این روز‌ها ۴۰‌عضو ثابت و ۲۰ عضو متغیر دارد که اعضای آن معمولا کودکان توس و همسایگان فردوسی بزرگ هستند.»

وی ادامه می‌دهد: «معمولا ۶ ساعت از روز‌های آخر هفته یعنی چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه را در دونوبت صبح و عصر و به‌صورت رایگان در خدمت کودکان عزیز هستیم که این نوبت‌ها در دو زمان ۹ تا ۱۲‌صبح و ساعت ۱۵ تا ۱۸ عصر تعریف شده است. معمولا روز‌های تعطیل سرمان خیلی شلوغ می‌شود و تعداد شرکت‌کنندگان در کلاس‌ها چند‌برابر روز‌های دیگر است.»   

 

خانه کودک و شاهنامه اسم غریبی برای بچه‌های مشهد نیست

 

به امید روز‌های روشن

اگرچه خانه کودک و شاهنامه فعلی از روز‌های اوج خود در سال ۸۹ دور شده، اما همین مقدار هم برای بچه‌های توس که از کمترین برنامه‌های فرهنگی، تفریحی و آموزشی بی‌بهره‌اند، می‌تواند کورسوی امیدی رو‌به آینده‌ای روشن باشد.

شاید خانه کودک و شاهنامه بتواند با ادامه فعالیت‌های خود علاوه‌بر پر‌کردن ساعت‌های خالی اوقات فراغت کودکان این محدوده باعث آشتی دوباره توسی‌ها با فردوسی شود.

البته ناگفته نماند که علاوه‌بر کودکان توس، خانه کودک و شاهنامه از دانش‌آموزان مدارس و نهاد‌های دیگری نیز که تمایل به بازدید و شنیدن داستان‌های شاهنامه به زبان نثر و نزدیک به فهم کودکان دارند، با روی گشاده استقبال می‌کند.

شاید بازدید دانش‌آموزان حتی به‌اندازه اردوی دانش‌آموزی یک‌روزه بتواند باعث معرفی این خانه و گسترش فعالیت‌های آن ضمن آشنایی و مشارکت با دیگر نهاد‌ها باشد.

د‌رکنار همه اینها خوب است بدانید بچه‌ها در اینجا علاوه‌بر آشنایی با شاهنامه به انجام بازی‌های فکری، کشیدن نقاشی و آموزش نقالی هم مشغولند که این مسئله می‌تواند راهکار مناسبی برای شکوفایی استعداد‌های آنان در دوره جوانی شود.

حسن‌آبادی در ادامه حرف‌هایش با توضیح این مسئله می‌گوید: «فعالیت ما فقط معطوف به آموزش شاهنامه به بچه‌ها نمی‌شود؛ بلکه هر‌از‌گاهی با دعوت از پهلوان‌رستم سعی می‌کنیم بچه‌ها را با نقالی آشنا و استعداهایشان را کشف کنیم. کلاس‌های نقالی پهلوان‌رستم در سه‌راه فردوسی هم از‌جمله فعالیت‌های این بزرگوار در راستای آموزش نقالی به کودکان است.»   

 

بچه‌ها از کودک و شاهنامه می‌گویند

ساجده علیزاده ۱۳‌ساله و کلاس هفتم است. او هم‌زمان‌با تشکیل کلاس‌های کودک و شاهنامه در تابستان برای پر‌کردن اوقات فراغت به اینجا آمده و حالا یکی از بچه‌های ثابت یا خودمانی‌تر بگوییم یکی از طرفداران پرو‌پا‌قرص این خانه شده است.

ساجده می‌گوید: «تا قبل‌از این اصلا نمی‌دانستم فردوسی چه کسی بوده و چه کاری کرده، اما از تابستان تا حالا علاوه‌بر شنیدن داستان، با هفت‌خوان رستم و بیشتر شخصیت‌های شاهنامه آشنا شده‌ام.»

پدر ریحانه رجبی یکی از کارکنان آرامگاه است که باعث آشنایی ریحانه با این مکان شده است. او که آرش کمان‌گیر و فریدون را بیشتر از دیگر شخصیت‌های شاهنامه دوست دارد، می‌گوید: «فریدون کسی بود که به‌کمک کاوه آهنگر آمد تا در مبارزه با ضحاک مار‌دوش همراهش باشد. آنها ضحاک را شکست داده و مردم را از ظلم و ستم او نجات دادند.»

زهرا رضاپور هم با آمدن تابستان پایش به این کلاس‌ها باز شده. او گاهی نقالی می‌کند و می‌تواند هفت‌خوان را دست‌و‌پا‌شکسته برای دوستانش توضیح دهد. او رستم را بیشتر از دیگر شخصیت‌های شاهنامه دوست دارد؛ چون رستم او را به یاد عموی مهربانش که از قضا پهلوان و کشتی‌گیر است، می‌اندازد.

ابوالفضل رضاپور، الناز ابوزاده و امیر حسین دلدار هم از دیگر بچه‌های خانه کودک و شاهنامه هستند که باوجود شروع فصل مدرسه‌ها همچنان پای ثابت این کلاس‌ها هستند و همه تلاش‌شان را برای آموختن تاریخ حماسی ایران به کار گرفته‌اند. 

 

خانه کودک و شاهنامه اسم غریبی برای بچه‌های مشهد نیست

 

مشکلات خانه کودک و شاهنامه

خانه کودک و شاهنامه با همه جذابیت‌ها در ابتدای راه با مشکلاتی نیز دست‌به‌گریبان است. به گفته حسن‌آبادی، قرار‌گرفتن در انتهای باغ و دور‌بودن از نگاه گردشگران، کوچک‌بودن فضا و نبود اطلاع‌رسانی صحیح برای معرفی خانه کودک و شاهنامه از مشکلاتی است که رفع آنها کمک بزرگی به آشنایی شهروندان با این خانه می‌کند.

وی می‌گوید: «خانه کودک و شاهنامه قابلیت‌های فرهنگی بسیاری دارد که می‌توان با برنامه‌ریزی صحیح و طرح برنامه‌های هدفمند، آن را به یکی از قوت‌های مجموعه آرامگاه فردوسی تبدیل کرد.»  

قرار‌گرفتن در انتهای باغ، دور‌بودن از نگاه گردشگران و کوچک‌بودن فضا باعث شده این خانه زیاد دیده نشود

 

فرصتی که از دست رفت

همان‌طورکه نوشتیم خانه کودک و شاهنامه این روز‌ها به امید تازه بچه‌های توس تبدیل شده، اما نباید این مسئله را فراموش کرد که این خانه روزی امید بسیاری از دانش‌آموزان مشهدی بود و در‌کنار آن خانه امنی برای همه کسانی که دغدغه تربیت صحیح کودکان را در دل دارند.

خانه کودک و شاهنامه این روز‌ها بی‌شک می‌تواند روز‌های باشکوه‌تری نیز داشته باشد؛ روز‌هایی که در سال‌های گذشته آن را تجربه کرده و ثابت شده است. برای ادامه گزارش با چندتن از مدیران مدارس تماس گرفتیم تا آنها را به مشارکت با این خانه دعوت کنیم، اما با نارضایتی‌هایی در‌این‌مورد روبه‌رو شدیم.

فاطمه شریف، مدیر دبستان مصلی‌نژاد که تا پیش‌از‌این دانش‌آموزان خود را به این خانه می‌برد، می‌گوید: «پیش‌از تعویض مکان و همچنین انتقال مسئول سابق، بسیار پیگیر برنامه‌های خانه کودک و شاهنامه بودیم.

این خانه در میان دانش‌آموزان و حتی اولیای آنان با استقبال خوبی مواجه شده بود، اما متاسفانه یک‌سالی است که ارتباطمان با این خانه قطع شده. اولیای بسیاری تماس می‌گیرند و درمورد وضعیت فعلی خانه کودک و شاهنامه می‌پرسند، اما با پاسخ درخوری از‌سوی ما مواجه نمی‌شوند.»

وی ادامه می‌دهد: «در خانه کودک و شاهنامه علاوه‌بر آموزش تاریخ و ادبیات ایران، آموزه‌های دینی بسیاری هم آموزش داده می‌شد که تاثیر خوبی بر تربیت دانش‌آموزان داشت، اما متاسفانه با وضعیت ایجاد‌شده، دانش‌آموزان از این فرصت محروم شدند.»   

 

مسافت، کار را مشکل کرده است

مجید تاتاری، مدیر سابق دبستان حاجی عابدزاده هم می‌گوید: «متاسفانه ارتباطمان با این خانه قطع شده است. انتقال خانه کودک و شاهنامه به آرامگاه و طولانی‌تر‌شدن مسافت باعث شده دیگر نتوانیم دانش‌آموزان را درقالب اردو‌های دانش‌آموزی به این مکان ببریم، اما پیش‌از انتقال آن، یکی از مکان‌های محبوب برای تفریح دانش‌آموزان بود که در‌خلال آن با ادبیات آشنا می‌شدند و این باعث می‌شد اردو‌ها علاوه‌بر موقعیت تفریحی، فرصتی برای آموزش نیز باشد.»

وی ادامه می‌دهد: «به‌دلیل تسلط مسئول سابق به شاهنامه، آن را طوری به بچه‌ها آموزش می‌داد که برایشان قابل فهم بود؛ به‌همین‌دلیل دانش‌آموزان هرگز خسته نمی‌شدند ولی متاسفانه دیگر نتوانستیم از این خانه و فعالیت‌هایش به نفع کودکان استفاده کنیم.»


* این گزارش پنج شنبه، ۱۷ مهر ۹۳ در شماره ۷۰ شهرآرامحله منطقه ۱۲ چاپ شده است. 

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44