کد خبر: ۸۱۳۶
۳۰ دی ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۲

من دانش‌آموز نیستم؛ معلم هستم!

دکتر رؤیا رستگار تعریف می‌کند: ناظم مدرسه درحال به صف‌کردن بچه‌ها بود. چشمش که به من افتاد، با تحکم گفت «دختر جان! برو توی صف. چرا این‌قدر تعلل می‌کنی؟» به او گفتم: «من دانش‌آموز نیستم؛ معلم هستم.»

دکتر رؤیا رستگار، دبیر و مدرس زبان و ادبیات فارسی، در دبیرستان‌ها و دانشگاه‌های مشهد است. اما در‌واقع فعالیت‌های او محدود به حوزه درس و تدریس نشده است و با نگاهی کوتاه به کارنامه کاری او می‌توان فهمید که همه سعی و تلاش خود را برای اعتلای زبان فارسی و هویت فرهنگی این زبان به کار برده است.

او که سابقه معلمی در دبیرستان آینده‌سازان و تیزهوشان را دارد، در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ رتبه معلم برتر استان خراسان رضوی و سال‌۱۳۹۸ رتبه برتر معلم پژوهش‌سرا‌های استان را کسب کرده است. همچنین این استاد زبان و ادبیات فارسی که ساکن محله سجاد است، طی این سال‌ها در برگزاری همایش‌ها و جشنواره‌های شاعران و بزرگان زبان و ادبیات فارسی در مشهد و استان، نقش بسیار مهمی داشته است.

دل‌نوشته‌های دوران دبیرستان

آغاز علاقه دکتر رستگار به ادبیات به دوران نوجوانی برمی‌گردد، روز‌هایی که دل‌نوشته‌هایش را در قالب‌های شعری می‌سرود. رؤیا رستگار مقطع کارشناسی، کارشناسی‌ارشد و دکتری زبان و ادبیات فارسی را در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد خواند.

او می‌گوید: شاگردی نزد بزرگانی، چون دکتر محمد‌جعفر یاحقی، دکتر ابوالقاسم قوام، دکتر مهدی زرقانی دیدگاه‌های جدیدی به رویم باز کرد. در آنجا فهمیدم که ادبیات فارسی تنها یک زبان برای صحبت نیست، بلکه ادبیات بخش بزرگی از هویت، ملیت و قومیت ما را تشکیل داده است و باید در حفظ و دفاع از آن کوشا باشیم.

 

اولین روز معلمی

دکتر رستگار به‌دلیل رتبه ممتاز و تسلط زیاد به زبان فارسی در همان دوران دانشجویی، تدریس در مدارس مشهد را شروع کرد. او با یادآوری خاطره اولین روز تدریسش می‌گوید: سال آخر دوره کارشناسی زبان و ادبیات فارسی بودم که به‌عنوان دبیر در دبیرستان تدین ناحیه یک آموزش‌وپرورش مشهد انتخاب شدم. فاصله سنی من با شاگردان سال آخر دبیرستان، سه سال بود.

در اولین روز که به این دبیرستان رفتم، زنگ مدرسه زده شد و ناظم مدرسه درحال به صف‌کردن بچه‌ها بود. چشمش که به من افتاد، با تحکم گفت «دختر جان! برو توی صف. چرا این‌قدر تعلل می‌کنی؟» من هم که نمی‌دانستم باید چه کار کنم، به او گفتم: من دانش‌آموز نیستم؛ معلم هستم. با شنیدن این حرف، ناظم مدرسه سر جایش میخکوب شد و بعد‌از اطمینان از معلم‌بودنم معذرت‌خواهی کرد.

او ادامه می‌دهد: همان روز وقتی برای تدریس سر کلاس دانش‌آموزان کلاس چهارم دبیرستان رفتم، خیلی از بچه‌ها باور نمی‌کردند معلم آن‌ها باشم. اما به‌تدریج با هم کنار آمدیم و به‌دلیل فاصله سنی کمی که با هم داشتیم، ارتباط خوبی با هم برقرار کردیم.

خیلی از بچه‌ها باور نمی‌کردند معلم آن‌ها باشم اما به‌تدریج با هم کنار آمدیم

سال بعد با برخی از همین دانش‌آموزان که وارد دانشگاه شده بودند، هم‌کلاس شده بودم و این دوستی برای سال‌های بعد ادامه پیدا کرد. بعد‌از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه، تدریس در دبیرستان‌های مشهد به‌ویژه مدارس سمپاد (تیزهوشان و آینده‌سازان) را آغاز کردم.

 برگزاری بزرگداشت شعرای زبان فارسی

رستگار در سال‌های پیاپی تحصیل در دانشگاه فردوسی مشهد از کارشناسی تا دکتری به‌عنوان یک دانشجوی ممتاز در برگزاری همایش‌ها و بزرگداشت شاعران بزرگ زبان فارسی حضور فعالی داشت.

او می‌گوید: با‌وجود مشغله تحصیل و تدریس در دبیرستان پیگیر فعالیت‌های فرهنگی و ادبی بودم. همایش‌های نقش شاهنامه فردوسی در هویت ملی، شاهنامه و تعلیم و تربیت و همایش‌های ملی فردوسی و تربیت، پیام شاهنامه پایندگی زبان فارسی، فرهنگ وادب عامه، ملک‌الشعرای بهار و... ازجمله همایش‌های برگزارشده توسط دانشگاه فردوسی و دانشکده ادبیات بود و من به‌عنوان مسئول دبیرخانه، عضو کمیته اجرایی و داور مقالات در آن‌ها حضور داشتم.

به گفته رستگار بررسی مقالات ارسالی شرکت‌کنندگان به این همایش‌ها و بیان نظر و امتیازدهی به این آثار هرچند وقت زیادی از او می‌گرفت، از اینکه می‌توانست نقش کوچکی در معرفی زبان فارسی و اعتلای آن داشته باشد، خیلی خوشحال بود. بعد از دوران دانشجویی نیز این ارتباط قطع نشد و به‌عنوان مدیرکارگروه آموزش‌وپرورش در مؤسسه خردسرای فردوسی با مدیریت دکتر محمدجعفر یاحقی فعالیتش را ادامه داد.

رستگار درزمینه تحقیق و پژوهش‌های ادبی نیز مقالات متعددی ازجمله جلوه گل‌ها در غزلیات سعدی وحافظ، رساله سیر تطور روایت مختار از منابع تاریخی تا حماسه‌های منظوم، فرایند ژانر تاریخی به ژانر حماسی، مقاله سمبولیسم در غزلیات شمس و بسیاری از مقالات دیگر را نوشته که توسط نشر دانشگاه فردوسی و دانشگاه فرهنگیان چاپ شده است.

فعالیت در پژوهش‌سرای رویان

وی علاوه‌بر تدریس در دبیرستان‌های ناحیه ۴ به‌عنوان مدرس و پژوهشگر برگزیده زبان و ادبیات فارسی در پژوهش‌سرای دانش‌آموزی رویان نیز فعال بوده است. او می‌گوید: از سال‌۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹ با پژوهش‌سرای رویان همکاری می‌کردم و به عنوان مدرس پژوهشی زبان و ادبیات فارسی، استعدادیابی دانش‌آموزان ناحیه‌۴ را در زمینه نویسندگی و شاعری برعهده داشتم و شاگردان مستعد و نخبه را برای حضور در جشنواره‌ها و همایش‌های دانش‌آموزی آماده می‌کردم.

امیرمحمد خوبان و مهناز دانشمند ازجمله شاعران نوجوان پژوهش‌سرا بودند که تا مرحله کشوری جشنواره جوان خوارزمی پیش رفتند و رتبه اول و دوم جشنواره را به دست آوردند. عباس تافته و کوروش افضلی، در سال‌۱۳۹۹ رتبه اول استان و سینا قاسم‌پور نیز در سال‌۱۴۰۰ رتبه دوم جشنواره خوارزمی را کسب کردند.

رؤیا رستگار به پاس فعالیت چندین‌ساله در پژوهش‌سرای رویان مقام معلم برتر پژوهش‌سرا‌های استان درسال‌۱۳۹۸ و معلم نمونه استان در سال‌۱۳۹۹ تا ۱۴۰۰ را به دست آورد. او در حال حاضر مدیریت پژوهش‌سرای فرهنگ و هنر فردوسی را برعهده دارد.

می‌گوید: ما در این پژوهش‌سرا به‌صورت اختصاصی و ویژه برای آشنایی نسل جوان و نوجوان با فردوسی و شاهنامه، کلاس‌های شاهنامه‌خوانی و نقالی برای دانش‌آموزان برگزار می‌کنیم. کلاس‌های شاهنامه‌خوانی از سنین کودکی تا نوجوانی درحال برگزاری است و مورد استقبال بچه‌ها و خانواده‌ها قرار گرفته است.

او شاهنامه‌خوانی کودکی هشت‌ساله را به خاطر می‌آورد و می‌گوید: درجریان برگزاری یکی از کلاس‌های شاهنامه‌خوانی یک دانش‌آموز کلاس دوم ابتدایی که حتی در تلفظ اشعار شاهنامه هم مشکل داشت، داستان کشف آتش و حکومت هوشنگ را از حفظ خواند. خواندن این اشعار حماسی توسط یک دختر کلاس‌دومی، اتفاقی زیبا و بسیار دلگرم‌کننده بود.

برگزاری شب شعر مجازی در دوران کرونا

او درزمینه برگزاری شب شعر و معرفی شاعران جوان و تازه‌کار بسیار فعال است. تعریف می‌کند: در این مراسم، شاعران تازه‌کار، اشعار تازه‌سروده خود را در خردسرای فردوسی می‌خوانند و افراد حاضر در جلسه علاوه‌بر لذت‌بردن از مفاهیم شعر، نظر خود را بیان می‌کنند. به‌عنوان پای ثابت این شب شعر، هرهفته در جلسات شب شعر این خردسرا حضور دارم. وقتی اشتیاق و حضور شاعران جوان و نوپرداز را در این جلسات می‌بینم، خیلی خوشحال می‌شوم و به یاد این شعر فردوسی بزرگ می‌افتم که می‌گوید: نمیرم از این پس که من زنده‌ام‌/ که تخم سخن را پراکنده‌ام.

او حرف‌هایش را این‌طور دنبال می‌کند: ما به‌عنوان دلسوزان زبان و ادبیات فارسی باید از آن‌ها حمایت کنیم و مطمئن باشیم که زبان فارسی به‌عنوان هویت ملی ما جاودانه خواهد ماند.

رستگار در ادامه می‌گوید: در دوران کرونا که نشست‌های جمعی و شب شعر‌ها تعطیل شده بود، برای اینکه این جمع هنرمند و دوستانه حفظ شود، شب شعر مجازی را در شبکه‌های اجتماعی راه‌اندازی کردم. شب شعر مورد استقبال قرار گرفت و بعد‌از گذشت چند روز تعداد مخاطبان آن چند‌برابر شد.

یکی از این مخاطبان که جوانی روستایی ساکن یکی از روستا‌های دور‌افتاده خراسان بود، در پستی احساسی، ضمن تشکر از این برنامه گفته بود: در این روز‌های تلخ که شاهد مرگ عزیزانمان به خاطر کرونا هستیم، این شب شعر تنها مرهم زخم‌هایمان شده است.



* این گزارش شنبه ۳۰ دی‌ماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۴۴ شهرآرامحله منطقه ۱ و ۲ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44