سروش| در حال حاضر تنها داور بینالمللی بسکتبال از خراسان است، از سال ۱۳۸۶ بازیهای لیگبرتر و سوپر لیگ بسکتبال کشور را قضاوت میکند و مدرس فدراسیون بسکتبال هم هست. در کنار اینها، معلم ورزش است؛ هم در مقطع ابتدایی و هم هنرستان تربیت بدنی، در دانشگاه هم تدریس دارد.
با این همه او هنوز جوان است و اول راه، خودش میگوید: «وقتی مدرک داوری بینالمللی را گرفتم ۲۵ سال بیشتر نداشتم و یکی از جوانترین داورهای بینالمللی جهان بودم.» احسان سرباز رحیمی، میهمان این هفته شهرآرامحله بود، جوانی که در عرصه ورزش پرتلاش، باانگیزه و موفق است.
او از ساکنان بلوار دانشجو بوده و چند دوره با حضور به عنوان سرپرست فنی مسابقات بسکتبال المپیاد ورزشی محلات منطقه ۱۱، به توسعه کیفی این ورزش کمک کرده و یکی از کسانی است که دغدغه ورزش و اعتلای سطح ورزش حرفهای کشور را دارد و در این خصوص تاکید خاصی به ورزش پایه و استعدادیابی دارد.
سوال اولم این است که از چه زمانی رفتید سراغ توپ و حلقه بسکتبال؟
تقریبا از دوران راهنمایی بود. در حیاط خانه یک حلقه بسکتبال جوش داده بودیم و با برادرم بسکتبال بازی میکردیم، سال سوم راهنمایی رفتم تو تیم مدرسه و کمکم کلاسهای آموزشی را گذراندم و بعد با هنرستان تربیتبدنی آشنا شدم و در هنرستان به صورت جدیتر این رشته را ادامه دادم.
چرا بسکتبال؟ وقتی تب فوتبال فراگیر بود در بین هم سن و سالان شما و از طرفی هیچ چهره بسکتبالیست ایرانی روی پوستر و در و دیوار هیچ خانهای نبود؟
همه بچهها فوتبال بازی میکردند، من هم بازی میکردم، دروازهبان فوتبال هم بودم، تمام سه ماه تعطیلی هم توی کوچه بودیم و فوتبال بازی میکردیم، اما همان حلقهای که در حیاط خانه جوش داده بودیم شاید شروع کار بود. گذشته از این بسکتبال یک جذابیت خاصی برایم داشت، در فوتبال یا فوتسال دو گل یا یک گل در کل بازی زده میشود، اما بسکتبال به خاطر پر گل بودن و هیجانش و اینکه با دست انجام میشود، ظرافت خاصی دارد.
با تمام این احوال فوتبال خیلی پرطرفدارتر است.
چون فوتبال امکانات نمیخواهد، زمان خود ما، دو تا آجر میگذاشتیم میشد دروازه، یک توپ پلاستیکی هم میخریدیم ۵۰ تومان و بازی را راه میانداختیم. ولی بسکتبال حلقه و دکل و امکانات میخواهد که هزینهبر است و هرجایی ندارد و هر کسی نمیتواند در خانهاش نصب کند.
البته شهرداری که با ساخت زمینهای روباز به اشاعه این ورزش کمک خوبی میکند. از طرفی معرفی و تبلیغ یک ورزش هم خیلی مهم است، الان خود من دبیر ورزش هستم، در مدرسه سال اولی که در مقطع ابتدایی تدریس میکردم، از یک کلاس ۳۰ نفره، ۲۵ نفر میگفتند میخواهیم بسکتبال بازی کنیم، چون رشته تخصصی من بسکتبال است و وقتی دانشآموزان مهارت مربی خودشان را در سطح بالا ببینند راغب میشوند و این خیلی در جذب افراد به یک رشته مانند بسکتبال تاثیر دارد.
از چه زمانی به صورت جدی و حرفهای به سمت داوری آمدید؟
سال ۱۳۸۳ در کلاسهای داوری درجه سه بسکتبال شرکت کردم، سال ۱۳۸۶ موفق شدم در اولین دوره مسابقات المپیاد ایرانیان دو درجه تشویقی بگیرم و داور درجه یک بشوم.
پس المپیاد ورزشی ایرانیان که متاسفانه تنها دو دوره برگزار شد برای شما خوب بود.
بله، اصلا سکوی پرش بود، نه تنها برای من، برای خیلی از ورزشکاران هم همینطور بود و به رشد ورزش کمک میکرد، مثلا بچههای تیم ملی فعلی در تیم امید آن دوره از المپیاد بازی میکردند، از جمله آقای حدادی، آقای روزبهانی و خیلیها دیگر.
مراحل بعدی داوری تا رسیدن به داور بینالمللی را چطور طی کردید؟
بعد از المپیاد به لیگ دعوت شدم، سال ۱۳۸۸ به کلاس داوری ملی رفتم که نفر اول کلاس شدم و آن کلاس هم خیلی خوب بود، سال ۱۳۹۰ هم افتخار پیدا کردم که بعد از ۱۰ سال که خراسان داور بینالمللی نداشت در کلاسهای بینالملل قبول شوم و مدرک «فیبا» (FIBA) را بگیرم و داور فدارسیون جهانی شدم.
بعد از ۱۰ سال که خراسان داور بینالمللی نداشت من توانستم سال ۹۰ مدرک «فیبا» (FIBA) را بگیرم
غیر از شما از خراسان داور بینالمللی دیگر در رشته بسکتبال داریم؟
خلیل زورکاری اولین داور بینالمللی خراسان بودند و از پیشکسوتان هستند، سال ۱۹۹۹ شهرام عسکری، سال ۲۰۰۳ شادروان محمود یاوری از خراسان داور بینالمللی بودند و در حال حاضر تنها من از خراسان در لیست داوران بینالمللی هستم.
تجربه قضاوت بازیهای بینالمللی را هم دارید؟
سال ۲۰۱۱ در مسابقات قهرمانی جوانان آسیا که در تهران برگزار شد داروی کردم، سال ۲۰۱۲ در مسابقات جوانان آسیا که انتخابی جام جهانی چک بود هم حضور داشتم که قضاوتهای خیلی خوبی هم داشتم، به طوری که یک داور حداکثر میتوانست ۹ قضاوت داشته باشد و من ۸ قضاوت داشتم که از این تعداد ۶ بازی سرداور بودم.
از ۲۰۱۲ به بعد چطور؟
داورهایی که میخواهند در لیست بینالملل باشند باید هر چهار سال یک بار در کلاسهای آموزشی شرکت کنند تا با اطلاعات روز آشنا شوند، اما متاسفانه سال ۲۰۱۲ کلاس ایران کنسل شد و خیلی از بچهها از لیست آمدند بیرون، البته سال ۲۰۱۳ با ۶ ماه تاخیر مجددا وارد لیست بینالملل شدم، ولی هنوز برای بازیهای برون مرزی هنوز دعوت نشدیم.
البته بازنشستگی داوری در بسکتبال ۵۰ سال است و من من هنوز ۳۰ سالم است و فرصت زیادی پیش رو دارم. زمانی که مدرک بینالمللی را گرفتم ۲۵ سالم بود و جزو داوران جوان بینالمللی در جهان شدم.
داروی در سطح بینالملل چه فرقی با داوری در کشور دارد؟
در تورنمتهای بینالمللی داور باید فرهنگ کشور میزبان را بداند، اینکه چه چیزهایی را میپسندند و چه چیزهایی نمیپسندند و داوران باید آشنایی داشته باشند تا مشکلی برایشان پیش نیاید.
با این حساب داور بینالمللی باید زبان انگلیسی هم بلد باشد؟
صد در صد، اصلا کلاسهای بینالمللی با زبان انگلیسی تدریس میشود، آزمونهایی هم که گرفته میشود همه با زبان انگلیسی است. داور باید بتواند گزارش بازی را به زبان انگلیسی بنویسد، اگر حاشیهای پیش آمد بتواند صحبت و کنترل کند. در واقع جزء الزامات و امتحانات بینالملل است.
حساسترین بازی بازی که قضاوت کردید، کدام بوده؟
بازی پنجم و ششمی جوانان آسیا در مغولستان، بین فیلیپن و چین تایپه که بازی سرعتی و خیلی حساسی بود و با دو امتیاز اختلاف تمام شد.
بازیکنهای بسکتبال قدهای خیلی بلند و هیبت زیادی دارند، حاشیه و درگیری هم پیش آمده در بازیهایی که شما داور بودید؟
در بسکتبال اخلاق حرف اول را میزند. در بسکتبال جثه داور از همه بازیکنها کوچکتر است، اگر درگیری پیش بیاید، با آن فیزیکهای بدنی که دارند، دارو سالم از زمین بیرون نمیرود، اما این اتفاق نمیافتد. در بسکتبال احترام فرهنگسازی شده است، ما حتی بازیکن را از زمین اخراج میکنیم میآید دست میدهد و از زمین میرود بیرون، این اتفاق در فوتبال نمیافتد.
در دنیای فوتبال داوری ایتالیایی به نام «کولینا» بود که این داور به خاطر قضاوتهای خوب و البته ظاهر خاصش خیلی شناخته شده بود، در بسکتبال هم داوری داریم که اینطور مطرح شده یا الگوی شما باشد؟
من سعی میکنم از هر داوری که خوب کار میکند یک چیزی را یاد بگیرم، یک داوری شخصیت و اخلاق خوبی دارد، یک داور قضاوت قوی دارد، در مجموع خودم را محدود به یک نفر نکردم.
در بین بازیکنها چطور؟ بازیکنی هست که مورد علاقه شما باشد؟
در بین بازیکنهای ایرانی آقای حامد آفاق که هم خیلی بازیکن خوب و هم با اخلاق است و آقای مهدی کامرانی که لقب «پلنگ» را به او دادهاند و مثل پلنگ توی زمین میجنگد و در بازیکنهای خارجی هم که امریکاییها حرف اول را میزنند، در دوران نوجوانی ما مایکل جردن خیلی مطرح بود.
چرا کشوری مثل امریکا تا این اندازه در بسکتبال پیشرفت که با تیم بعد از خودش هم فاصله خیلی زیادی دارد؟
آنها لیگ پویا دارند و هر جا که لیگ پویا داشته باشد تیم ملی قوی هم خواهد داشت، از طرفی به بحث پایه هم خیلی اهمیت میدهند. اسپانیا هم خوب کار میکند، مثلا رئال مادرید و بارسلونا تیم والیبال و بسکتبال هم دارند که خیلی هم قوی هستند و کری خوانی دارند برای هم.
بسکتبال ایران در چند سال گذشته رشد خوبی داشته و قهرمان آسیا بوده، اما در سطح جهانی هنوز حرف زیادی برای گفتن نداریم.
بله، هنوز با تیمهای جهانی فاصله داریم که اگر روی این رشته هم کار شود و استعدادیابی و سرمایه گزاری بشود، به نتیجه خوبی میرسیم.
فکر میکنید بسکتبال هم میتواند مانند والیبال خودش را به سطح اول دنیا نزدیک کند؟
صد در صد، اما باید زیرساختها آماد باشد، روی گروههای پایه کار کنیم و با استعدادیابی افراد توانمند را پرورش بدهیم. مهمترین چیز در ورزش، بحث استعدادیابی است. در کشور استعداد زیاد داریم، در همین پائین شهر مشهد خیلی بچههای با استعدادی را میبینیم، اما، چون وضع مالی ضعیفی دارند نمیتواند وقت بگذارد، مثلا تابستان میرود سر کار. بدنهای آماد و فیزیکهای مناسب، اما طوری نیست که اینها هدایت شوند. از ناحیه پنج مشهد چند بازیکن ملیپوش داریم که کاپیتان تیم ملی بسکتبال بودند.
برای زیرساختها و استعدادیابی چه کاری باید کرد؟
اول اینکه باید یک سری برنامههای مدون داشته باشیم که چشمانداز آینده را مشخص کند که بدانیم قرار است چه کار کنیم، از چه سنی شروع کنیم و استعدادهایی که پیدا شد، رها نشود. یکی از مشکلات تعویض پستها و مقامهای مدیران است. یک نفر میآید چهار سال کار میکند، برنامه میدهد بعد که میرود مدیر بعدی میآید برنامه نفر قبلی را نقض میکند، خیلی از این مشکلات داریم. برای نمونه سند قهرمانی کشور بود که خیلی استادان آمدند کار کردند و برنامهای دادند، بعد گفتند بودجه نداریم و گذاشتنش کنار.
در بحث ورزش و تربیت بدنی میشود از کشورهای موفق مثلا اروپایی کپی برداریم؟ با توجه به اینکه مردم خاورمیانه و ایران با مردم یک کشور اروپایی مانند سوئد ممکن است تفاوتهایی از نظر فیزیکی و قابلیتهای جسمانی داشته باشند.
بله، قسمتهای خوبش را که میتوانیم برداریم. وقتی دارند نتیجه میگیرند یعنی برنامه داشتند که کار کردند و اتفاقی نبوده. باید یک برنامه بلند مدت داشته باشیم، ۲۰ ساله، ۱۵ ساله و طوری باشد که با آمدن مدیر جدید برنامه را نتوانند تغییر دهند و در نهایت فقط اصلاح شود.
به استعداد بچههای پائین شهر اشاره کردید، پیش از این از مربیان دیگری هم در این مورد شنیده بودم، چرا بچههای پائیین استعدادهای ورزشی بهتری دارند یا به قول شما فیزیک و بدن آمادهتری دارند؟
در پائین شهر به لحاظ فیزیکی از کودکی درگیر هستند و کار میکنند، اگر در پائین شهر کسی زمین بخورد، خودش بلند میشود و روی پای خودشان میایستد، به همین خاطر آدمهای مقاومتری میشوند.
از ملیپوشان مشهدی در تیم بسکتبال هم گفتید، مشهد در رشته بسکتبال چه جایگاهی دارد؟
مشهد قطب بسکتبال کشور بوده و هست. مشهد از قدیم و زمانی که حتی ما نبودیم یکی از قطبهای بسکتبال کشور و همیشه یک پای فینال مسابقات قهرمانی کشور تیم مشهد بوده. بازیکنها ملی پوش خیلی خوبی داشته است. الان هم در همه پستها یک بازیکن از مشهد داریم و بهترینش را هم داریم، اینها اگر جمع بشوند میتوانند در کنار جوانها یک تیم خیلی خوب کاملا مشهدی را راه بیندازند.
اگر بازیکنهای مشهدی را در یک تیم جمع کنیم، به نظرتان این تیم چندم میشود؟
اولیم، الان ما در هر پست در تیم ملی یک بازیکن داریم، دو تا از پنج بازیکن اصلی و فیکس تیم ملی، مشهدی هستند؛ آقای حامد آفاق و آقای روزبه ارغوان. آقای صالح فروتن و وحید دلیر هم در تیم ملی هستند. ما نسبت به تعداد اولیم، مثلا اصفهان یک یا دو نماینده دارد، تهران یک نماینده دارد، خوزستان یک نماینده دارد، اما مشهد چهار پنج نماینده در تیم ملی دارد که همه هم خوب هستند.
پس چرا با این همه استعداد و پتانسیل تیم قدرتمندی را لیگ برتر نداریم؟
به خاطر اینکه اسپانسر نیست و کسی حمایت نمیکند، بازیکنهای ما میروند در تهران و تیمهای شهرستانی بازی میکنند. از طرفی متاسفانه چندین سال هیئت بسکتبال استان نداشتیم، چند سال اخیر هم باز با سرپرست اداره شد و رئیس ثابت نداشتیم و این خیلی لطمه زد، البته چند ماه است که رئیس هیئت داریم که دارند کار میکنند.
شما دبیر تربیتبدنی و مربی بسکتبال هستید، وضعیت ورزش مدارس را چطور میبینید؟
تیم بسکتبال مدارس ما در همه مقاطع همیشه جزو چهار تیم اول بوده است، اما مشکلی که در بحث آموزش و پرورش داریم، پولی شدن کانونهاست. قبلا که خود ما بازی میکردیم، کانونها رایگان بود، الان متاسفانه همه جا دنبال منبع درآمد هستند و این یک جورهایی به ورزش کشور ضربه میزند.
قبلا همین کانونها جایی بود که بچهها میآمدند، استعدادیابی میشدند، آموزش میدیدند و یک تیم خیلی خوب جمع میشد برای تیم ناحیه، در نتیجه تیم استان خوبی داشتیم. چون خودم مربی هستم، مسئول کانون ناحیه یک هم هستم، میدانم که بچهها چه مشکلاتی دارند.
معلم چه مقطعی هستید؟
مقطع ابتدایی، در هنرستان تربیتبدنی هم رشته بسکتبال تدریس دارم، در دانشگاهی که درس میخوانم-دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت تربیتبدنی هستم- تدریس هم دارم.
شما در مسابقات المپیاد ورزشی محلات هم در رشته بسکتبال با شهرداری همکاری داشتید، این مسابقات را چطور میبینید؟
بله، چند دوره سرپرست فنی مسابقات بسکتبال المپیاد ورزشی محلات منطقه ۱۱ بودم. باید بگویم که شهرداری کار خیلی خوبی انجام میدهد و به استعدادیابی و ورزش شهر کمک بزرگی میکند، اما نقاط ضعف کوچکی هم در این مسابقات هست که اگر رفع شود کیفیت مسابقات بالا میرود.
چه ضعفهایی؟
در بحث المپیاد محلات بیشتر به کمیت توجه شده است تا کیفیت، به عنوان مثال در بحث بسکتبال اگر اول آموزش بدهیم و بعد از بین بازیکنهای خوب تیم تشکیل و بعد مسابقات برگزار شود، تیمها با کیفیت بهتری بازی میکنند. شهرداری اگر روی ردههای سنی پایه، استعدادیابی و آموزش کار کند، خیلی خوب است. البته تا همینجا هم باید از شهرداری به خاطر برگزاری این مسابقات تشکر کرد.
* این گزارش پنج شنبه، ۲۵ تیر ۹۴ در شماره ۱۵۴ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.