حتی اگر زیاد اهل رسانه نباشید و دل به شنیدن اخبار ندهید، حتما از این طرف و آن طرف، درخواستهای کادر درمان را شنیدهاید؛ مطالباتی که وعده تحققش را در دوران کرونا از سوی سیاستگذاران شنیدیم، اما پساز رفع بحران همچنان بر زمین ماند.
یازدهروز باقی است تا مردم پای صندوقهای رأی بروند و نمایندههای خود در مجلس شورای اسلامی را انتخاب کنند؛ نمایندگانی که میتوانند این مطالبات را پیگیری کنند و سبب دلگرمی کادر درمان برای ادامه کار شوند.
طرح فوقالعاده خاص شغلی، افزایش جذب نیرو برای بیمارستانها و افزایش مبلغ اضافهکار جزو طرحهایی است که نیاز به اختصاص بودجه از وزارتخانه دارد. حتی در طرح قانون افزایش سن بازنشستگی هم مشکلات کادر درمان در نظر گرفته نشد. اینها تنها چند نمونه از خواستههای این افراد است که بارها تکرار شده است و مسئولان شنیدهاند، اما ترتیب اثر داده نشده است. در این گزارش کادر درمان از درخواستها و مطالبات خود میگویند.
مریم نجمی؛ سرپرستار بخش حلق و گوش و بینی با۲۰ سال سابقه کاری
یکی از مسائل کادر درمان طرح فوقالعاده خاص (دریافت حقوق فوقالعاده) است که بعداز بحران کرونا در نظر گرفتهشد، اما هنوز اجرا نشده است. موضوع قابل تأمل دیگر در کار ما هزینه کم دریافتی برای ساعت اضافهکاری است. این مبلغ یکدوم تا یکسوم دیگر ادارات و سازمانهاست.
خیلی وقتها میشنوید کادر درمان مهاجرت میکنند؛ علت آن مشخص است. فرد با خودش حسابوکتاب میکند، میبیند برای کارش ارزشی قائل نیستند و ترجیح میدهد به جایی برود که شرایط بهتری داشته باشد.
مشکل دیگر، تناسب ناعادلانه بین حقوق پرسنل کادر درمان با برخی کارمندان دیگر ادارات است. زمان کرونا که درباره تکریم کادر درمان صحبت میکردند، به پرستارانی که بهطور مستقیم با بیماران سروکار داشتند، حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزارتومان حق کرونا میدادند، اما در مشاغلی که با مردم سالم سروکار داشتند، آن هم با فاصله زیاد، کارکنان یکمیلیونتومان حق کرونا میگرفتند. همسانسازی حقوقها با دیگر ادارات، یکی دیگر از درخواستهای ما از نامزدهای انتخاباتی است.
اضافهکار و هزینه کم آن سبب میشود در کادر درمان حس ناخوشایندی ایجاد شود و برخی از آنها تصور کنند سیستم به آنها بیتوجه است. نتیجهاش این میشود که فرد بعداز کسب تجربه ترجیح میدهد مهاجرت کند.
نیروهای جدید هم بعداز دو سال که طرح را میگذرانند و مشکلات را میبینند، در مراکز درمانی نمیمانند؛ اگر همین روال پیش برود، کمبود نیروی ما بیشتر میشود. توقع داریم نمایندگان مجلس به این مشکلات توجه بیشتری کنند و برای رفع آن کاری انجام دهند.
تکتم شریعتی؛ سوپروایزر بالینی، ۲۰ سال سابقه کار
کار کادر درمان در لحظه انجام میشود و این مهمترین تفاوتش با دیگر مشاغل است. نمیتوان به بیمار گفت امروز جمعه یا عید است، برو فردا بیا! یک پرستار نمیتواند به درد بیمار بیتوجه باشد.
صدیقه محمدنژاداستاد؛ سرپرستار بخش پست آنژیو با ۱۸ سال سابقه کار
یکی از درخواستهای ما اختصاص بودجه به بیمارستانهای مشهد و شهرستانهای اطراف برای افزایش امکانات و تجهیزات است. بهخاطر کمبود امکانات در شهرستانها افراد بهسمت بیمارستانهایی میآیند که تجهیزات و امکانات بیشتری دارند.
اگر در برخی از شهرهای کوچک بیمارستانهای مجهزتر داشته باشیم، مراجعه به ما کمتر میشود و با کاهش تعداد بیماران، میزان رسیدگی افزایش پیدا میکند. بهطور مثال در مشهد فقط در بیمارستان امامرضا (ع) بخش سوختگی داریم؛ تعداد بیمارانی که از سراسر شهر مشهد و شهرستانهای اطراف به اینجا اعزام میشوند، کار را برای کادر درمان سخت میکند، اما اگر تجهیزات و منابع انسانی افزایش پیدا کند، به طور حتم آسایش و رفاه بیمار و همراهانش هم درنظر گرفته میشود. ما برای رسیدن به همین خواستهها، پای صندوق رأی میرویم.
معصومه امیرمقدم؛ پرستار با ۲۰ سال سابقه کار
در شغل ما تعطیلات، آلودگی، سرما و گرمای هوا معنا ندارد. درواقع اگر سنگ از آسمان ببارد، باید سر کار بروید؛ چون نمیتوانید درِ بخش یا بیمارستان را ببندید و بگویید امروز هوا آلوده است و ما تعطیلیم!
برعکس، در این روزها بحران هم ایجاد میشود. اما در ازای این تفاوت شغلی، کادر درمان مزایایی دریافت نمیکند و کارشان جزو مشاغل سخت هم نیست. اضافهکار اجباری و دریافتی کم آن دردسرهای خودش را دارد.
به طور میانگین مبلغ دریافتی ما بهازای یک ساعت اضافهکار ۲۰ هزار تومان است که ششساعت آن ۱۲۰هزارتومان میشود. وقتی از راه دور به بیمارستان بیاییم، همان مبلغ را باید کرایه راه بدهیم. با یک حساب سرانگشتی متوجه میشوید زمان اضافهکارتان رایگان محسوب میشود.
یک پرستار شش و نیم تا دوازدهونیم ساعت کار میکند. در یک شیفت کاری، گاهی پرستار ۹بیمار ثابت دارد که کارش به حضور بر بالین بیماران ختم نمیشود. او باید بیمارانش را به آزمایشگاه، رادیولوژی یا سونوگرافی ببرد و کارشان که تمام شد، برگرداند. گاهی باید همراه بیمار به اتاق عمل برود و او را تحویل بدهد. هنگام ویزیت پزشک باید کنارش باشد.
با این شرایط کاری نباید این شغل را با کارمندانی مقایسه کرد که پشت میز مینشینند و کارهایشان را انجام میدهند. یکی دیگر از مشکلات ما بیمعنابودن استعلاجی است. بهخاطر کمبود نیرو خیلی وقتها مجبوریم با حال بدی که داریم، به بیمارستان بیاییم.
گاهی فکر میکنم اگر در مغازهای کار میکردم، همین حقوق را با شرایط زندگی بهتر میگرفتم. البته ناگفته نماند عشق و علاقه به این کار، ما را در اینجا نگه داشته است. ما میخواهیم قانونگذاران شغل ما را هم بهعنوان مشاغل سخت ببینند و امیدواریم افرادی به مجلس راه پیدا کنند که برای حل مشکلات ما قدمی بردارند.
مریم محمدپور؛ پرستار با ۱۷ سال سابقه کار
ما پذیرفتهایم پرستار باشیم و در هر حالت سعی میکنیم کارمان را درست انجام دهیم. اما برنامهریزان کشور بپذیرند کادر درمان حق دارند از برخی خدمات برخوردار باشند. شبهای احیا همه عزاداری میکنند و با دو ساعت تأخیر سر کار میروند، اما کادر درمان باید رأس ساعت و مثل همیشه سر کار حاضر باشد.
در سرما و گرمای هوا، بهخاطر کاستن از مصرف انرژی، کارمندان دیرتر سر کار میروند، اما این اتفاق شامل حال ما نمیشود و بهخاطر این دو ساعتها هم مزایایی به ما تعلق نمیگیرد. برخی ارگانها رفاهیات بیشتری دارند. حداقل همسانسازی کنند. کار سخت و اضافهکار اجباری سبب شده است برخی دچار فرسودگی شغلی شوند.
بسیاری از همکارانم ترجیح میدهند برای درآمد بیشتر از بخش دولتی به بخش خصوصی بروند. در سطح کلان کسی فکر نمیکند کادر درمان با جان بیماران در ارتباط است؛ کار او با کاغذ و پرونده نیست که بگوید امروز نمیرسم، پس کار مراجعهکننده را فردا راه میاندازم.
با همه این مشکلات باز هم کادر درمان سر کار میآیند، چون تعهد دارند. برنامهریزان کشور باید به کادر درمان تعهد داشته باشند و به وعدههایی که به آنها میدهند، عمل کنند. همانطور که ما تعهد داریم پای صندوقهای رأی برویم.
حمیدرضا درودی؛ سرپرستار بخش ریه با ۱۱ سال سابقه کار
اولین خواسته ما از نمایندگان مردم، بازنگری افزایش سن بازنشستگی کادر درمان است. در سال جاری، مجلس سنوات خدمتی کارمندان دولت را افزایش داد و شورای نگهبان هم آن را تأیید کرد.
این افزایش برای کادر بهداشت و درمان سخت است و فرد دچار فرسودگی شغلی میشود. سالهای متوالی تقاضا داشتیم جزو مشاغل سخت محسوب شویم، حالا باید ۳۸سال کار کنیم که بهطور حتم بازدهی مناسبی نخواهد داشت. بهخاطر کمبود نیرو بچهها مجبور به اضافهکاری اجباری با مبلغی ناچیز هستند که متأسفانه آن هم مصوبه برنامه و بودجه است و نیاز به بررسی دارد.
محمد ساقی؛ مددکار بخش مسمومین با ۲۰ سال سابقه کار
کار ما رسیدگی به بیماران آسیبپذیر است تا بتوانند به زندگی روزمره برگردند و همچنین کمک به بیمارانی که از نظر مالی ضعیف هستند. بعداز ترخیص هم به این افراد کمک میکنیم مشکلاتشان رفع شود درحالیکه خودمان بهخاطر حقوق و مزایای اندک، مشکلات اقتصادی بسیاری داریم. چه خوب است تسهیلاتی را برای افراد و خانوادههایشان در نظر بگیرند.
یک راننده اتوبوس، اگر وسط خیابان، همکارش را ببیند، ترمز میزند و او را سوار میکند، اما اگر پرستاری فرزندش را به اینجا بیاورد و خودش سِرُم به او وصل کند، باید مانند یک بیمار عادی هزینه پرداخت کند. ایجاد این تسهیلات برای همکاران و بستگان درجهیک آنها موجب دلگرمی کارکنان میشود. یک نماینده مجلس باید تمام این موارد را در حوزه انتخاباتی خود در نظر بگیرد.
زهره عباسیان؛ سرپرستار بخش مسمومین با ۲۰ سال سابقه کار
ما هرروز باید سرکار باشیم و تعطیلی نداریم. در گذشته با خودمان میگفتیم دچار فرسودگی شغلی شدهایم، ایرادی ندارد، بعداز بیست سال با بیستروز حقوق درخواست بازنشستگی میکنیم، اما باتوجهبه افزایش سن بازنشستگی نمیدانیم که قرار است چه اتفاقی بیفتد و چطور میتوانیم زودتر بازنشسته شویم.
بهخاطر جذب کم طی این سالها، کمبود نیرو داریم و باید طوری برنامه بریزیم که نیروها به اضافهکاری اجباری بیایند. خیلی وقتها میگویند بهجای اینکه اضافهکار بیاییم و ۱۲۰ هزارتومان بگیریم، ترجیح میدهیم ششساعت در تاکسیهای اینترنتی کار کنیم و بیشاز ۳۰۰ هزار تومان درآمد کسب کنیم.
یکی دیگر از درخواستهای ما از نمایندگان مجلس دریافت حق «روان» در بخش مسمومین است. بخشهای مشابه ما در بیمارستانهای روان، این حق را با دو ماه مرخصی میگیرند، اما در بخش مسمومین بیمارستان امامرضا (ع) این امتیاز وجود ندارد.
مریم گلی؛ پرستار با ۱۴ سال سابقه کار
در بیمارستانهای مختلف علوم پزشکی و خصوصی کار کردهام و اکنون در بیمارستان تأمین اجتماعی مشغول بهکار هستم. بهعنوان یکی از کادر درمان وقتی میتوانم درد بیمار را تسکین دهم که جسم و روح خودم آرامش داشته باشد.
چطور از پرستاری که اضافهکار اجباری دارد، میخواهند آرامش داشته باشد و به بیمار هم انتقال دهد؟ در رشته پرستاری هرسال تعداد زیادی فارغالتحصیل میشوند، اما نمیدانیم چرا تعداد بازنشستگان با جذب نیرو همخوانی ندارد.
گاهی فراموش میکنند که ما بهجز حرفه پرستاری در خانه، دختر، همسر و مادر هستم و باید درکنار کارمان به خانوادهمان رسیدگی کنیم. وقتی هزار دغدغه داشته باشیم، اضطراب پنهان ما به بیمار هم منتقل میشود.
کمبود نیرو سبب شد یک دوره که پایم شکسته بود در همان شرایط سر کار بیایم. نمیگویم مجبورم کرده بودند، اما وقتی در سیستم کار میکنید، نسبتبه آن تعهد دارید و نمیتوانید راحت از کنار مشکلات همکارانتان بگذرید؛ بههمیندلیل ترجیح دادم به کمک همکارانم بیایم. توقع ما این است که سختی کار پرستار را در نظر بگیرند. ما درمقابل انسانها قرار داریم و در گذر زمان از درد بیمار آسیب روحی میبینیم، حتی اگر بیستسال کار کرده باشیم.
ملیحه زارع؛ پرستار اورژانس با ۲۲ سال سابقه کار
پرستاران دغدغههایشان مثل هم است. همه کار میکنیم تا مشکل بیمار رفع شود. اولین مشکل، اختلاف دریافت تعرفه ما با پزشکان است. پزشکان تعرفهشان را بهصورت کامل میگیرند، اما قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری که از سال۱۳۸۶ مصوب شده است، هنوز بهدرستی اجرا نمیشود. حتی بعد از کرونا و تأکید رهبر معظم انقلاب، باز هم این قانون، اما و اگرهایی دارد.
پرستاری جزو مشاغل سخت است؛ شیفت شب دارد، تعطیلات، عید نوروز و بیماری ندارد. مردم به کادر درمان نیاز دارند؛ زیرا نبودشان فاجعه است. ما به نمایندهای رأی میدهیم که حل این مشکلات را در برنامه خود قرار دهد. تعداد کم نیرو در بیمارستانها سبب میشود فشار زیادی روی بچهها باشدمثلا پرستار درحال نوشتن پرونده است که پزشک از او میخواهد بیماری را به اتاق عمل ببرد.
این وسط مشکلی برای بیمار دیگر پیش میآید، یکی هم قرار است به آزمایشگاه برود، و.... همراهان بیمار این مشکلات ما را نمیبینند و تصور میکنند پرستار کمکاری میکند یا به بیمار آنها بیتوجه است.
* این گزارش سهشنبه یکم اسفندماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۵۷ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.