کد خبر: ۸۲۴۶
۱۰ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۰
همیشه بداهه می‌کشم

همیشه بداهه می‌کشم

زهرا قیصری، هنرمند تذهیب کاری است که آثار خلاقانه‌ای خلق می‌کند. او در زندگی هنری خود هیچ دوره آموزشی را ندیده با این حال در کارش ماهر است.

ریحانه بناءزاده| آثاری که خلق کرده بسیار ظریف، چشم‌نواز و زیباست. آثاری که خلاقیت و ذوق را هم به همراه دارد و خالق این کار‌های پخته، دختر جوانی است، ساکن محله سیدرضی. وارد اتاقش که می‌شویم طرحی سفید روی گلدان سیاه خودنمایی می‌کند.

بر دیوار‌های اتاق یز نقش‌هایی با رنگ‌های نارنجی، قهوه‌ای و طلایی به شکل خاص و پیچیده‌ای در هم تنیده شده‌ا ند. نقش‌های روی دیوار را دنبال می‌کنیم و می‌رسیم به وسایلی که روی هر کدام طرح و نقشی نشسته است. در میان آثار هنری زهرا قیصری محاصره شده‌ایم و او به ما لبخند می‌زند.   

 

خودم معلم خودم بودم 

خودش را این طور معرفی می‌کند: زهرا قیصری هستم، متولد  ۱۳۷۶ و در حال حاضر دانشجو ترم اول در رشته تربیت بدنی. از او می‌خواهیم در مورد فعالیت‌های هنریش توضیح بدهدکه می‌گوید: اولین جرقه هنری در زندگی‌ام برمی‌گردد به دوران راهنمایی زمانی که برای اولین بار یک برگه خطاطی را دیدم که  دور تا دور آن تذهیب کشیده شده بود، با دیدن آن تصویر بسیار علاقه‌مند شدم و یادم هست وقتی رفتم خانه بلافاصله قلم را برداشتم و کاملا  ذهنی شروع کردم به کشیدن طرحی و بعد از آن هر موقع وقت می‌کردم طرح‌هایی را می‌کشیدم، تا اینکه از سال دوم دبیرستان به صورت جدی کارم را دنبال کردم.

او تا کنون هیچ دوره آموزشی را نگذرانده است و این کمی عجیب به نظر می‌آید. توضیح می‌دهد: من هیچ دوره آموزشی را نگذارنده‌ام و معمولا هیچ وقت هیچ تصویری را به صورت کپی نکشیدم، چون هیچ علاقه‌ای نداشتم و همیشه دوست داشتم به صورت ذهنی خودم طرح را بکشم و هیچ موقع  از قبل برای طرحی که می‌خواستم بکشم فکر نمی‌کردم، بلکه به صورت بداهه این کار را انجام ‌می‌دادم. این هنرمند جوان خاطرنشان می‌کند: البته آثارم را در اختیار استادانی که در این عرصه فعالیت دارند می‌گذارم و از آن‌ها درخواست می‌کنم تا نقص‌ها و ایراد‌های کارم را بگیرند.  

 

چیزی که دنبالش بودم در کلاس‌ها نبود

سال دوم دبیرستان رتبه اول را در تذهیب می‌آورد و این انگیزه‌ای می‌شود برای اینکه جدی‌تر هنرش را دنبال کند. او تاکنون هنرش را در غالبی خاص جا نداده است، ولی دوست دارد تکلیفش را با خودش مشخص کند و می‌گوید: من چندین بار تصمیم گرفتم کلاس‌های آموزشی بروم، ولی متاسفانه آن چیزی که من دنبالش بودم را نتوانستم با غالب کار خودم پیدا کنم، حتی طرح‌هایم را در پارک ملت در بخش نقاشی نشان دادم، تشخیص آن‌ها این بود که طرح‌هایم بین گل و مرغ و خورشید است. در واقع آنجا هم به صورت دقیق مشخص نشد و دیگر به همان شکل کشیدن بداهه طرح‌ها ادامه دادم.   

 

تشویق و حمایت خانواده هنری

او در ادامه می‌گوید: خانواده‌ای هنری دارم و از وقتی که یادم می‌آید مادرم همیشه مشغول فعالیت هنری بوده است؛ گلدوزی، خیاطی، نقاشی و... انجام می‌داده است و خواهرم فعالیت‌های هنری داشته است. برای همین همیشه از سمت خانواده‌ام مورد تشویق قرار می‌گرفتم و همین  انگیزه‌ام را بیشتر می‌کرد.

اوایل به کاری که انجام می‌دادم خیلی مطمئن نبودم که از پسش بر بیایم یا نه، ولی حالا مطمئن هستم که می‌توانم 

یادم هست همیشه مادرم از کارهایم عکس می‌گرفت و هر جایی که صحبت از فعالیت‌های هنری بود کارهایم را نشان می‌داد؛ در واقع تشویق خانواده و نگاه اطرافیان به کارهایم برایم خیلی مهم بود و خیلی به من 
کمک کرد.

این هنرمند جوان می‌افزاید: من اوایل به کاری که انجام می‌دادم خیلی مطمئن نبودم که از پسش بر بیایم یا نه، ولی حالا مطمئن هستم که می‌توانم کارم را دنبال کنم و حتی این توانایی را در خودم می‌بینم که در کار‌های هنری دیگر هم فعالیت داشته باشم. برای همین دوست دارم این کار را به صورت حرفه‌ای دنبال کنم و در آینده سبک خاص خودم را در عرصه هنر داشته باشم.   

 

طراحی با همراهی موسیقی

هر هنرمندی معمولا راه و روش خودش را براش خلق آثار هنری دارد. یک نفر ایستاده، یک نفر در حال شنیدن موسیقی با صدای بلند و. زهرا قیصری از آرامشش می‌گوید و از این که وقتی در حال کشیدن طرحی است، به هیچ چیز فکر نمی‌کند و این طور شرح می‌دهد: من در هر شرایطی می‌توانم نقاشی کنم؛ حتی وقتی که عصبانی هستم و هیچ شرایطی برایم محدودیت ایجاد نمی‌کند.

حتی سرکلاس درس وقتی استاد در حال تدریس است و من در حالی که تمام حواسم به حرف‌های استاد است، فقط کافی است قلم به دستم باشد، ناخودآگاه شروع به کشیدن می‌کنم. تمام دفتر و کتاب‌هایم پر از طرح و نقش است.  

وقتی قلم را دست می‌گیرد نمی‌داند قرار است چه طرحی بکشد. در خصوص این روش کار متفاوت نیز می‌گوید: وقتی کار تمام می‌شود برای خودم هم جالب است و با تعجب به طرحی که کشیده‌ام نگاه می‌کنم. یک روز در اتاقم نشسته بودم و همان‌طور که نگاهم خیره به دیوار بود، احساس کردم باید روی دیواره اتاقم طرحی بکشم.

یادم هست در چند مرحله شروع به کشیدن طرح کردم جالب بود که ناخواسته با اینکه نقش‌ها به فاصله زمانی مختلف کشیده شده بود، ولی انگار همه طرح‌ها به هم ارتباط پیدا کرده بود. معتقد است آثاری که همزمان با شنیدن موسیقی خلق کرده بهتر از کار درآمده‌اند.

می‌گوید: معمولا کار‌هایی که در سکوت می‌کشم کار‌های جالبی نمی‌شود، بلکه همیشه با موسیقی یا در جمع می‌توانم تمرکز پیدا کنم و طرح‌هایم را بکشم. 

 

زهرا قیصری، هنرمند تذهیب کاری است که آثار خلاقانه‌ای خلق می‌کند

 

تداعی رنگین کمان با ترکیب رنگ‌ها

او در مورد استفاده از رنگ‌های مختلف در آثار و ترکیب آن‌ها می‌گوید: من دوست دارم در کارهایم از ترکیب رنگ‌های متنوع استفاده کنم، طوری که رنگ‌ها وقتی در کنار هم می‌نشیند تداعی رنگین کمان را داشته باشد. ظرافت‌ها و رمز و رموزی در بعضی آثار هنری وجود دارد که تفسیر‌های متفاوتی را به دست می‌دهد.

در هنر تذهیب به دلیل ظرافت و پیچیدگی کارها، می‌توان نشانه‌های متفاوتی را در دل آن جستجو کرد. او می‌گوید: همیشه در کارهایم نشانه‌هایی وجود دارد که شاید دیگران آن را پیدا نکنند؛ مثلا گاهی اسمم را لابه‌لای خطوط می‌نشانم و کسی نمی‌بیند و این حس خوبی برایم دارد.   

 

طرح و نقش سنتی

طبع شورانگیز او انگار خاموشی ندارد، دوست دارد دیوار‌های شهرش را به دستانش بسپارند تا نقش‌های خیال انگیز ذهنش را به دست رنگ‌ها بدهد. می‌گوید: خیلی مواقع وقتی طرح‌های که روی دیوار‌ها شهر نقاشی شده است را می‌بینم با خودم می‌گویم کاش می‌شد این دیوار را من نقاشی می‌کردم.

او علاقه زیادی به طرح و نقش‌های سنتی دارد و در مورد اَشکالی که در کارهایش استفاده می‌کند می‌گوید: اشکال مثلثی و دایره را خیلی دوست دارم و سعی می‌کنم بیشتر استفاده کنم. در واقع طرح‌های دایره در کارهایم تداعی کننده خورشید است و در واقع همان تابندگی است که دوست دارم در کارهایم وجود داشته باشد.     

 

خلاقیت، روح هنر است

روی میزش صف کوتاه قلم‌هایی است که قرار است نقش‌هایی شوند روی هر چیزی که فکرش را بکنید و او اظهار می‌کند: من روی همه چیز طرح و نقش می‌اندازم، روی لباس، سنگ، کیف حتی اگر قلم هم نداشته باشم با گچ طراحی می‌کنم.  

او دوست دارد شغل آینده‌اش نیز مربوط به هنر باشد و در این باره می‌گوید: دوست دارم در حیطه هنر فعالیت کنم و هر چه را یاد می‌گیرم به کسانی که دوست دارند یاد بدهم. این هنرمند جوان انتقادی هم به برگزاری مسابقات دارد و خاطرنشان می‌کند: در مسابقات معمولا  چهار چوب‌هایی مشخصی داریم و من هیچ مسابقه با نمود خلاقیت و یا بهتر بگویم هنر خلاقانه‌ای ندیده‌ام و در واقع بهتر است بگویم اصلا اهمیت داده نمی‌شود.

مسابقات معمولا در چارچوب‌های بسته و حتی غیر خلاقانه انجام می‌شود. امیدوارم روزی این اتفاق در عرصه هنری ما با نام برگزاری مسابقات خلاقانه بیفتد. چون به نظرم هنر همیشه تازه و نو است.  


* این گزارش پنج شنبه، ۲۰ خرداد ۹۵ در شماره ۱۹۴ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44