مسجد گوهرشاد، بعد از روضه منوره و گنبد مطهر آن، مهمترین بنایی بود که در مجموعه اماکن متبرکه ساخته شد، اما کیفیت ساخت آن با بناهای قبلی، تفاوتی اساسی داشت. ساختمانهای قدیمی حرم رضوی که از قرن سوم قمری به اینسو بنا شدند، بانی پیوسته نداشتند و حاصل یک فعالیت چندقرنه عمرانی بودند.
در دوره سامانی، ابومنصورمحمدبنعبدالرزاق طوسی، در دوره غزنوی عبدالله بنفائق خاصه و کدخدای وی، «بوبکر شهمرد» و نیز، ابوالحسن عراقی دبیر و در دوره سلجوقی، خواجه نظامالملک طوسی، خاندان کاکویه و شماری از اعضای خاندان سلاجقه در تأسیس بناهای جدید و ترمیم بناهای قبلی نقش داشتند.
این رویه در دوره خوارزمشاهی، ایلخانی و حتی عصر غلبه سربهداران بر مشهد نیز دنبال شد و از تمام این دودمانها و حکومتها، یادگارهایی در مجموعه اماکن متبرکه -کموبیش- باقی ماند. اما در دوره تیموری و بهویژه در عهد شاهرخ، ساخت بنای عظیم مسجد گوهرشاد، شامل پروژهای یکدست بود که نزدیک ۱۰ سال زمان صرف آن شد و قوامالدینبنزینالدین شیرازی، معمار مخصوص گوهرشادبیگم، با دستور و احتمالا نظارت ویژه او، این بنای فاخر و عظیم را طراحی کرد و اجرای ساختمان آن را برعهده گرفت و به پایان رساند.
بنای مسجد گوهرشاد، افزونبر اینکه یکی از سازههای بسیار باشکوه جهان اسلام محسوب میشود، قادر است اطلاعاتی نسبتا مهم درباره ساختار جمعیتی شهر مشهد و حتی ظرفیت پذیرش زائران این شهر دراختیار پژوهشگران قرار دهد؛ بهعنوان مثال اگر فضای موردنیاز برای ایجاد مسجد جامع هر شهر را، دستکم به اندازه نیمی از جمعیت آن شهر فرض کنیم، ظرفیت ۱۵ هزار نفری مسجد گوهرشاد، خبر از جمعیت نزدیک به سیهزارنفره شهر مشهد در این دوره تاریخی میدهد.
علاوهبر این، مسجد گوهرشاد، نماد اعتبار و عظمت شهر مشهد در عصر تیموری محسوب میشود. تردیدی نیست که علاقه و ارادت گوهرشادبیگم به وجود مقدس حضرت ثامنالحجج (ع)، یکی از دلایل مهم و انگیزههای قابل اعتنا برای احداث بنای عظیم مسجد گوهرشاد بوده است، اما نمیتوان و نباید علت ساخت این سازه صاحبعظمت را در این دلیل محصور کرد.
تردیدی نیست که کثرت زائران حرم رضوی در آن عهد -که بهدلیل برقراری امنیت ناشی از اقتدار شاهرخ تیموری رو به فزونی داشت- مشهد را به یکی از نقاط محل توجه و کانونهای معنوی مردم ایران و سرزمینهای همجوار تبدیل کرده بود و طبعا تیموریان برای نمایش اقتدار خود و نیز، نفوذ بیشتر درمیان مردم و کسب مشروعیت موردنیاز برای تداوم حکومت بر این سرزمین وسیع، به ساختوساز گسترده در اطراف حرم مطهر امامرضا (ع) و دیده شدن ناشی از آن، نیاز مبرم داشتند.
قرار گرفتن مشهد در کانون توجه مردم و اقبال درخورتوجه شاهرخ و دربار او در هرات به این مکان مقدس، باعث شد که نهفقط گوهرشادبیگم بهعنوان ملکه دربار شاهرخ، بلکه بسیاری از بزرگان و امیران تیموری نیز، به نهضت ساختوساز در اطراف حرمرضوی رغبت نشان دهند و دست به ساخت بناهای چشمنوازی بزنند که ما امروز با تعدادی از آنها آشنا هستیم؛ مثل «مسجد هفتادودوتن» یا «مقبره امیرغیاثالدین»؛ بنایی که برخی معتقدند ابتدا کاربری خانقاه داشته است و در ادوار بعد، از آن بهعنوان مسجد استفاده شده است یا مدرسه «پریزاد» که ظاهرا یادگار پریزادخاتون، ندیمه گوهرشادبیگم و از نوادگان «خواجه ربیعبنخثیم» است و میگویند که بنای مدرسه را با تتمه مصالح مسجد گوهرشاد ساخت؛ هرچند هر بنای دیگری بهجز روضه منوره، در برابر عظمت و چشمنوازی مسجد جامع گوهرشاد، رنگ خواهد باخت.
این موضوع را نهفقط بینندگان امروز بلکه شاهدان عینی روزگار احداث بنا و رونق ساخت بناهای معظم در مشهد عصر تیموری، نیز شهادت دادهاند. یکی از این افراد، شهابالدینعبدا... خوافی، مشهور به «حافظ ابرو» (درگذشته به سال ۸۳۴ قمری)، مورخ و جغرافیدان بزرگ قرنهای هشتم و نهم هجریقمری است.
شهابالدین عبدالله بنلطفالله خوافی، مشهور به «حافظابرو» حوالی سال ۷۶۰ قمری در خواف زاده شد. محدوده خواف و شهرهای اطراف آن مانند «زوزن»، در دوره تیموری یکی از کانونهای اصلی پرورش سیاستمداران و علمای نامدار محسوب میشد. حافظابرو در دوره هجومهای سراسری تیمورلنگ، رشد کرد و بالید.
او هنوز به بیستسالگی نرسیده بود که شاهد هجمههای خانمانسوز سپاهیان وحشی تیمورلنگ شد، با این حال در دوره جانشینان تیمور، بهویژه شاهرخ، فرصتی پیش آمد تا استعداد حافظابرو نزد اهل فضل آشکار شود و او در همین دوره به نگارش آثار برجسته خود، مانند «جغرافیای حافظابرو»، «ذیل جامعالتواریخ»، «ذیل ظفرنامه سامی»، «تاریخ شاهرخی» و «مجمعالتواریخ» پرداخت که برخی از آنها، برگرفته از آثار یا شرحی بر آثار مورخان و جغرافیدانان متقدم بود.
حافظابرو در میانه سلطنت شاهرخ تیموری، در سال ۸۳۳ قمری و در حوالی زنجان درگذشت، اما این فرصت را پیدا کرد که ساخته شدن بنای مسجد گوهرشاد را ببیند و آنچه بهچشم مشاهده کرده است، با جملاتی روان و درعینحال زیبا و مستحکم، برای نسلهای بعد به یادگار بگذارد.
او در توصیف مسجد گوهرشاد مینویسد: «از آن وقت (منظور پس از شهادت امامرضا (ع) است) مشهد را عزت و حرمت پیدا شد و از ممالک مصر و شام، مردم به زیارت آن تقرب جویند. اکابر و اشراف در آنجا عمارت عالی بنا نهادند.
در این ایام همایون (عصر شاهرخ تیموری) امرا و ارکان دولت، عمارتها ساختند، به تخصیص حضرت مهداعلاء مخدومه خواتین جهان، فاتحه آیاتالخیرات، نتیجه مقدمات سعادات، صفوهالدنیا و الدین، عصمتالاسلاموالمسلمین، گوهرشادآغا – ابدالله ظلال جلالها و یَبْسُطُ عَلَی الخافِقَینِ لَواءِ فَضْلُهاَ وَ اَفْضالِها- از سر صفای عقیدت، کمال حسن ایمان [که]إِنَّمَا یَعْمُرُ مَسَاجِدَ الله من آمن باللَّه والیوم الآخر، به بنای مسجد جامعی در جوار مزار متبرک مشهد مقدس اشارت فرمود و در تأکید ارکان و تشیید بنیان و استحکام اساس آن مبالغت نمود.
قاعده آن، چون نهاد کوه و اساس دولت روزافزون رسوخ پذیرفت، طاق سپهرآسای و ایوان فرقدسای آن از غایت نزهت، غیرت بهشت برین و از کمال صنعت، رشک نگارخانه چین شد و دو منار بر دو پایه طاق مقصوره در رفعت پایهای که: بتوان از آن مشاهده کردن به چشم سر/ کیفیت کواکب و اشکال آسمان. دیوارهای اطراف آن از درون و بیرون با فنون آرایش و انواع تکلف و نمایش در زمین، رشک خلد برین مشاهده افتاد و نمودار إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ الَّتِی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُهَا فِی الْبِلَادِ معاینه گشت: تبارک ذوالعرش ماذا تری/ من الحسن فی جانب المسجد.
دیههای معتبر و مستقلات معمور بر آن بقعه طاعات و مهبط اجابت دعوات وقف فرمود. حق سبحانه و تعالی، چندانکه آدمیزاد را بقا ممکن است، سایه چترهمای آسایش که عالم و عالمیان در کنف ظل ظلیل اوست، پاینده و مستدام داراد به محمد و آلهالامجاد!».
گزارش ادبی و دلپذیر حافظابرو از چگونگی ساخت و نمای چشمنواز مسجد گوهرشاد، درکنار استفاده استادانه وی از صنایع ادبی و به رخ کشیدن توانایی قلمی، بیانگر پارهای اطلاعات ناخوانده نیز هست؛ مثلا گزارش وی، میتواند ادعای ما را درباره ساختوسازهای گسترده و وجود بناهای دیگری مانند «مسجد هفتادودوتن» و مدرسه «پریزاد»، همزمان با ساخت مسجد جامع گوهرشاد در شهر مشهد، تأیید کند.
نکته دیگری که در گزارش تأملبرانگیز بهنظر میرسد، نمای بیرونی مسجد است که حافظابرو آن را مانند نمای درونی چشمنواز میداند؛ هرچند که به احتمال زیاد، چنین توصیفی قاعدتا درباره گنبد فیروزهای و منارههای زیبای مسجد که از دور نیز دیده میشدند، مصداق پیدا میکرد، اما شاید بتوان آن را به دیواره بیرونی مسجد نیز تعمیم داد. میدانیم که مسجد گوهرشاد بدون دروازه ورودی است و مستقیم به «دارالسیاده» حرم رضوی وصل میشود.
گویی طراح و بانی بنا، میخواستهاند با این اقدام ظریف، به نمازگزاران یادآوری کنند که قبل و بعد از اقامه نماز، از فیض زیارت غافل نباشند و در این ظرافت، چه پایه حسن تدبیر اهل فن و معماران قدیم پیداست.
* این گزارش چهارشنبه یکم آذرماه ۱۴۰۲ در شماره ۴۰۹۰ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.