تعمق در تاریخ نشان میدهد که دوره تیموری ، دوره شکوفایی هنر است. بایسنقرمیرزا پادشاه تیموری خطاط بود و نقش زدن با دوات و جوهر را خوب میدانست؛ برای همین هم دست به قلم برد و قرآن را کتابت کرد.
از مجموع مدارس دینی فراوانی که گرداگرد حرمرضوی شکلگرفته بودهاند، فقط چهار مدرسه، آنهم به واسطه حلشدن در ابنیه حرم، باقیمانده است. یکی از این مدارس، مدرسه تاریخی دودر است.
در دوره سلاطین، چهارباغ مشهد اقامتگاه پادشاهانی میشده است که بهقصد زیارت به مشهد میآمدهاند؛ چنان که رضاقلیخان هدایت از دو سفر شاهعباس صفوی به توس یاد کرده که هر دو بار، پس از زیارت در چهارباغ اقامت کرده است.
مریضخانههای مشهد به دلیل شکلگیری در کنار بارگاه ثامنالحجج (ع)، شفاخانه نامیده میشدند و در گذر تاریخ، جای خود را به بیمارستانهایی دادند که نخستین و مهمترین آنها، بیمارستان امامرضا (ع) است.
کافی است سر بلند کنی و بر کاشیکاری هفتصدساله مسجد گوهرشاد چشم بدوزی تا در زمان سفر کنی؛ از دوره تیموری به صفوی، از دوره صفوی به قاجار، یا حتی به دوره معاصر بیایی.
وقتی سلطانحسینمیرزا نیرالدوله والی خراسان شد، تلاش کرد آب پاکیزهای برای مسجد گوهرشاد فراهم کند. او آب لولهکشی را از باغ منبع به مسجد گوهرشاد آورد تا نخستین لولهکشی به سبک جدید در مشهد رقم بخورد.
قدر مسلم آن است که مشهد، دستکم تا دوره تیموری ، کارگاه کاشیسازی نداشته است و کاشیهای مربوطبه قبل از این دوره، در شهرهای دیگر ساخته و به مشهد حمل میشدند. کارگاه خاندان ابوطاهر در کاشان، در این دوره، یکی از مراکز مهم تولید کاشی در ایران بود.