چهارضلعیای با محیط تقریبی ۳ هزارو ۳۰۰متر که دورتادورش را درختان تنومند و قدیمی، سایه انداخته و شاخ و برگهایشان در هم کشید شده است. هرچه بیشتر نفس عمیق بکشی، سرزندهتر میشوی. هرچه تندتر راه بروی حال بهتری پیدا میکنی. صبح، ظهر، شب، فرقی ندارد. همیشه شلوغ است!
ورزشکار، پیر، جوان، دانشآموز، همه قشر و همه سن را میتوانی در آن ببینی. اینجا رینگ سلامت پارک ملت است. فضایی دورتادور پارک که یکی از بزرگترین و بهترین مسیرهای پیادهروی مشهد شناخته میشود، اما قدیمیها خاطرات دیگری از آن دارند. آنها از سالهایی یاد میکنند که فقط بخشی از این مسیر آسفالت بوده و محل پیادهروی نبوده است.
مردان آن دوران، کت و شلوار مشکی با کلاهشاپو میپوشیدند و برای تفریح به پارک ملتی که آن زمان به «آریامهر» معروف بوده است، میآمدند. حضور پیاپی افراد در اینجا به قصد پیادهروی، مربوطبه همین دهههای اخیر است که مردم به تأثیر این فعالیت در سلامتیشان واقف شدهاند.
مسیر سلامت پارک ملت از ابتدای احداث پارک در دهه۴۰ طراحی شده بود، اما چندسالی طول کشید تا به این شکل و شمایل درآمد. محمدرضا اکبریان تعریف میکند: سال۴۳ که پارک افتتاح شد، اینجا تک و توک خانه مسکونی میدیدی. بیشترش بیابان یا زمین زراعی بود. اول هم فقط سمت وکیلآباد را آسفالت کردند و اگر کسی میخواست پیادهروی کند، به آن سمت میرفت.
به گفته او ضلعهای معلم و چهارراه آزادشهر بعدها آسفالت شده است. اکبریان ابروهایش را در هم میکشد و بعد از کمی فکر میگوید: گمانم از حدود سال۵۵ به بعد، همه قسمتهای پارک شکل گرفت و ساخته شد. خدا رحمتش کند مرحوم شهرستانی را که این پارک را اینطور آباد کرد.
دوستش علیاکبر سالاری که کنارش ایستاده است، در چشمبرهمزدنی خاطرات قدیم را مرور میکند و درحالیکه از هیجان دستش را بالا میبرد، میگوید: آن زمان کسی با فرهنگ پیادهروی آشنا نبود. خان و پهلوانمنشی و لوطیگری مرسوم بود. مردها پیراهن سفید با کت و شلوار مشکی پاچهگشاد میپوشیدند، کلاهشاپو هم سرشان میگذاشتند و برای تفریح میآمدند پارک. مثل الان نبود که فرد گرمکن و کفش و لباس مخصوص دارد و فقط برای پیادهروی به اینجا میآید.
او ادامه میدهد: ما آن موقع میآمدیم اینجا تفریح میکردیم. حتی همین هم چندان رایج نبود. کوهسنگی و وکیلآباد آبادتر بودند و خیلیها آنجا را برای تفریح ترجیح میدادند.
به گفته او آن موقع نهالهای پارک ملت کوچک بوده است و مثل الان سایه نداشتهاند. دورتادور مسیر پیادهروی اکنون هم که مسیر جویهای آب است، ابتدا خاکی بوده و بعدها سنگ شده است. همچنین طوری نبوده که این جویها همیشه آب داشته باشد. هرازچندگاهی آب را به داخل جویها هدایت میکردند تا درختان آبیاری شوند.
علی عسکری هم که در دهه۷۰ زندگیاش به سر میبرد و سیسال است به پارک ملت میآید، میگوید: در گذشته، نردههایی دورتادور مسیر پیادهرو کنونی بود که چندسال پیش این نردهها را برداشتند و بهجای آن در بعضی قسمتها دیوارهای کوتاه گذاشتند. در سایر قسمتها هم پوشش گیاهی، جداکننده پارک از پیادهروست که خیلی بهتر از آن نردههاست.
به گفته او، هرچه شهر بهسمت پارک ملت و اطراف آن توسعه پیدا کرده، تعداد کسانی که برای پیادهروی به آنجا میآیند، اضافه شده است.
عسکری ادامه میدهد: دهه۴۰ که محدودههای بولوار سجاد و امامت مسکونی نبود، کسی هم برای پیادهروی دور پارک نمیآمد، اما هرچه این محدودهها آبادتر شد، پارک هم شلوغتر شد و رفتهرفته فرهنگ پیادهروی بین مردم رواج یافت، بهطوریکه اکنون از همه جای شهر رینگ پیادهروی پارک ملت را میشناسند و به اینجا میآیند.
در مسیر سلامت پارک ملت، ورزشکاران متعددی هم دیده میشوند. بیشتر آنها لباس ورزشی بر تن دارند و حرکات تخصصی و حرفهایتر را انجام میدهند. نازنین اسکندرپور یکی از همینهاست. او درحال پیادهروی تند است. زمان گرفته است و باید در مدت مشخص، دوازدهکیلومتر پیادهرویاش را انجام دهد. برای صحبت با او باید همقدمش شویم. چند گام اول را که میرویم، ما به نفسزدن میافتیم، اما او بهراحتی طی مسیر میکند. اسکندرپور دوسال است که هر روز بین ده تا پانزدهکیلومتر در مسیر دور پارک ملت پیادهروی میکند.
او اصالتا بروجردی است. دانشگاه هنر تهران درس خوانده و بعداز ازدواج راهی مشهد شده است. او در تهران و بروجرد هم پیادهروی کرده است، اما میگوید: اگر بخواهم انتخاب کنم، هیچجا حتی پارکهای تهران به پای رینگ سلامت بوستان ملت نمیرسد.
او دلایل حرفش را اینطور عنوان میکند: پارک ملت درکنار چهار بولوار اصلی شهر قرار دارد و از طرف هرکدام از آنها میتوان به این مکان رسید. مترو و پارکینگ دارد. سایه درختانش معرکه است. از همه مهمتر اینکه برای خانمها امن است.
او همینطور درحال پیادهروی، دستش را بهسمت رینگ سلامت و درختان بالای سرش میچرخاند و میگوید: اینجا یکی از نعمتهای بزرگ مشهدیهاست که قدرش را نمیدانند. خیلیها اینجا میآیند، اما به نسبت جمعیت مشهد، تعداد کم است. چنین مکان ارزشمندی باید خیلی بیشتر از اینها مورد توجه مردم باشد.
اسکندرپور با لحنی تأکیدی ادامه میدهد: اینجا واقعا رینگ سلامت است. من در این مدت بارها و بارها از افراد متعددی شنیدهام که از وقتی پیادهروی در این مکان را شروع کردهاند، بعداز چند ماه بیماریهایشان بهبودی چشمگیری پیدا کرده است.
به نظر او افراد با پیادهروی در پارک ملت به امکاناتی مانند کتابخانه، تئاتر و... نیز دسترسی پیدا میکنند و میتوانند یک تیر و دو نشان بزنند.
مرجان ترکمنزاده دیگر بانویی است که با او همراه میشویم. البته او تمرین دو دارد و با سرعت بالایی میدود. ترکمنزاده هر روز از سیدرضی پیاده به پارک ملت میآید، چهاردور در رینگ سلامت میدود، سپس پیاده به منزلشان در سیدرضی بازمیگردد. سرعت و زمان آنقدر برایش مهم است که حاضر نمیشود حتی لحظهای بایستد که عکسش را بگیریم.
او رینگ سلامت را عالی میداند؛ فقط به پستیوبلندیها و ناهمسطحبودن بعضی قسمتها اشاره میکند و میگوید: مسیر پیادهروی نباید این ناهمسطحیها را داشته باشد؛ بعد هم از غرفهها و ایستگاههایی که هرازچندگاهی در این مسیر راهاندازی میشود، گلایه میکند. او معتقد است مسیر پیادهروی باید مختص این موضوع باشد.
پژمان نیکساز دیگر ورزشکاری است که با او صحبت میکنیم. ۳۶ سال سن دارد و درحال تمرین ورزش بوکس است. هندزفری را از گوشش درمیآورد و درحالیکه درجا میدود تا بدنش سرد نشود، میگوید: حداقل هفتهای سهروز به اینجا میآیم و بعد از پیادهروی، تمرینهای تخصصی بوکس را انجام میدهم.
او این مکان را مکملی برای باشگاهش میداند و ادامه میدهد: برخلاف باشگاه و خانه که محیطی بسته دارد، اینجا زیر سایه درختان و در هوای باز تمرین میکنم که لذتی دوچندان دارد و انرژیام را بیشتر میکند.
رینگ سلامت حتی برای لحظهای خالی نمیشود. قبل از طلوع خورشید تا پاسی از شب این مسیر میزبان ورزشکاران است. گرچه بیشترشان افراد مسن و میانسال هستند، تعداد جوانان هم کم نیست.
قدیمیها راست میگویند که فرهنگ مردم عوض شده است و به اهمیت پیادهروی در حفظ سلامتی پی بردهاند. هرچه این فرهنگ بیشتر رواج مییابد، تعداد رهروان مسیر سلامت هم بیشتر میشود.
* این گزارش ۵شنبه ۱۳ مهرماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۲۲ شهرآرامحله منطقه ۱۱ و ۱۲ چاپ شده است.