شاید یکی از معضلات جدی ازدواج در وضعیت کنونی، موضوع اسکان است که زوجهای جوان را در ابتدای راه با یک چالش اساسی روبهرو میکند. محمدحسین زارع، متولد سال50، یکی از نیکاندیشانی است که از این ماجرا غافل نبوده است و عقیده دارد کمک به شروع یک زندگی خوب و سالم در راستای بهبود وضعیت اخلاقی و اجتماعی به اجتماع کمک میکند. او در 7سال گذشته با در اختیار گذاشتن یک واحد آپارتمان مسکونیاش و پرداخت کمکهزینه رهن منزل مسکونی به چندجوان در هرسال، سعی کرده است تا در تسهیل امر ازدواج جوانان گامی مؤثر بردارد.
زارع سال93 در حال تماشای برنامه ماهعسل بود که جرقهای در وجودش روشن شد و شعله گرفت. میهمان برنامه ماهعسل از اتفاقی که باعث تحولش شد، صحبت میکرد. میهمان برنامه هنگامی که برای خرید گوشت به قصابی رفته، متوجه شده است آدمهایی در این شهر زندگی میکنند که توان خرید گوشتشان 500تومان است. زمان این اتفاق هنوز قیمت گوشت به 5000تومان نرسیده بود. آن مرد به قصاب محله سپرد تا کسانی که نیازمند هستند و قدرت خریدشان کم است، یاری کند و مقدار بیشتری گوشت تحویلشان بدهد و بقیه پولش را از آخر ماه با او تسویه کند. وصف این کار نیک، زارع را هم به فکر فرو برد: من یک روز بعد از اینکه پدرم فوت کرد، آرزوی یک دوچرخه داشتم. بهسختی یک دوچرخه قراضه خریدم که تنهاش شکسته بود و آن را جوش دادم. خداوند مهربانی کرد و من از آن وضعیت درآمدم و توانستم صاحب خودرو و مستغلات شوم. حالا که خدا به من لطفی کرده است تا از نعمتهای دنیا بهرهای داشته باشم، آن را با دیگران تقسیم میکنم.
محمدحسین سال63 در روستای گرماب پدر را ازدسترفته دید. پدر چوپان بود و با رفتنش امرار معاش خانواده بهسختی میگذشت. او هیچی نداشت و در مسیر زندگی به قول خودش حتی یک نفر هزار تومان به او کمک نکرد. حدود سال68 در مشهد شاگرد تابلوسازی برق شد و سال72 به خدمت سربازی رفت. او پس از خدمت به بندرعباس رفت و آنجا شاگردی کرد. میگوید: رؤیای من آن زمان داشتن یک پیکان مدل پایین بود تا بتوانم به مشهد برگردم و مسافرکشی کنم. آن زمان شبکه آب شرب روستاهای استان هرمزگان را وصل میکردند. ماهی 30هزار تومان حقوق داشت و شبها تکوتنها روی پشتبامهای روستایی شب را صبح میکرد تا بتواند پول بیشتری پسانداز کند. سختی کشید و تحمل میکرد تا رؤیایش را محقق کند. کمکم توانست یک پیکان مدل53 بخرد و تلاش کرد پولی فراهم کند تا بتواند ازدواج کند. سال77 پیکانش را فروخت و در حاشیه بولوار صبا زمین خرید و خانهای سهطبقه ساخت. سال84 شرکت خودش را به ثبت رساند و همچنان در هرمزگان مشغول به کار بود. او حالا صاحب شرکت و امکانات مالی خوب است که نتیجه تلاش و سالها دوری از خانواده و دیارش است.
وقتی از او میخواهم درباره کار خیری که انجام داده است، صحبت کند، میگوید: از سال80 و در زمان ساخت مسجد با حجتالاسلام راعی، امامجماعت مسجد سیدالشهدا(ع)، آشنا شدم. زمانی که جرقه این کار در ذهنم زده شد، یک واحد مسکونی را به نیت همین کار در صبا ساختم تا همراه با چند کمکهزینه رهن منزل در اختیار جوانهایی قرار بدهم که تصمیم به ازدواج دارند. گاهی طرف پسر یا دختر ضعیف هستند و توانایی مالی ندارند تا سر خانه و زندگی بروند. ما در میان عروس و دامادهای متقاضی قرعهکشی میکنیم و یک واحد آپارتمان را با اجاره 14هزار تومان برای مدت یکسال در اختیار اولین زوج جوان قرار میدهیم و به بقیه آنها کمکهزینه رهن منزل برای یک سال اهدا میکنیم. من قصدم کمک به این آدمهاست تا در شروع زندگی مشترکشان باری از دوششان برداشته شود. زوجهای جوانی که بهعلت نداشتن هزینه رهن منزل در مضیقه هستند، با ثبتنام در مسجد سیدالشهدا(ع) بولوار صبا و مساجد اطراف و با انجام تحقیقات محلی و اطمینان از نیازمندی، نامشان در فهرست قرار میگیرد و در یک تاریخ مشخص که معمولا با تولد امام رضا(ع) یا یکی از معصومان(ع) همزمان است، قرعهکشی انجام میشود و کمکهزینه رهن منزل به آنها برای یک سال اهدا میشود. این کار خیر تابهحال گرهگشای جوانهای زیادی بوده است. هرسال بر مبلغ و تعداد افرادی که توانسته به آنها کمکی کند، افزوده شده است. زارع تصمیم دارد این کمکهزینه را سال دیگر به 10میلیون تومان افزایش بدهد.
زارع خاطرات زیادی از زوجهای جوان متقاضی در ذهنش دارد که همیاری او باعث شده است تا بتوانند به خانه بخت بروند و همین حس است که رضایت درونی او را فراهم میکند تا انگیزههایی برای گسترش و ادامه کارش باشد. او میگوید: فردی بود که 5سال در عقد بود و نمیتوانست هزینه ازدواجش را فراهم کند. مادر و پدر داماد فوت کرده بودند و خانه پدر عروس 50متر بیشتر نبود. آنها یک سال در آپارتمان نشستند و الان زندگیشان را میگذرانند. پدر دختر را چندوقت پیش دیدم که بنده خدا گفت باعث و بانی اینکه دختر و دامادم از این وضعیت بیرون بیایند، شما بودید. حتی گاهی میبینم خانوادهها وضعیت مناسبی ندارند و کمکهزینه خرید لوازم به آنها قرض میدهم.
یادم هست موردی بود که به پسر گفتم چرا سر خانه و زندگیات نرفتی. او گفت که پول لوازم ندارم. من پول را به او قرض دادم تا کارش راه بیفتد. زارع معتقد است که ازدواج جوانان باید در اولویت خیران باشد و باید کارهای بنیادیتری در این زمینه صورت بگیرد. میگوید: گاهی همین یک تلنگر باعث سرگرفتن یک زندگی مشترک و دور شدن جوان از دامهای بعدی میشود. یک مورد داشتیم که زوج 7سال در عقد بودند و همین کمک باعث شد که سر زندگیشان بروند.زارع افزون بر کمکهزینه رهن مسکن جوانان در دیگر کارهای خیر هم مشارکت دارد. او در بنای مسجد سیدالشهدا(ع) و مساجد محلی در هرمزگان به اندازه توانش مشارکت کرده است. او سختی کشیدن در زندگی و دعای خیر پدر و مادر و همت برای کمک به دیگران را رمز حال خوب کنونیاش میداند.