گرچه مادر بهخاطر تحرک و انرژی زیاد فاطمه تصمیم گرفت او را به باشگاه بفرستد، بعدها خود فاطمه هم جذب فضای صمیمانه و دوستانه حاکم بر رشته رزمی شد و پلههای ترقی را یکی پساز دیگری طی کرد.
فاطمه اکبریان، ساکن محله بلال، حالا در هفدهسالگی بیشاز بیستمقام استانی و چندین مقام کشوری و دو رتبه بینالمللی در رشته کاراته دارد.
هر چند تاریخ اولین مسابقهای را که در آن شرکت کرده است، به خاطر ندارد، میداند که برای آن مسابقه، خیلی استرس داشته است. فاطمه میگوید: تصمیم مادرم بود که به باشگاه بروم، اما کمکم از محیط آنجا خوشم آمد. به خودم که آمدم، داشتم برای اولین مسابقه استانی آماده میشدم.
یادم است خیلی استرس داشتم. رقابت در دو بخش کاتا و کومیته بود و از اضطراب زیاد در رشته کومیته رتبه نیاوردم، اما در کاتا سوم شدم. آن رقابت تجربهای شد برای اینکه استرسم را در مسابقات کنترل کنم.
مسابقه بینالمللی «جام ایرانزمین» و کسب رتبه اول برای او خیلی شیرین بود و نگاه او را به رقابتها عوض کرد. البته این موضوع بهخاطر برترشدن در مسابقه نبود. تجربه حس همدلی و دوستی بین بچهها برای فاطمه خاطرهساز و جذاب بود.
میگوید: سال ۱۴۰۰ مسابقه جام ایرانزمین بین دوازده کشور در تهران برگزار میشد و ما چندروزی را در یک خوابگاه بودیم. نگار از بچهمحلهای ما هم در این رقابت شرکت کرد. تا قبلش به او بهعنوان یک رقیب نگاه میکردم و حس خوبی نداشتم. اما آنجا فرصتی شد که بیشتر با هم حرف بزنیم و من فهمیدم تصوراتی که درباره او دارم، چقدر اشتباه است و میتوان روی او بهعنوان یک رفیق حساب کرد.
ادامه میدهد: برای مسابقه، من قبل از نگار وارد میدان و خوشبختانه اول شدم. بعد از من، نوبت او بود. از صمیم قلب دوست داشتم او هم موفق و سربلند از میدان بیرون بیاید. با همه وجود تشویقش کردم و فکر میکنم همین موضوع باعث شد نظر او هم درباره من تغییر کند. بعد از مسابقه به خانه عمویم رفتم، اما خیلی دلم برای نگار تنگ شد و طاقت نیاوردم و دوباره به خوابگاه برگشتم.
آنها حالا دوستانی صمیمی هستند. نگار که کمی از فاطمه بزرگتر است، همیشه او را برای پیشرفت در کار تشویق میکند و نمیگذارد ناامید و خسته شود. فاطمه میگوید: به نظر من، دوستی رمز موفقیت در بسیاری از کارهاست. برای من که اینطور بوده است؛ هم در درس پیشرفت کردهام و هم در ورزش. شکست در مسابقات طبیعی است و من هم همیشه پیروز میدان نبودهام و شکست خوردهام. اما نگار با حرفهایش حالم را خوب کرده است.
خیلی خوشحالم که در یک محله زندگی میکنیم. به اعتقاد او ورزش باید در برنامه روزانه و هفتگی یک نوجوان باشد، حتی اگر حرفهای آن را ادامه ندهد. فاطمه میگوید نباید به این نگاه کرد که چقدر زمان برای ورزش صرف میشود؛ باید نتیجه آن را دید که چقدر به ما انرژی و اعتمادبهنفس و نشاط میدهد؛ در این صورت هیچ وقت حاضر نمیشویم ورزش را ترک کنیم.
فاطمه در رشته تربیتبدنی درس میخواند. او دوست دارد رشته کومیته را ادامه دهد و یک مربی موفق در سطح کشوری و آسیایی و حتی جهانی شود و در این رشته حرفی برای گفتن داشته باشد. میگوید: کافی است چیزی را اراده کنیم و بخواهیم تا بشود.