بوی تند ماهی جنوب، دریای آبی را به ذهن متبادر میکند و دیس خرمای خوش رنگ و لعاب برحی، گرمای نخلستانهای وسیع خوزستان را. همه چیز اینجا رنگ و بویی از جنوب کشور دارد و به محض ورود به این شهرک کوچک، احساس میکنی به تکهای از خوزستان پا گذاشتهای.
مردم این نقطه از شهر سالهاست که زادگاهشان را به مشهد آوردهاند و در شهرک شهیدبهشتی کنار یکدیگر زندگی میکنند. حالا چند سالی میشود که مشهدیها هم جذب این فضای دوستداشتنی شدهاند. به شهرک شهید بهشتی میآیند تا فلافل اصل آبادان را مزه کنند و ماهی جنوب بخرند. همین موضوع باعث شده که حالا کلی ماهیفروشی و فلافلفروشی در دل این شهرک کوچک پیدا شود اما چیزی که این روزها بیشتر از هر محصول دیگری مشتری دارد خرمای اصل خوزستان است! با فرارسیدن ماه مبارک رمضان خرمافروشها دست به کار شدهاند، خرماهای تازه را از نخلستانها بار زدهاند و به اینجا آوردهاند و در دیسهای بزرگ روبه روی مغازه چیدهاند. در نخستین روز ماه رمضان سری به خرمافروشهای شهرک زدیم و از کسب و کارشان پرسیدیم.
اولین خرمافروشی که در شهرک میبینم محمدرضا صالحی است. دکهای کوچک در میانه شهرک برای خودش ساخته و تمام محصولات دکه او خرما و مشتقات آن هستند. او که اصالتا خوزستانی است، سال٦٠ با شروع جنگ به همراه خانوادهاش به مشهد مهاجرت میکند و در این شهرک ساکن میشود، همین جا ازدواج میکند و چهار فرزند قد و نیمقد هم دارد. به قول خودش تمام روزیاش را از همین طلای زرد خوزستان دارد. به گمانش نخلستانهای خوزستان سفرهای پر و پیمان هستند که خدا برای جنوبیها پهن کرده است. او از کار و بارش راضی است و این شغل را دوست دارد چراکه شغل آبا و اجدادی اوست و از پدر و پدربزرگش آن را به ارث برده است. میگوید قدیمترها تمام خوزستانیها یا ماهیفروش بودند یا نخلستان خرما داشتند و خانواده او هم مستثنا نبودند. محمدرضا صالحی از کسب و کارش راضی است و این شغل اصلی اوست، اما درآمد اصلیاش را در ماه مبارک رمضان به دست میآورد. میگوید در این ماه از تمام شهر مشتری دارد. مشتریها میآیند اینجا تا خرمای اصل جنوب را بخرند.
هر نوع خرمایی هم که فکرش را بکنید در دکه او پیدا میشود. از خرمای بِرحی تازه و پرشیره که بهترین نوع خرماست و حسابی طبع گرمی دارد بگیرید تا خرماهای کوچک شوشتری که شیره ندارند و خشکتر از سایر خرماها هستند. او در انتها میگوید پرفروشترین محصول مغازه او در روزهای ماه رمضان همین خرمای برحی است چراکه قوت بیشتری دارد. چند دانه از این خرما موقع افطار تمام ضعف و گرسنگی روزه را از بین میبرد.
گفت و گویم با محمدرضا صالحی که تمام میشود به انتهای شهرک میروم، بازار اصلی این منطقه که همیشه خدا شلوغ است بهویژه در روزهای ماه رمضان، دیسها و جعبههای پر از خرما حالا بیشتر از هر محصول دیگری اینجا به چشم میخورند. خرمای تازهای که فروشندگان خوزستانی از نخلهای جنوب به اینجا میآورند. قدیمیترین فروشنده این شهرک حمود شاهوردی است. فروشنده سن و سالداری که چهل سال است اینجا خرما میفروشد. خودش در خوزستان باغ نخلستان دارد و خرمای خودش را در این بازار میفروشد. میگوید حالا تمام شهر او را میشناسند و خدا را بابت کسب و کار خوبش شاکر است.
حمود از کار و بارش راضی است. میگوید خرما جزو معدود خوراکیهایی است که همیشه بین مردم طرفدار دارد و از سالها پیش تا به امروز مشتری خودش را دارد، بهویژه در ایام ماه مبارک رمضان که فروش خرما چندین برابر میشود. او توضیح میدهد با شناختهتر شدن شهرک شهید بهشتی در این چند سال اخیر، کسب و کار خرمافروشان شهرک هم رونق بیشتری پیدا کرده است و او از تمام نقاط شهر مشتری دارد.
خرمافروش قدیمی شهرک را حالا علاوهبر شهروندان مشهدی، ساکنان روستاها و شهرستانهای اطراف هم میشناسند و وقتی به مشهد میآیند سری هم به او میزنند تا خرمای خوش طعم و پرشیره نخلستان حمود شاهوردی را بخرند.
انواع خرما و متعلقات آن در این خرمافروشیها پیدا میشود. یکی از محصولاتی که اینجا در هر خرمافروشی میبینید و نوع مرغوبش را در دیگر نقاط شهر پیدا نمیکنید، شیره خرماست. شیرهای که به گفته اهالی اینجا با زحمت زیادی تهیه میشود. یکی از فروشندگان توضیح میدهد خرمای برحی را از نخلها جدا میکنند و در مراحلی در آب و هوای گرم خوزستان از آن شیره به دست میآورند. خرماها را در اتاقهایی کوچک لایه لایه بین چوبهایی که از درخت نخل جدا کردهاند میچینند. این خرماها زیر فشار چوبها و در هوای گرم و شرجی خوزستان له میشود و شیره آن بیرون میریزد. آنها هم این شیره را جمعآوری میکنند و برای فروش به شهرک میآورند. این شیره خاصیت زیادی دارد، ارزش غذایی زیادی دارد و خود خوزستانیها از آن در سفره افطارشان استفاده میکنند.
حصیربافی هنر اصیل و قدیمی زنان خوزستانی است که زنان خوزستانی شهرک شهید بهشتی آن را فراموش نکردهاند. حصیربافی را به نوعی میتوان از مشتقات خرما و نخلستانها دانست چرا که زنان خوزستانی با برگ درخت نخل یا به قول خودشان (خوص) حصیر میبافند. مردان شهرک شهید بهشتی که برای بار زدن خرما به خوزستان میروند برگ درخت نخل را هم با خودشان بار میزنند و میآورند. زنان خوزستانی درگذشته قسمت بیشتر احتیاجات خانه را با ساخت حصیر فراهم میکردند و طناب، سبد، گهواره، کلاه، جارو و... میبافتند. درست است که حالا این هنر مثل قدیم رواج ندارد اما حالا هم زنان شهرک به وسیله این برگها محصولات مختلف میبافند و میفروشند. حصیربافی هنوز که هنوز است یکی از صنایع دستی زنان در این منطقه است که رونق دارد.