شریفی | اکبر آقا زودتر از همه هر روز صبح کلید میاندازد و در آشپزخانه را باز میکند. به قول دیگر اعضا او پیر غلام و همه کاره گروه است. کم کم سید و آقا حسین هم میآیند. دیگهای برنج را بار میگذارند و مشغول پخت و پز میشوند. کمی که میگذرد آشپزخانه پر میشود از پیر و جوانی که هر یک گوشه کاری را گرفته. یکی پیازها را سرخ میکند، دیگری عدسها را پاک میکند و... حالا دو سال است که برنامه گروه «کهف الحسن» برای ماه رمضان به همین منوال است. امسال هم حسین حسینی یکی از اعضای گروه آشپزخانه کوچک خودش را در شهرک شهید رجایی در اختیار گروه قرار داده تا اعضا از صبح تا دم افطار غذا بپزند، بستهبندی کنند و بعد هم بستهها را در مناطق محروم توزیع کنند. هنوز چند روزی از شروع ماه مبارک رمضان بیشتر نمیگذرد که به این آشپزخانه کوچک پا میگذاریم و با افرادی صحبت میکنیم که به گفته خودشان مدرسه انسانسازی را در کنار هم تشکیل دادهاند.
250 عضو ثابت داریم
آن قدر غرق کارند که متوجه حضورمان نمیشوند. یکی برنجها را تند تند در ظرفها میکشد، یکی ته دیگ میگذارد، دیگری بستهها را داخل پلاستیک قرار میدهد. ساعت از یک ظهر گذشته و اوج شلوغی و کار آنهاست. پیر و جوان و کودک همگی مشغولند و هر کدام کاری انجام میدهند. خودم را معرفی میکنم و آنها هم خودشان را. از گروه مردمی کهف الحسن میگویند که یک گروه فرهنگی و اجتماعی است و در سال ٧٣ تشکیل میشود و حالا هم ٢٥٠ نفر عضو ثابت دارد. ابتدا تمام تمرکز گروه روی کار فرهنگی بوده اما بعدتر به حوزههای دیگر هم ورود میکنند. بزرگترین موکب عراق را تشکیل میدهند و به مدت ٥سال، اربعین در عراق حضور پیدا میکنند و به زائران خدمات میدهند، از نیازمندان دستگیری میکنند. حالا هم با شیوع ویروس کرونا دو سال است که فعالیت آنها رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است. حسین ساغری محمدآباد که کارگاه خیاطی دارد ماسک رایگان میدوزد، اعضای محله را ضدعفونی میکنند و...
کوچکترین عضو ما هشت ساله است
امسال با شروع ماه رمضان و شدت گرفتن شیوع ویروس اعضا برنامه دیگری را رقم میزنند. حسین حسینی یکی از اعضای گروه آشپزخانهاش را کل ماه رمضان دربست در اختیار گروه میگذارد تا هر شب پخت غذا داشته باشند و بعد بستهها را در محلات کمبرخوردار و روستاهای اطراف توزیع کنند. صبح زود کارشان را شروع میکنند. آشپزها و اعضای اصلی همان اول وقت پا به اینجا میگذارند، دیگهای برنج را بار میگذارند و بعد کم کم دیگر اعضا هم یکی یکی به گروه میپیوندند. مسنترین عضو گروه اکبرآقاست که یکی از آشپزهای اصلی است و حرفش برای همه برو دارد. کوچکترینشان هم محمد علی هشت ساله فرزند آقای ساغری است که ظرفها را میشمارد و غذاها را توی بسته میگذارد. اینجا پیر و جوان و کوچک و بزرگ در کنار یکدیگر مشغول کار میشوند و به قول خودشان هدف اصلیشان را که همان خدمت به خلق است محقق میکنند.
نزدیک افطار کار تمام میشود و غذاها را بار میزنند تا در مناطق محروم توزیع کنند. بعد از افطار هم گروه بعدی از راه میرسند و دیگها را میشویند. میگویند این برنامه را از شب اول ماه رمضان شروع کردهاند و تا شب آخر هم با تمام سختیهایش آن را ادامه میدهند.