علاقۀ شخصی نویسنده و کارگردان و منتقد بنام تئاتر استان به سردار قاسم سلیمانی، جرقۀ تولید تئاتر «سندباد در ایران» را در ذهن وی میزند؛ تئاتری که به اعتقاد «فرشید تمری»، کوشیده با نظر به اسطورههای کهن ایران، اسطورههای معاصر را بهشکل جذاب نشان دهد و برای کودکان و نوجوانان خوراک فکری تهیه کند.
این اثر نمایشی به همراه تئاتر «کدو قلقله زن» که هر کدام با بیش از صد اجرا، تعداد تماشاچیهایشان تاکنون، از مرز ۱۷ هزار نفر گذشته، عناوین نخستین پربینندهترین تئاتر استان را به خود اختصاص دادهاند و با وجود مشغلههای فراوان عوامل اجرایی و دستاندرکاران، در شهرستان فریمان و گناباد نیز به اجرا درآمدهاند. این آثار هنری، با کوشش شخصی و بدون مشارکتگرفتن از نهاد و سازمان دولتی، تولید شده است.
فرشید تمری، کارگردان و عبدالرضا افشارزاده تهیهکنندۀ این دو تئاتر نمایشی هستند که هر دو در منطقۀ ۱۰ سکونت دارند.
- در کنار این همه اثر موفق و جدی برای مخاطب بزرگسال، تئاتر کودک گزینهتان میشود. چندمین کار کودک شماست و علت این انتخاب چه بود؟
هشتمین تئاتر کودک است که آن را نوشته و کارگردانی کردهام. دغدغهام برای کودکان، باعث خلق این دو اثر شد. بیتعارف بگویم نسل امروز، نسل بدون قصه شده و نسل بیقصه، در معرض خطر پذیرش آسیبهای فرهنگی مختلف است. از طرف دیگر، نسل معاصر باید بدانند که اسطورهها فقط مربوط به دوران قدیم نبوده و در دوران معاصرکسانی همانند شهید کاوه و سردار قاسم سلیمانی و خیلی از دلاورمردان دیگر، اسطورههای مردم هستند.
- در تئاتر سندباد شخصیتی به نام «سلیمان قصهگو» وجود دارد. دربارۀ شکلگیری این شخصیت و محتوای کار توضیح میدهید؟
وقتی که دو سال پیش میخواستم این اثر را بنویسم در کنار دغدغهام برای کودکان که امروزه از فرهنگ غنی و اصیلمان دور شدهاند، علاقۀ شخصیام به سردار قاسم سلیمانی، ذهنم را مشغول کرده بود. همۀ اینها بهانهای شد تا از شخصیت افسانهای کهن، مثل سندباد کمک بگیرم و آن را به زمان حال و شخصیت سردار قاسم سلیمانی پیوند بزنم تا از این طریق، درحد توان، از ایشان تشکر کرده باشیم.
البته این اشاره، تلویحی و در دل قصه نهفته است. محتوای نمایش سندباد این است که اژدهایی وارد شهر بغداد میشود و همۀ قصهگوهای شهر را قورت میدهد. علاءالدین و شیلا و سندباد در جنگل قرمز، پنهان میشوند. علاءالدین پیشنهاد میدهد با قالیچۀ پرنده به ایران و پیش «سلیمان قصهگو» بروند و از او کمک بگیرند. آنان سرانجام با کمک «سلیمان قصهگو»، اژدهای بغداد را شکست میدهند.
- تمرینات کجا و چه مدت بود؟
حدود پنجماه، در زیرزمین چند مؤسسۀ فرهنگی خصوصی تمرین داشتیم.
- بهعنوان کارگردان و نویسنده، میزان استقبال مخاطبان را در اجراهایی که تاکنون داشتهاید، چطور ارزیابی کردید؟
آخرین اجراها در هنرستان هنرهای زیبای قاسمآباد بود که با اطمینان میتوانم بگویم ۹۰ درصد ظرفیت سالن پرمیشد. کودکان همراه والدینشان برای تماشا میآمدند. پدرها و مادرها هم با یادآوری دوران کودکی خود، از تئاتر لذت میبردند. به نظرم این دو تئاتر، موفقیت لازم را کسب کردند. محتوای خوب در کنار موزیکالبودن اثر، از عوامل جذب مخاطب کودک و بزرگسال است که در این دوکار نمایشی وجود داشت.
- در زمینۀ تولید و اجرای تئاتر کودک، چه مشکلاتی داریم؟
ما درحالی تئاتر کودک کار میکنیم که یک سالن تخصصی برای اینکار نداریم. یعنی کودک ما بر روی صندلی بزرگسال، تئاتر تماشا میکند؛ کودکی که سرشار از تخیل و انرژی است. سازمانهای مختلف درصدد تجهیز پارکها به وسایل بازی هستند که آنکار در جای خود لازم است، اما فراموش نکنیم که با تئاتر و بهشیوۀ آموزشی غیرمستقیم، میتوانیم کودک را تربیت کنیم و به تخیلش سمتوسو و عمق ببخشیم. میتوانیم مباحث اخلاقی را به او یاد بدهیم تا وقتی بزرگ شد، در مسیر درستی حرکت کند و سرگردان و بلاتکلیف نباشد.
- مضمون تئاتر «کدوقلقله زن» چیست؟
برگرفته از همان داستان کدو قلقلهزن و پیرزنی است که میخواهد به خانۀ دخترش برود و در مسیر راهش، گرگ و شیر و روباه و پلنگ قرار میگیرد و با ترفندی از شرّ آنها خلاص میشود. این تئاتر هم کاملا موزیکال است و بعد از اجرای تئاتر سندباد که ۴۰ دقیقه است، کدو قلقلهزن بهمدت ۳۰ دقیقه اجرا میشود.
البته برای اینکه بچهها خسته نشوند، بین این دو اجرا زمان استراحتی در نظر گرفته میشود و کارشناس و مشاور تربیتی با توجه به سنوسال بچهها با آنها وارد گفتگوی مستقیم میشود. بعد از این استراحت کوتاه، تئاتر کدو قلقلهزن، بهمدت ۳۰ دقیقه اجرا میشود. این اثر هم موزیکال و شاد و حاوی نکات اخلاقی و تربیتی زیادی است. حیواناتی که سر راه پیرزن قرار میگیرند، هر کدام نماد یک زشتی هستند و کودک این را کاملا احساس و درک میکند که چطور باید خود را از شرّ این پلیدی رها کند و راه چارهای بیابد.
- با توجه به دغدغهای که در زمینۀ تئاتر کودک دارید، اثر بعدی شما برای این گروه سنی چیست و چه زمانی تولید میشود؟
متأسفانه نگاه جدی به تئاتر کودک نشده و پیش از این به هر نمایش کودکی، مجوز داده میشد، اما خوشبختانه درحالحاضر، نگاهها کمی جدیتر و تخصصیتر شده است. معتقدم افرادی که سالها خاک صحنۀ تئاتر را خوردهاند، باید وارد این گود شوند. من هم در کنار کارهای بزرگسال، تئاترکودک را با توان و قوت بیشتری ادامه میدهم. اثر بعدیام در زمینۀ تئاتر کودک، «پینوکیو» است که بعد از ایام سوگواری محرم و صفر و در آذرماه، اجرای آن آغاز میشود و درحالحاضر در دست تولید است.
تلهفیلم «بازوبند کاپیتانی» رضا افشارزاده برای بسیاری از کودکان و نوجوانان مشهدی خاطره ساخته است. خاطرهای که اینبار در تهیهکنندگی دو اثر سندباد و کدو قلقلهزن تجلی یافته است.
- رضا افشارزاده اینبار تهیهکنندۀ دو تئاتر دیگر برای مخاطب کودک شده است. آثاری که یکی از آنان، دو سال و دیگری یکسال، اجرای تقریباً مستمر داشته است. نظرتان دربارۀ تئاتر کودک چیست؟
تهیهکنندگی در تئاتر، مبحث جدیدی است، بهویژه در تئاتر کودک و آن هم در شهر مشهد. من هم دغدغههای آقای تمری را در زمینۀ تهیۀ خوراک فکری برای این گروه سنی داشته و دارم. کار برای کودکان با توجه به باطن پاکشان لذتبخش است و پالایش روح را در پی دارد.
برای همین، دو سال پیش که استاد تمری قصۀ سندباد را نوشتند، تهیهکنندگی آن را پذیرفتم. بعد از پنجماه تمرین، اجرای آن در سالنهای مختلف سطح شهر شروع شد. یکسال بعد از آن، کدو قلقلزن را هم تمرین و برای نمایش آماده کردیم. یعنی تماشاچی با یک بلیت، دو تئاتر موزیکال و شاد و با محتوا تماشا میکرد. خوشبختانه این دو اثر با توجه به بیش از ۱۷ هزار تماشاچی و ۱۳۰ اجرای تئاتر سندباد و بیش از صد اجرای تئاتر کدو، رکورددار مشهد شده است.
- آخرین اجرای شما در هنرستان هنرهای زیبای قاسمآباد بود، چرا این مکان را انتخاب کردید؟
هر جایی که ظرفیت مناسبی برای اجرا ببینیم، تئاترها را نمایش میدهیم. دوسال اجرا و صندلیهای پرشده از تماشاچی، یعنی اینکه هنوزهم این تئاتر، میتواند مخاطبان بیشتری داشته باشد. ما از تاریخ ۱۸ تا ۳۱ مرداد اجرا داشتیم و هر بار بیش از ۹۰ درصد صندلیها از تماشاچی پر بود.
- چند نفر درگیر تولید اینکار بودند و چه هزینهای برای آن صرف شد؟
در این دو اثر، ۱۵ نفر بازیگر و عوامل اجرایی داریم که با ما همکاری میکنند و فقط برای آمادهسازی دو نمایش مثل دکور و طراحی لباس آن، درمجموع ۳۷ میلیون تومان هزینه کردیم که این رقم بهجز دستمزد بازیگران و سایر عوامل اجرایی است. هیچ حامی مالیای هم نداشتیم و کار بهصورت خصوصی تولید شده است.
- بهجز مشهد در کدام شهرهای دیگر اجرا داشتهاید؟
با وجود مشغلههای فراوان عوامل اجرایی و نداشتن وقت آزاد، چند اجرا در شهرستانهای گناباد و فریمان داشتهایم که استقبال فراتر از حد تصور ما بود.
- تبلیغات چقدر در این میزان استقبال، اثرگذار بوده است؟
تبلیغات محیطی ما ضعیف بود، چون دست ما خالی بود. برای اجارۀ دو بیلبورد، رقم ۱۲ میلیون تومانی طلب کردند که پرداخت آن در توان ما نبود. اما باوجوداین، چون مخاطب ما کار را پسندید، همین برایمان تبلیغ شد و در این مدت، در اجراهای ما بیشتر صندلیها پر بوده. بهعنوان فیلمساز و تهیهکننده میخواهم قدری خودمانی با مسئولان فرهنگی شهر صحبت کنم و توقع زیادی هم ندارم.
با وجود تمام مشکلات، کار تولید، بدون دریافت یک ریال از هیچ نهادی ساخته شده است، اما دستکم، انتظار داریم سازمانها و نهادهای دولتی در زمینۀ تبلیغ کارها و فعالیتهای هنری به ما کمک کنند.