داستان مهاجرت خرمشهریها و آبادانیها به مشهد با یک واقعه دردناک گره خورده است. زخمی که انگار از جنوب تا مشهد کش آمده است و حالا میتوان ادامه جنگ را بر درودیوار مجتمع شهید بهشتی دید. جایی که به شهرک عربها معروف است و با طعم فلافل، سمبوسه، ماهیهای رنگارنگ و خرماهای گوناگونش گویی یک تکه از جنوب است در مشهد.
دیدن شعار «آبادان برزیلته» و شنیدن صدای «دَمام» و «نیانبون» حالوهوای مجتمع شهید بهشتی را جنوبیتر از هرجای دیگر مشهد کرده است.
شب عید، خیلی از مشهدیها برای خرید ماهی گذرشان به مجتمع شهید بهشتی میافتد. تنوع طعم و قیمت مناسب ماهیهایی که یک راست از لنجهای خلیجفارس با کامیون به این شهرک میآیند، دلیل پرشماربودن طرفداران ماهیهای شهرک عربهاست.
گرچه بعد از مهاجرت به مشهد، نوروز برای ساکنان این شهرک جدی شده است و پیش از آن بیشتر اعیاد فطر و قربان جشن گرفته میشد، اکنون جیل سوم (نسل سوم) عربهای ساکن شهرک، نوروز را به تقلید از سایر مشهدیها جشن میگیرند.
آنها شب عید ماهی را به روشهای مختلف مانند مدفونه (نوعی تهچین که ماهی زیر برنج گذاشته میشود)، سرخ، تنوری و قلیهماهی درست میکنند.
مسعود شیخی که جزو نسل اولی است که از خرمشهر به مجتمع شهید بهشتی مهاجرت کرده، معتقد است رمضان عربها شیرینتر از نوروز است: «زنان عرب برای عید نوروز فقط نوعی شیرینی خرمایی شبیه به کلمپه میپزند؛ اما برای رمضان که امسال با نوروز همزمان شده است، انواع شیرینی مانند لِگیمات (ترکیبی از آرد و شکر و شیره نبات)، بامیه عربی، کاستر (نوعی فرنی) و مخلوطی از خرما و ارده را درست میکنند.»
تعطیلات عید فرصتی مناسب برای انجام بازی گروهی «صِگله ولاگ» است. بهگفته شیخی، این بازی شبیه به کریکت و بیسبال است، اما بهجای توپ با چوب اجرا میشود: «با یک چوب ۶۰ سانتیمتری، چوبی ۲۰ سانتیمتری را به هوا میاندازند. بقیه باید دنبال این چوب بدوند و آن را بگیرند.»
همزمانی امسال نوروز و رمضان باعث شده است بسیاری از مشهدیها خرمای سفره افطارشان را هم از انواع خرماهای بُرهی، پیارم، استعمران، خضراوی، شکری، کبکاب و... که مستقیم از نخلستانهای داغدیده و آفتابخورده جنوب به مجتمع شهید بهشتی فرستاده میشود، تهیه کنند.
عربهای مشهد نوروز را معمولا یک روز جشن میگیرند؛ بااینحال، امسال همزمانی نوروز و رمضان را برای دورهمی از افطار تا سحر غنیمت میشمرند. صالح کعبی که در شهرک عربها مغازه فلافلفروشی دارد، ازجمله نسل اول مهاجران خرمشهری مشهد است. او میگوید ما در رمضان «تعتومه» داریم. به این معنی که هر روز سحر مهمان خانه یکی از اقوام هستیم.
او که هنوز به آدابورسوم جنوبی پایبند است، تعطیلی ۱۰روزه کسبوکارها در عید فطر و دیدوبازدیدهای آن را بهخاطر دارد. عیدیدادن و «فکحزن» بهمعنای ازعزادرآوردن با هدیهدادن لباس رنگی از دیگر رسوم جنوبیها در زمان عید فطر است.
بلوکهای شهرک مثل مکعبهای مرتب کنارهم ایستادهاند. هرکدام از این بلوکها پنج طبقه دارند و در هر طبقه 10خانه وجود دارد با مدلهای مختلف. آدابورسوم ساکنان این خانهها نیز در حین شباهت تفاوتهایی نیز دارد.
خالدی دختر جوانی است که فقط چهار سال است همراه خانواده از آبادان به مشهد مهاجرت کرده است. از دید او آدابورسوم نوروزیاش در مشهد با آنچه در آبادان انجام میشده است، تفاوت چندانی ندارد: «ما در آبادان نوروز را جشن میگرفتیم.
انواع شیرینی بهسبک لبنانی و سوری مانند گتایف، باقلوا و سوئیسرول را درست میکردیم. نوعی خوراک بهنام «لبلبی» (نخود آبپزشده با سرکه و نمک) هم درست میکردیم و شبها دورهم جمع میشدیم. در مشهد هم همین کارها را میکنیم.»