این شبها حال « شهرک عربها » با حال «مسیر اربعین» مو نمیزند. چشم باز میکنی و خودت را در «بدایه شارع زینالعابدین (ع)» میبینی، با صدای نوحهخوانهایی که حروف را از ته حلقشان ادا میکنند.
شهرک بیدروپیکر شده است و معتادان دورهگرد از همهجا میآیند. پشت بلوک۳۷ پاتوق معتادهاست. نیروی انتظامی هرازگاهی دور شهرک دور میزند و میرود!
از در شرقی بازار رضا که بیرون بروی، فقط چند قدم راه است که به سراها برسی. قدمتشان اندازۀ بازار رضای مشهد است و با این نیّت ساخته شدهاند که مرکز تولید و پخش اجناس بازار شوند.
کانون فرهنگی و هنری شهید جهان آرا، گرچه کوچک است و امکانات چندانی ندارد، برای دختران رزمیکار مجتمع شهید بهشتی یک نعمت است که زمینهساز قهرمانی آنان شده است.
سعیده زنبوری تعریف میکند: بهطورکامل فلج شده بودم. تنها چیزی که زنده بود، مغزم بود. پنجسالم که شد، کمکم توانستم دستهایم را تکان بدهم.
محمدحسین ماضینژاد و سجاد دشتی، ۲ فوتبالیستیاند که از زمینهای آسفالتی شهرک شهید بهشتی به بازیهای استانی و تیمهای کشوری راه پیدا کردند.
دود پاره هیزمهای سوخته در هوا گیج میخورد و عطر چای زغالی و قهوه عربی را به مشام میرساند. صدای نوحه عربی تمام شهرک شهیدبهشتی را در بر گرفته است.