وقتی در خیابان اندرزگو، مقابل اندرزگوی ۱۰ میایستید، سردر آجری بزرگی را میبینید که شما را بهسمت بازاری با معماری قدیمی هدایت میکند؛ بازاری که از همان ورود، حس و حال خاطراتی را که از گذشتگانمان شنیدهایم، برایمان تداعی میکند. البته این ساختوسازها حدود سهسال بیشتر از عمرشان نمیگذرد.
یکی از اقداماتی که طی سالهای اخیر با هدف بازپیرایی و حفظ بناهای تاریخی و هویتی در دستورکار مدیریت شهری قرار گرفت، حفظ بافتهای قدیمی اطراف حرم مطهر رضوی ازجمله محله سرشور بود که از نیمه دوم سال۱۳۹۸ به مرحله اجرا درآمد و از سرشور یک تا سرشور ۱۰ اجرایی شد.
گامهای عملیاتی فاز نخست اجرای پروژه شامل ساماندهی زیرساختها، اجرای سردر به سبک معماری قاجار، نصب سازه غشایی (چادری)، احداث چهارسوی بازار سرشور، احداث قسمت سرپوشیده آجری قبل و بعداز چهارسو، مرمت نماهای تاریخی و بدنهسازی همه پایهها بود.
کفپوش آجری برای این بازار انتخاب شد تا شکل قدیمی آن که آجرفرش بوده است، بازگردد، همه مغازهها نماسازی و بین آنها نیز پایههای آجری گذاشته شد؛ ضمن اینکه فضای جلو مغازههایی که عقبنشینی کرده بودند، بهصورت رواق درنظر گرفته شد.
سردر ابتدای این بازار، آجری و با نمای ایرانیاسلامی، برگرفته از دوره اول پهلوی است که تا سرشور یک را دربرگرفته است؛ طول این سردر ۱۷متر و عرض آن ۵/۴ متر است. در طرفین کتیبههای سردر، چهار سوره قرآن کریم که با کلمه «قل» شروع شده است و پشت کتیبه، سوره والعصر و وسط آن هم آیه ۳۷سوره نور نوشته شده است.
خیابان شهید اندرزگو
کوچه «سراسر» کوچهای طولانی است که به کوچه ارگ میرسد. این معبر یکی از مسیرهای دسترسی به ارگ حکومتی بوده است.
کوچه بلبل
جد بلبل عنبران مداح، در این کوچه زندگی میکرده و نامش ماندگار شده است. برخی نیز میگویند نام این معبر از پیرمردی گرفته شده که نابینا و طاس بوده، اما کلام شیرینی داشته است. بههمیندلیل به او بلبل میگفتند و کمکم کوچه را به این نام نامیدند.
کوچه سراسر (میرعلی میلانی)
کوچه ذوالفقار
نام این کوچه برگرفته از مسجد ذوالفقار در ابتدای سرشور ۱۰ است
کوچه مشیر
طبیب مشیرالدوله، پیرمرد خوشنامی بود. بیشتر داروهایش را که جوشانده بود، در داروخانه صحت در کوچه «چهنو» آماده میکرد. برخی نیز معتقدند این نام برگرفته از مسجد و حمام مشیر در این کوچه است.
کوچه شیخ رمضان
کوچه شیخ رمضان جاودانی به نام معمار و بنای قدیمی و معتمد مردم است. این نام از دهه ۶۰ بر این معبر گذاشته شده است.
کوچه اسماعیل عتیقه چی
نام اسماعیل عتیقهچی که یکی از ساکنان بود بر این کوچه ماندگار شد. سر کوچه آبانباری با همین نام بود و مردم از آن استفاده میکردند.
کوچه پاکدار
هر چند در کتابهای تاریخی نامهای پاکدار و کامیار را به اشخاص سرشناس ساکن در این معابر نسبت دادهاند؛ این موضوع هم مطرح میشود که در دهه ۵۰ شهرداری برای نامگذاری معابر ازنامهای فارسی استفاده میکرده و دلیل خاصی برای این نامگذاریها نبوده است.
کوچه امین دفتر
به نقل از اهالی، «امیندفتر» حسابدار امین مردم محله سرشور بود و کوچه هم به نام او باقی ماند.
کوچه آرام
کوچه آرام برگرفته از نام آرام حائری پدر شهید و از قدیمیهای سرشور است که در دهه ۶۰ برکوچه نامگذاری شد.
کوچه آقای شاه
حسینیه شاهحیدری در این کوچه قرار دارد که هر سال در دهه اول محرم در آن روضهخوانی برپاست. در گذشته هیئتحیدریها میآمدند و دسته قمهزنها از اینجابه سمت حرم مطهر میرفتند.
کوچه فروغ (مسجد نظر یافته/ شهید رویین دژ)
کوچه فروغ وجه تسمیهاش را از مدرسه فروغ در همین خیابان میگیرد. نام دیگر این معبر مسجد نظریافته است که به دلیل وجود مسجد نظریافته (سهله) در ابتدای کوچه قرار دارد.
به نقل از اهالی این کوچه با نام شهید روییندژ یاد میشود که به دلیل محل سکونت این شهید است.
کوچه برنجیان (حاجی سیگاری)
کوچه «برنجیان» را که برخی به نام «علما» میشناسند، محل سکونت علمای بسیاری از جمله رهبر معظم انقلاب، آیتالله مروارید، آیتالله موسویان، آیتالله عبادی بوده است. به نقل از اهالی وجه تسمیه نام برنجیان به دلیل تاجر برنجفروش سرشناسی بود که همان ابتدای کوچه سکونت داشت.
کوچه قطب (مطلب)
حاجی قطب انسانی سرشناس، مذهبی و روضهخوان بوده و نامش بر این کوچه ماندگار شده است.
کوچه شهید شهرستانی (آذین)
نام این کوچه از شهید سید حسین شهرستانی مرغزار که از ساکنان محله بوده، گرفته شده است.
کوچه حاجی رستم (کاوه/ دویست تختخوابی)
حاجی رستم نامی از دوره قاجار است که بر این معبر گذاشتهاند. اکنون این نام در نوغان تابلوگذاری شده و نام پیشنهادی برای معبر همان «کاوه» است که از دهه ۵۰ بر این کوچه گذاشتهاند.
سرشور ۳۹ و اتصالش به بیمارستان دویستتختخوابی (مرکز بهداشت ثامن کنونی) در انتهای کوچه قرار دارد، به همین دلیل اهالی آن را کوچه دویستتختخوابی مینامیدند.
کوچه صدیق زاده
سرشور ۳۸ را با نام «صدیقزاده» میشناختند. او در بازار زنجیر مغازه طلافروشی داشت و بین مردم محله سرشناس بود. همین موضوع سبب شد نامش روی کوچه ماندگار شود.
طبق نقشه سال ۱۲۸۴ در «سامانه جامع اسناد تاریخ و توسعه شهر مشهد» و نقشه دالمج که توسط کلنل جولیس دالمج در سال ۱۲۸۶قمری تهیه شده، این محله با نام «محله سرشور» ثبت شده است و اگر بخواهیم درباره واژه «سرسوق» صحبت کنیم، مشخص است که به سالها قبل از آن برمیگردد.
اما نکته درخور تأمل نام حمام گوهرشاد مشهور به «سوسو» و «حمام خردو» در نقشههاست که توضیح مورخان برای شستوشوی زائران قبل از زیارت را موثقتر میکند در نقشه سالهای ۱۲۸۴، ۱۳۲۵، ۱۳۳۳، ۱۳۴۷، ۱۳۶۴ و ۱۴۰۰ نام سرشور دیده میشود.
درباره وجه تسمیه «سرشور» داستانهای بسیاری بین مردم و اهالی محله، دهانبهدهان میچرخد؛ برخی میگویند که اهالی اینجا سر پرشوری داشتهاند؛ بههمیندلیل اینجا «سرشور» لقب گرفته است. برخی نیز معتقدند که این محله به دلیل وجود بازار و آمدوشد مردم به آن، شوروحال زیادی داشته است و به این دلیل اینجا، سرشور بهمعنای سرزندگی و شور و حال، لقب گرفته است.
دراینباره داستانهای دیگری هم وجود دارد، ازجمله داستانهایی که به وجود کاروانسراها و حمامهایی اشاره میکند و از زواری میگوید که بعداز ورود به شهر مشهد در این محدوده اتراق و حمام میکردهاند. البته ماجرا به همین جا ختم نمیشود؛ در دیدگاهی دیگر گفته میشود نام قدیم «سرشور» در ابتدا «سرسوق» بوده است. وجود این دیدگاههای متفاوت سبب شد بهسراغ کتابهای تاریخی برویم و داستان را از نگاه آنها دنبال کنیم.
در کتاب «مشهد در آغاز قرن چهارده خورشیدی» نوشته مهدی سیدی آمده است: صنیعالدوله (در سال ۱۳۰۱ ه. ق.) مینویسد: «شهر مشهد شش محله بزرگ و ۱۰ محله کوچک دارد. محلات بزرگ عبارت است از: خیابانهای علیا، سفلا، سراب، عیدگاه، چهارباغ و نوغان.محلات کوچک محله پاچنار، ارگ، سرسوق، سرحوضان، جدیدها، مرویها، تپلمحله، غِرشمالها، کشمیریها و چاهنو.»
در اینجا او محله سرشور فعلی را با نام سرسوق نوشته است. دکتر محمدرحیم رهنما در کتاب «بافت قدیم مشهد» از قول تقی بینش آورده است که قطعا «سرسوق» به این نام نبوده است، اما صنیعالدوله خواسته به شکل ادبی آن را سرسوق بنامد.
رهنما در این کتاب مینویسد:سوق در عربی به معنای بازار است، ولی در لهجه مشهدی و زبان محاوره، مردم کمتر کلمات عربی به کار میبرند و اگر برحسب ضرورت مجبور باشند، آن را ساده و مختصر تعریف میکنند. در مشهد کلمه سر به معنای ابتدا و آغاز و گاهی بالا دیده میشود. مانند سراب، سرشور، از طرف دیگر کلمه سو در لهجه مشهدی تقریبا به همان معنای لغوی و اصیل فارسی استعمال میشود، مثل چهارسو.
همچنین در قدیم بهعلت اینکه دستههای سینهزنی و قمهزنی ازطریق بازار بزرگ بخشی از بازار سرشور فعلی برای زیارت وارد حرم میشدند پس از مراسم قمهزنی که همراه جاریشدن خون از سر قمهزنها بوده در حمام ابتدای محله سرشور که حمام «سوسو» بوده برای شستوشو و غسل حمام میکردند، لذا عدهای معتقدند که به همین خاطر بازار به سرشور معروف شده است.
همچنین نام سرشور در کتاب «بافت قدیم شهر مشهد» به قلم «دکتر محمدرحیم رهنما» اینگونه آمده است: درباره تعداد محلات شهر مشهد بین مورخان اختلاف نظرات متعددی وجود دارد، بهطوریکه فریزر تاجر انگلیسی تعداد محلات مشهد را در سال ۱۱۹۱ ه. ق. ۳۲محل ذکر کرده، زینالعابدین بنمحمد، ولی میرزا که در دوره ناصرالدینشاه قاجار و حکمرانی رکنالدوله به مشهد آمده و ساکنین شهرها را سرشماری کرده، از ششمحله سراب، سرشور، عیدگاه، پایینخیابان، نوغان و بالاخیابان یاد کرده است.
احمد ماهوان نیز در کتاب «تاریخ مشهد» به موضوع وجه تسمیه نام سرشور اشاره میکند و اینچنین مینویسد: مشهد بهعنوان شهر مذهبی از زمان قدیم شاهد مراسم عزاداری بود و هیئتهای مهم مذهبی و دستههای سینهزنی، زنجیرزنی و شبیهخوانی به خیابانها میآمدند؛ که از آن جمله، دسته معروف به قمهزنها یا دسته تیغزنها و یا دسته خونی بود.
این دسته فقط یک بار و در صبح روز عاشورا به راه میافتاد. مسیر دستهها در روزهای تاسوعا و عاشورا بدین ترتیب بود که دستههای عزادار از محلات مختلف وارد بازار شهر (بازار سرشور) میشدند و پساز گذر از بازار به صحن عتیق میرفتند. آنها قبل از ورود به صحن در حمامهای واقع در بازار شامل حمام سرسوق یا سرشور، حمام شاه، حمام سالاریها و حمام بیگلربیگی غسل نموده و خود را تطهیر میکردند. با وجود، اما و اگرهای کتابهای تاریخی، نکته دارای اهمیت، نگاهکردن به نقشههای قدیم مشهد است.