قصه این ماجرا به چهل سال پیش برمیگردد؛ زمانیکه هنوز خبری از سوهانپزی در مشهد نبود، اما بازار فروشش خوب بود. بار سوهانی که هفتگی از قم به مشهد میآمد، دیگر جوابگو نبود و از طرفی هم امکان اینکه سوهانها را مدت طولانی انبار کنند، وجود نداشت.
زیرا سوهان جزو خوردنیهایی است که باید تازهخوری شود. اشتیاق مردم و زائران به خرید سوهان بیشتر میشد، تا آنجا که در کنار زرشک و زعفران و نخود و کشمش، سوهان هم جایش را بهعنوان سوغات مشهد باز کرد. درخواستها زیاد شده بود. کلید سروساماندادن به این نیاز و انتظار ایجادشده در دست حاجیمحمدی بود؛ مردی که سالها از کاسبان خوشنام بازاررضا(ع) بود.
او در پس رفتوآمدهای مداوم به شهر قم و دوستی با سوهانپزهای مجرب قمی، سرانجام مجاب شد اولین کارگاه سوهانپزی را در مشهد راه بیندازد. اکنون سه دهه از آن زمان میگذرد و استادکارهای زیادی زیر دست حاجی تربیت شده و آموزش دیدهاند. افرادی که امروز صاحب بسیاری از کارگاههای تولید سوهان در اطراف حرم مطهر هستند.
رسول صادقی، پسرخوانده حاجی محمدی که حالا عنوان قدیمیترین سوهانپز مشهد را یدک میکشد، میگوید: «کارگاه پدرم آن سالها در محدوده خیابان فاطمیه شروعبهکار کرد. دستگاههای لازم را با کمک فردی که در این مسیر شریک شده بود، خریدند و کارگاه را تجهیز کردند.
حاجی از همان ابتدا آدمی نبود که فنون کار را انحصاری برای خودش نگه دارد. هر آنچه از دوستان قمیاش شنیده یا یاد گرفته بود، به همه شاگردانش میآموخت. هیچ ابایی نداشت که آنها سوار کار شوند و ادعای استقلال جداگانه کنند. اتفاقا دوست داشت این کار را گسترش دهد و نیروهایش عاقبتبهخیر شوند؛ همینطور هم شد!
شاید در این سالها فقط بیش از 35 استادکار از کارگاههای حاجی روانه بازار سوهانپزی شدند و برای شمار زیادی زمینه کار و فعالیت فراهم شد
به بچهها گفته بود اگر توان سرمایهگذاری دارید، اینجا خودتان را معطل نکنید، بروید کارگاه خودتان را بزنید. خیلی از سوهانپزهایی که اکنون کار میکنند و حتی در مواردی بازار را بهدست گرفتهاند، همانهایی هستند که روزگاری در کارگاه پدر آموزش دیدند. شاید در این سالها فقط بیش از 35 استادکار از کارگاههای حاجی روانه بازار سوهانپزی شدند و برای شمار زیادی زمینه کار و فعالیت فراهم شد.»
شاید شما هم مانند ما از این موضوع بیخبر باشید که این خوردنی شیرین و جذاب برای بهثمررسیدن چه سختیهایی را به کسی که پای کار ایستاده است، تحمیل میکند؛ مسئلهای که این تولیدکننده قدیمی به آن اشاره میکند و میگوید: «خانمهایی که تجربه حلوادرستکردن دارند، احتمالا بهتر متوجه خواهند شد.
زیرا تهیه حلوای خوشمزه و خاص هم کار هر کسی نیست، با این تفاوت که حلوادرستکردن یکمرحلهای است، اما سوهانپزی فرایندی است که در دو مرحله انجام میشود؛ ابتدا دستکم هشت قلم جنس را مخلوط میکنیم. این معجون با حرارت ملایم چندین ساعت هممیخورد. پس از آن مواد مخلوطشده یک روز در همین حالت میماند. حالا خمیر آماده مشتهزدن است .
هرچه روغن و مشته سوهان بیشتر باشد، سوهان خوشمزهتر به عمل میآید. اما این روغن از نوع جامد نیست و باید کره حیوانی باشد. در این میان برخی تولیدکنندهها برای کاهش هزینههای تولید بهجای آن از طعمدهنده «کره تافی» استفاده میکنند که برای مشتری قابل تشخیص نیست.
کافی است بهجای 10کیلو کره، فقط یک سرقاشق از این طعمدهنده به بار اضافه شود. اینگونه هزینه کمتر و سود بیشتر برای تولیدکننده رقم خواهد خورد.»؛ اتفاقی که صادقی هرگز حاضر به تجربه آن نشده و معتقد است: «برکت فراوان در ازای سالم کارکردن است؛ موضوعی که شاید در ظاهر برای دیگران قابل لمس و درک نباشد، اما خود آدم میفهمد که کجای داستان زندگی قرار گرفته و با خودش چندچند است.»
آقای صادقی از این کارگاه نهتنها سوهان زیادی را به نام سوغات زیارت دست زائران میدهد، بلکه برند شناختهشدهای دارد که شهرهای زیادی در کشور از او خرید میکنند. او معتقد است سوهان در مشهد بهعنوان سوغات جا افتاده است. البته نخود و کشمش و زرشک و زعفران پرفروشتر است.
او که دختر و پسرش جزو دانشآموزان نخبه هستند، میگوید: «ماشین زیر پایم همان ماشینی است که زیر پای نیروهایم نیز هست، اما خدا را هزار مرتبه شکر میکنم که همسر و فرزندانی دارم که شاید برای خیلیها داشتن چنین ثروتی آرزو باشد.»
صادقی که بهواسطه حضور حاجیمحمدی در زندگیاش نام نخستین تولیدکننده سوهان در مشهد را یدک میکشد، این روزها کارگاهی را در خیابان طبرسی اداره میکند که حاصل سالها همراهی و پدریکردن حاجیمحمدی برای اوست که در کودکی یتیم شد. ادامه قصه زندگی او با عنوان «پرونده پسر و پدرخوانده مهربان» در چند شماره آینده شهرآرامحله منتشر خواهدشد.