محلههای قدیمی که در قسمتهای نوساز شهر قرار دارند ترکیبی از بافت سنتی و مدرن را ایجاد میکنند که برای هنردوستان و افرادی که ذوق هنری و معماری دارند میتواند جالب باشد.
از بعدی دیگر بافت سنتیاجتماعی در دل قسمتهای برخوردار و امروزی شهر از نگاه جامعهشناسان جالب توجه است. از همین رو پرداختن به تاریخچه شفاهی و کتبی محلات آنچنان بر دل مینشیند که گویی داستانی غریب را در زمان حال تجربه میکنیم.
اشرف کیخا 36ساله، کارشناسارشد روانشناسی که بیش از 15سال ساکن اقبال بوده در تحقیقات محلی به جمعآوری مستندات شفاهی از دل خاطرات قدیمیهای محله اقبال پرداخته است. بخش زیادی از مجموعه تألیفشده او بهدلیل علاقه به خانوادههای شهدا به زندگی آنها در محله اقبال اختصاص دارد.
او میگوید: پدرم نظامی و اهل سیستان است. بهدلیل شغل او شهرهای زیادی را دیدهام. از 21سالگی به مشهد آمدیم و ساکن اقبال شدیم، در آن زمان هنوز محله رنگ و بوی قدیمی داشت و آپارتمانهای سربه فلک کشیده افق دید آدم را کور نمیکرد. از منزل ما کوههای برونسی دیده میشد.
نویسندگی و روانشناسی را از کودکی دوست داشتم و از زمانی که به این محل آمدم بافت سنتی و قدیمی آن مرا مجذوب خود کرد. به همین دلیل تحقیق درباره محل و نوشتن کتابی از خاطرات محلیها را با توجه به علاقه شخصی انجام دادم.
کتاب محله اقبال با نام «کتاب محله» حرفهای 20نفر از اهالی قدیمی محل را بازگو میکند.
طبق گفته قدیمیترها از خیابان هفتتیر تا برونسی 60سال قبل روستایی وجود داشته است به نام پاچنار که هنوز هم آثاری از آن را پشت کوههای اقبال میتوان یافت
طبق گفته قدیمیترها از خیابان هفتتیر تا برونسی 60سال قبل روستایی وجود داشته است به نام پاچنار که هنوز هم آثاری از آن را پشت کوههای اقبال میتوان یافت. قدمت محله اقبال اما به 38سال قبل بازمیگردد که اول به صورت روستا شکل گرفته و سپس مردم محل همت کردند و با پیگیریهای مداوم بالأخره این محله قسمتی از شهر شد.
قسمتی از فضای مسکونی اینجا محله بهداشت بود و بخشی متعلق به شرکت ناسیونال که در اختیار کارمندان آن قرار گرفته بود. بعد از انقلاب کارمندان شهربانی هم به محدوده شهرک شهربانی آمدند.
به خاطر دارم رود کوچکی بین کوهها در جریان بود. من و خواهرم که از انتهای اقبال23 به کوههای برونسی میرفتیم، آن را میدیدیم. از زبان قدیمیهای محل هم صحبتهایی از چشمهها و رودهایی شنیده میشود که در محدوده روستای پاچنار وجود داشته است ولی الان اثری از آنها نیست.
بافت قدیمی منطقه تا حدود زیادی از بین رفته و نوسازی شده است اما مردم این محله سبک قدیمی خود را حفظ کرده و سنتیتر از محلههای دیگر هستند. هنوز حیاط و باغچه و حوض بخشی از زندگی مردم این محله است. حتی مرغابی و اردک هم در حیاط اهالی دیده میشود. بوی زندگی در خانههای قدیمی جریان دارد. به سبک خانوادههای سنتی پدربزرگ و مادربزرگ تصمیمگیرندههای خانواده هستند و پدر قطب اصلی انتخاب در خانواده است. طلاق در این محله زیاد نیست.
هنوز هم بازارچهای درون شهرک شهربانی وجود دارد که مایحتاج و خدمات اولیه مورد نیاز مردم را در قالب بافت قدیمی و به صورت حجرهای تأمین میکند. شهرکهای همجوار هم از همین بازارچه استفاده میکنند. هنرهایی که اینجا نمود دارد هنرهای سنتی و قدیمی مانند خیاطی و بافتنی و گلدوزیهای قدیمی است که نسل به نسل منتقل میشود. در گذشته مردم با اتوبوس مسیر طرقبه و شاندیز را تردد میکردند اما در سایه امروزیشدن بافت زیادی از محله، میتوان درهم آمیختن سنت و مدرنیته را شاهد بود.