در بیان جایگاه هنریاش همین بس که شاگردی استاد محمود فرشچیان را در کــارنامه دارد و عنوان درجه یک هنری را با گواهی کتبی این هنرمند پرآوازه، دریافت کرده است.
استاد حسین رزاقی، هنرمند مینیاتوریست و نگارگر کشورمان، تاکنون آثارش به بیش از ۲۰ کشور راه یافته و در نمایشگاههای داخلی و خارجی متعددی عرضه شده است. او مقامهای مختلفی در جشنوارهها و مسابقات کسب کرده و چند اثرش در موزهآستان قدس رضوی نگهداری میشود. رزاقی در مراحل طراحی ضریح حرم رضوی نیز دست داشته و شانه به شانه استاد فرشچیان برای این کار خطیر قلم زده و به قول خودش شاگردی کرده است.
در ادامه بیشتر با این هنرمند شصتو یک ساله محله شریف آشنا میشویم.
پدرش احمد رزاقی مشهور به ارژنگ است که جزو آخرین بازماندگان مکتب کمالالملک محسوب میشود و دست توانمندی در طراحی، نقاشی و سیاه قلم داشته است.
او تا پانزده سالگی در مکتب پدر، درس نقاشی را فراگرفته است، اما از این پس که مرحوم رزاقی به دیار باقی میپیوندد، از محضر استادانی، چون منصور دولو، تولایی، هوشنگ صادقپور و اتحاد جوادیان بهره میبرد. او از همین زمان علاقه و پشتکارش درباره هنر را به نمایش میگذارد چراکه در برفهای سنگین زمستان آن سالها، بسیاری از هنرجوها در کلاس درس حاضر نمیشدند، اما رزاقی همه کلاسها را در نگارخانه میرک شرکت میکند تا زودتر از نردبان هنر بالا رود.
حدود سال ۵۶ در نمایشگاهی از آثار نگارگری ایرانی حضور پیدا میکند و همانجا جرقه علاقهاش به این رشته زده میشود. آثاری را خودش میکشد و سیر در عالم نگارگری او را شیفته میکند. میدانسته استاد فرشچیان در تهران سکونت دارد، بنابراین عازم این شهر میشود تا همچون گذشته استادی صاحب نام، چم و خم کار را به او یاد دهد. به اداره ارشاد میرود و سراغ این هنرمند را میگیرد، اما آن روز او به دلیل کسالت در محل کار حضور نداشته است. شماره استاد فرشچیان را پیدا میکند و تماس میگیرد.
ابتدا استاد از او میخواهد در سفرهای بعدی قرار ملاقات بگذارند، ولی او اصرار میکند و سرانجام برای ۲ روز بعد وقت ملاقات میگیرد. استاد فرشچیان به او میگوید وقتی آمدی یک اثرت را هم با خودت بیاور، او هیچ نمونه کاری همراهش نبوده بنابراین در این فرصت دو روزه دست به کار میشود و همانجا طرحی را میکشد.
وقتی به دیدار استاد میرود و کارش را نشان میدهد او بسیار تعریف میکند و به خاطر ظرافتهایی که در اثرش داشته، با ذرهبین آن را بررسی میکند. استاد فرشچیان آنقدر استعداد در رزاقی میبیند که چندین بار او را تشویق میکند و میگوید هر وقت دوست داشت میتواند بیاید از کتابخانه بزرگ او استفاده کند. چند طرح هم برای تمرین به این دوستدار هنر میدهد.
رزاقی درباره دیدارش با استاد فرشچیان اظهار میکند: تشویقهای ایشان ذوق و انگیزه من را بیشتر کرد و باعث شد با پشتکار بیشتری کارم را ادامه دهم و به سطح حرفهای فکر کنم. پس از آن تمرینهای متعددی داشتم، اما اولین اثرم که به نمایشگاه راه یافت، برمیگردد به سال ۵۸ که پرتره چهره مرحوم آیتا... طالقانی را در فضای بیضی و تخم مرغ مانند با ابعاد ۵ در ۵ سانتی متر مربع طراحی کرده بودم.
خیلی با حوصله این اثر را قلم زدم و شباهت بسیار زیادی به خودشان داشت. وقتی کتابخانه فرهنگ نمایشگاه گذاشت، این اثر من هم در آن به نمایش درآمد. پس از مدتی دفتر کاری برای خودم زدم و در آن مشغول کشیدن اثر و تدریس شدم. کارم گرفته بود و شرایط خوبی داشتم تا اینکه سال ۶۰ از آستان قدس با من تماس گرفتند و برای کار در این مجموعه دعوت شدم.
ابتدا تمایلی نداشتم، اما با استاد فرشچیان مشورت کردم. ایشان نگاه مثبتی به این موضوع داشت. در عین حال از من پرسید چقدر زمان برای مطالعه و نقاشی کردن اختصاص میدهم. من هم گفتم تمام طول روز در حال نقاشی کردن هستم. استاد گفتند یک روز نقاشی کن و یک روز به مطالعه و تحقیق و تفحص بپرداز. از آنجاییکه در آستان قدس فرصت مطالعه فراهم بود کار را پذیرفتم و به عنوان تذهیب کار وارد این مجموعه شدم.
پس از مدتی ریاست بخش هنری کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی به من سپرده شد. این دوره فرصت خوبی برایم فراهم کرد تا نشریههای تخصصی هنر، مسائل روز این رشته و کتابهای لاتین نقاشی را مطالعه کنم. پس از ۲۱ سال، به مرکز آفرینشهای هنری منتقل شدم و به مدت ۴ سال، معاونت هنری این بخش را برعهده داشتم. پس از آن، تا سال ۹۱ که بازنشسته شدم رئیس بخش پژوهش و هنر این مجموعه بودم.
یکی از کارهایی که در این مدت انجام دادم راهاندازی نشریه هنرنامه بود که خیلی با استقبال مواجه شد. نشریه آستان هنر که اکنون منتشر میشود ادامه همان است و مطالب خوبی را در اختیار هنرمندان و هنردوستان قرار میدهد. با فرهنگستان هنر هم قراردادی بستیم و بنا شد پیش نمایش تمام همایشهایی که میخواهند آنجا برگزار شود، در مشهد برگزار شود.
به دنبال این قرارداد فرصت خوبی فراهم شد تا استادان درجه یک و صاحبنظران هنری در همایشها و پیش همایشها شرکت کنند و به بیان دیدگاهها، پیشنهادها و فرازهای تاریخی هنری بپردازند که دستاوردهای خوبی داشت. علاوه بر این، در طول سالهای کاری، کنار اشتغال در آستان قدس، تدریسهای زیادی داشتم. به عنوان مثال در تربیت معلم مدرس هنر بودم و در ارشاد، آموزش هنرهای تجسمی را بر عهده داشتم. بیش از ۱۰ سال در دانشگاه بازرگانی رشته فرش را تدریس کردم و در رشتههای هنری دانشگاه بینالمللی امام رضا (ع) هم تدریس داشتم.
رزاقی داوری و استاد راهنمایی حدود ۱۳۰ پایاننامه و داوری جشنوارههای هنری متعدد را نیز برعهده داشته است. او بیش از دو هزار نفر را آموزش داده که خیلی از آنها اکنون خودشان در جایگاه مدرس قرار دارند.
این هنرمند ابتدا در ارزیابیهای هنری کشوری، جایگاه درجه سومی را داشته، اما با تلاش و پشتکار، درجه دومی را هم پشت سر میگذارد و ۱۲ سال پیش، عنوان استاد درجه یک هنر کشور را به صورت مکتوب از فرشچیان دریافت میکند. او جوایز مختلفی هم دریافت کرده است که از آن جمله میتوان به کسب مقام اول در نمایشگاه بینالمللی قرآن تهران، دریافت مقام اول در جشنواره شهر بهشت مشهد، برگزیده جشنواره هوای پاک با اثری با موضوع حضرت زهرا (س)، دریافت عنوان برتر در جشنواره امام رضا (ع)، کسب عنوان اثر برتر در نمایشگاه کشوری معلمان آموزش و پرورش استان خراسان رضوی و دریافت جایزه از دست ریاست جمهوری در دولت هشتم اشاره کرد.
آثار رزاقی در ۲۰ کشور خارجی نمایش داده شده است که اولین آن، سال ۶۴ در فرانکفورت آلمان بوده است. او با هزینه خودش در نمایشگاه کتاب این کشور غرفهای را میگیرد و آثارش را عرضه میکند. وقتی با استقبال خوب مخاطبان مواجه میشود انگیزهاش برای نمایشگاههای بعدی بیشتر میشود. این هنرمند کشورمان در نمایشگاههای ترکمنستان، افغانستان، پاکستان، آذربایجان، قطر و مالزی نیز شرکت کرده و علاوه بر آن، آثارش را به کانادا و آمریکا هم فرستاده است.
او درباره استقبال از هنر ایرانی در کشورهای خارجی میگوید: هنر ما پیشینه ارزشمند و والایی دارد. حتی قبل از اسلام هم نقاشی ما اعتبار داشته و همواره ایرانیان در دورههای مختلف، ذوق و استعداد خودشان را نشان دادهاند. مساجد جامع، کتیبههای زیبا، کاشی کاریها و معماری اصیل حکایت از توانمندیهای هنری ایرانیان دارد.
در دوره تیموریان نیز قرآنها و نسخههای خطی بسیار فاخر و ارزشمندی نوشته شده است. آثاری هم از ایرانیان در موزههای مهم دنیا نگهداری میشود بنابراین هنری شناخته شده داریم و آثارمان زبانزد است. حتی دیوانهای مثنوی، حافظ و کتابهای شاهنامه فردوسی، کلیله و دمنه، هزار و یک شب و ... به صورت نگارگری تذهیب شده و با جلدهای گل و مرغ در دیگر کشورها هست که همه نشان از جایگاه و شناخته بودن هنر ما دارد.
یکی از نقاط عطف زندگی او مربوط میشود به حدود سال ۷۵ که آستان قدس درصدد تعویض ضریح مطهر امام رضا (ع) بوده است. او در این باره اظهار میکند: مسئولان آستان قدس از استادان مختلف کشور خواستند طرحهای پیشنهادیشان برای ضریح جدید را ارسال کنند. این درخواست را به من هم دادند و طرحی را کشیده و ارائه دادم که مورد تأیید قرار گرفت. رئیس وقت سازمان حریم و حرم آستان قدس طرحم را نزد مقام معظم رهبری بردند و ایشان طرح مرا تاییدکردند.
از آنجایی که میدانستم استاد فرشچیان، قبل از انقلاب چهار طرح برای ضریح پیشنهاد داده بودند، گفتم چرا برای این کار از او نمیخواهید که طرح بزند. گفتند ایران نیست. گفتم من شمارهاش را دارم و میدانم با کمال میل قبول میکند و به اینجا میآید. در نهایت این موضوع را به اطلاع ایشان رساندم و استاد فرشچیان هم استقبال زیادی کرد.
مقدمات سفر را فراهم کردیم و وقتی آمد دو اثر «عصر عاشورا» و «پنجمین روز آفرینش» را در حالی به موزه آستان قدس اهدا کرد که موزه هاروارد آمریکا حاضر بود آنها را به قیمت بسیار بالایی خریداری کند. بعدها استاد یک اثر مشابه برای این موزه کشید و به آنها فروخت. فرشچیان از من خواست در کار طراحی ضریح کمکش کنم که با افتخار قبول کردم. این ۴۰ روزی که با استاد کار میکردم از عمرم حساب نشد و توانستم نکات ظریف بسیاری را فرا گیرم.
رزاقی به ۳ اصطلاح «طراحی هنری»، «طراحی فنی» و «ساخت فنی» اشاره میکند و توضیح میدهد: در کاری مانند طراحی ضریح، باید کاربردی بودن آن را در نظر گرفت. در واقع ممکن است ما طرحی هنری بکشیم، اما بعد ببینیم فنی نیست و جنبه کاربردی ندارد. این موضوع چند بار در طراحی ضریح پیش آمد و استاد با صبر و حوصله تغییراتی در آن میداد تا یک طرح فنی و کاربردی داشته باشیم.
او به ویژگیهای اخلاقی که از استاد فرشچیان آموخته است، اشاره میکند و میافزاید: تواضع و فروتنی ایشان مثال زدنی است. در همین دوران اقامتشان در مشهد، شبها که به هتل میرساندمشان، تعداد زیادی از هنرمندان پشت در منتظر بودند تا آثارشان را به استاد نشان دهند. ایشان هم بعد از آن همه کار که در حرم انجام داده بودند با کمال حوصله و فروتنی جواب هنرجویان را میداد. همچنین به گفته خودشان در دوران جوانی روزی ۱۷ ساعت و اکنون روزی ۱۲ ساعت برای نقاشی وقت میگذراند. چنین پشتکاری را هر کسی ندارد و اگر هنرمندان جوان امروزی چنین وقتی بگذارند طبیعی است که آنها هم میتوانند به مدارج بالا برسند.
رزاقی که کارشناس نسخ خطی آستان قدس نیز هست، هم اکنون آثاری را در دست دارد که میخواهد در نهایت صبر و حوصله و با دقت و ظرافت انجام دهد.
او از ۸ سال پیش، تصمیم به کشیدن ۴۰ اثر از زندگینامه امام رضا (ع)، سیر حرکت ایشان از مدینه به مرو، ماجراهای ولیعهدی، معجزات بین راه، حدیث سلسلهالذهب، داستان قدمگاه، نصایح ایشان و بزرگانی که به دیدارشان رفتهاند، میگیرد. رزاقی هشت تابلوی مرتبط با این موضوع را طراحی کرده است و تعدادی را هم در دست قلمزنی دارد، اما یکی از دوستانش به او میگوید بر عدد ۴۰ متمرکز نشو و توجهات به کیفیت کار باشد.
او اکنون با همین رویکرد کیفی، قصد کشیدن باقی آثار را دارد. رزاقی در این باره میگوید: چنین آثاری به صرف وقت و حوصله نیاز دارد. هنرمند باید از تمام وجود مایه بگذارد و هرچه ذوق و سلیقه دارد به خرج دهد. من هم در این آثار از هر سه هنر گل و مرغ، تذهیب و تشعیر استفاده کردهام تا اثری ماندگار و شایسته خلق شود.
او همچنین در حال کشیدن آثاری قرآنی است که درباره آنها ابراز میکند: حدود ۶ ماه برای کشیدن تابلوی «حضرت یونس (ع) در دل ماهی» وقت گذاشتم. وقتی درباره آن با افراد مختلف صحبت کردم، آقای غراب که از محققان و پژوهشگران فرهنگسرای جهاد دانشگاهی است پیشنهاد داد که درباره سورههای مختلف قرآن تحقیق کنم و نقطه عطف هر کدام را به تصویر بکشم. به نظرم پیشنهاد خوبی آمد و از آن زمان تاکنون در حال تحقیق روی سورههای مختلف هستم و تفاسیر مختلف را میخوانم تا بتوانم این کار را انجام دهم.
به عقیده او هنر باید به یک مفهوم ختم شود در غیر این صورت پس از مدتی از یاد میرود. این هنرمند میگوید: اثری ماندگار میشود که ارزش درونی داشته باشد و عالمانه و متفکرانه، یک مفهوم عمیق در آن تجلی پیدا کند. برای همین وقت زیادی را صرف تحقیق و پژوهش میکنم تا بتوانم به درک درستی برسم و اثری مانا خلق کنم.رزاقی گلایههایی هم از کم توجهی به هنر و هنرمندان دارد و میگوید: در تمام دنیا شهرداریها متولی هنر هستند. در ایران این مسئولیت بر دوش اداره ارشاد گذاشته شده است، اما در عین حال من معتقدم شهرداری کارهای فرهنگی و هنری مهمی میتواند انجام دهد. به عنوان مثال المانها و مبلمان شهری به طور مستقیم با هنر ارتباط دارند و شهرداری در طراحی این بخش میتواند اهداف فرهنگی و هنری زیادی را دنبال کند چراکه هنر قادر به انتقال مطلب است و پیامی که از این طریق تبادل شود، اثری طولانی بر ذهن و روح افراد دارد.
او به شهرداری اصفهان که مکانی دائمی برای عرضه آثار فاخر هنرمندان اختصاص داده است، اشاره میکند و میگوید: شهرداری مشهد هم میتواند چنین کاری را انجام دهد. بهویژه که در مشهد هنرمندان سرشناسی داریم و آثار ارزشمند زیادی هست که در صورت ارائه، مورد توجه زائران و مجاوران قرار میگیرد و میتواند منبع درآمدی برای هنرمندان باشد.
رزاقی اظهار میکند: در اصفهان، هنرمندی دو اثرش را به موزه شهرداری اهدا کرده بود و شهرداری در قبالش وقتی دیده بود این هنرمند هزینه کافی برای گرفتن پروانه ساختمان را ندارد، مجوز را به صورت رایگان در اختیارش گذاشته بود.
به عقیده او حمایت از هنرمندان، موجب تعالی شهر میشود و شورای شهر کنار تمام کارهایی که دارد باید به این موضوع هم اهمیت دهد و آن را جدی بگیرد. همچنین لازم است بودجهای را به هنرمندان اختصاص دهند تا این گروه با فراغ بال و ذهن باز بتوانند به خلق اثر بپردازند.رزاقی تصریح میکند: اگر این فرصتها را در اختیار هنرمندان نگذاریم هر روز شاهد آسیبهای اجتماعی بیشتری میشویم که باید در جهت حل آنها هزینه کنیم چراکه هنر، فرهنگساز و نشاط آفرین است و کسانی که سمت آن میروند از بسیاری آسیبهای اجتماعی به دور میمانند.به نظر او در شرایط کنونی که به خاطر مشکلات اقتصادی، بسیاری از مردم با مشکلات متعدد مواجه هستند، حمایت از هنرمندان و توسعه هنر میتواند التیام بخشی برای دردها باشد و اگر جوانان را به این سمت سوق دهیم علاوه بر کمک به افزایش آرامش و نشاط در آنها، راه اعتلای فرهنگ کشورمان را باز کردهایم.او بر ضرورت ساماندهی هنرمندان و حمایت از آنها تأکید میکند و میافزاید: متأسفانه اکنون به دلیل بیمهریهایی که هست همانند فرار مغزها، با فرار هنرمندان و خروجشان از کشور مواجه هستیم و اگر مسئولان به این مسائل توجه نکنند در حق مردم و کشور ظلم کردهاند.
رزاقی در ادامه به بیان انتقادهایی از وزارت علوم میپردازد و میگوید: دانشگاه فرهنگ و هنر در ابتدا خیلی خوب شروع به کار کرد و بستر مناسبی برای هنرمندان بود، اما متاسفانه در بعضی رشتهها از جمله نگارگری به خاطر اینکه نتوانستند بازار کار را فراهم کنند، آن رشته را منحل کردند.
این مایه تأسف است. به جای اینکه این رشتهها را ارتقا دهیم و تا دکترا، شرایط ادامه تحصیل آنها را مهیا کنیم، رشته به وجود آمده را از بین میبریم. اینها در حالی است که فراهم کردن شرایط اشتغال برای رشتههای هنری آنقدرها هم سخت نیست.
در این همه ساختمانی که هر روز رو به آسمان میروند، لابیهای هتل، رستورانها و ... میتوان به صورت شیک و مدرن از هنرهای کاشی کاری، درودگری، نگارگری و ... استفاده کرد تا بازار اشتغال برای هنرجویان آنها فراهم شود.
فقط باید خودمان باور کنیم که این رشتهها کاربردی و قابل استفاده هستند. خود من طرحی از سیمرغ برای یک کارخانه فرش ماشینی ارائه دادم که به گفته مدیران آن، پر فروشترین فرششان بود. اینها نشان میدهد که استفاده از هنر در زندگی روزمره چقدر راحت و کاربردی است و میتواند درآمدزا باشد.
فقط باید یک برنامهریزی منسجم انجام شود.او معتقد است در عرصه نشر هم میتوان با تلفیق آثار مکتوب و هنری در کنار یکدیگر، کاری شاخصتر و تأثیرگذارتر وارد بازار کرد. رزاقی به ذکر مثالی در این باره میپردازد و میگوید: همین آثار اخیر من که برگرفته از زندگی امام رضا(ع) و مفاهیم قرآنی است اگر از سوی نویسندهای به کار گرفته شود و در کنار هر تصویر، مطالب علمی و تاریخی آن نوشته شود، بسیار میتواند مورد توجه قرار گیرد.
احادیث امام رضا(ع) هم که بیشتر آنها دارای مفاهیم اخلاقی است و راه و روش زندگی کردن را به ما یاد میدهد اگر به عنوان مثال به وسیله خوشنویسان نوشته شود و در تابلوهایی به صورت ماندگار به نمایش درآیند کلی میتوانند در اعتلای فرهنگ و گسترش کلام ائمه تأثیرگذار باشند.