در روزهایی که شرایط کسبه و اصناف آنچنان تعریفی ندارد و همه از کسادی بازار شکایت دارند، «حسن علیجان نژاد» کاسب محله هفده شهریور همچنان به فکر نیازمندان است و سنت سیساله خود را در تهیه و توزیع بستههای معیشتی ادامه داده است. علیجاننژاد با کمک مشتریان و دوستانش هر سال در بازههای زمانی مختلف مانند ولادت امام رضا(ع)، عید غدیر و ماه مبارک رمضان بستههای معیشتی آماده و توزیع و برای شروع زندگی زوجهای جوان جهیزیه میخرید. کارهایی که در یک سال اخیر با وجود شیوع کرونا شدت بیشتری گرفته و مدام تکرار میشود.
آخرین مغازه در مرکز خرید محمدیه یا همان بازار برنجفروشهای محله هفده شهریور یک چهاردیواری کوچک است که نمای خاصی هم ندارد اما چشمان صدها خانواده نیازمند به آن است. در و دیوارش پر است از خاطرات نیکو و خیر که در قالب عکس برای دیگران به نمایش گذاشته شده است. صاحب این مغازه بیش از کسبش به فکر مردم است. او از مشتریانش، کسبه و هیئتهای مذهبی در طول سال بارها دعوت میکند تا در تأمین هزینههای بستههای معیشتی، درمان بیماران و تهیه جهیزیه مشارکت کنند و هر کاری در توانش باشد برای نیازمندان انجام میدهد.
علیجاننژاد متولد سال 42و اصالتا شمالی است و در سال 1351به همراه خانوادهاش به مشهد میآیند و در کنار امام مهربانیها ساکن میشوند. حسن آقا از همان دوران کودکی با جریان انقلاب آشنا بوده است. او میگوید:«بهواسطه روحانیای که از شمال به مشهد میآمد تا کمکهای نقدی و غیرنقدی را به مشهد برساند از جدیدترین اخبار مطلع میشدند.» البته پدر و عموی او جزو افراد بانفوذ در بین همشهریانشان بودهاند که سهم بسزایی در روشن کردن افکار مردمی و آشنایی آنها با جریان انقلاب داشتهاند. علیجاننژاد میگوید:«بعد از اینکه در مشهد ساکن شدیم پدرم بهواسطه دوستان روحانیای که داشت با حوزه علمیه مشهد ارتباط گرفت.
او بهواسطه شغلش که برنج و میوه از شمال میآورد، رسالهها و اعلامیههای حضرت امام(ره) را داخل جعبهها مخفی میکرد و به دست مبارزان شمال میرساند. در آن زمان ساواک دنبال عمو، پدر و برادر بزرگم حسین که شهید شد، بودند. اما آنها راههای خودشان را برای فرار از دست رژیم ستمشاهی داشتند.» پدرش با بزرگانی همچون شهید هاشمینژاد، مرحوم آیتا...طبسی در ارتباط بود و هنگام زلزله طبس سال57 به همراه شهید هاشمینژاد برنامههایی وسیعی برای کمکرسانی به این هموطنان داشتند. علیجاننژاد که دوران جوانیاش همزمان با جنگ تحمیلی میشود از طریق بسیج در سه مرحله راهی جبهه شده و در سال 61در علمیات الفجر مقدماتی به دلیل شدت انفجار جانباز اعصاب و روان میشود. او تاکنون بیش از 30عمل جراحی انجام داده است و در حال حاضر هم درمانش ادامه دارد.
او پس از مجروحیتش دیگر به جبهه نرفته اما کارهای جهادی مانند درو کردن گندم و کمک به روستاییان را بر خودش واجب میدانسته و از این دست فعالیتها بسیار انجام داده است. او درباره نقطه شروع فعالیتهای خیرانهای که در حال حاضر به آنها مشغول است اینطور میگوید:«سال 1371جزو هیئت ریزهخواران امام رضا(ع) بودم. به دلم افتاد که جشن ولادت امام رضا(ع) را بهشکل باشکوهی برگزار کنم. این جشن را سه شب در منزل خودم گرفتم. از آن زمان 30سال میگذرد و این جشن را هر سال باشکوهتر از سال قبل برپا میکنیم.
از همان سال اول به بعد هم تصمیم گرفتم که در راه خیر فعالیت داشته باشم.» او تصمیمش را با دوستان هیئتی و خیّرش در میان میگذارد و آنها در طول این سالها بارها برای تهیه جهیزیه، توزیع بستههای معیشتی و... اقدام کردهاند. او میگوید:« سه چهار سال قبل که حالم بسیار بد بود نذر کردم اگر حالم خوب شود برای جهیزیه 18سید اقدام کنم. بعد از اینکه بهبودی پیدا کردم 18جهیزیه به 50جهیزیه تبدیل شد که با همکاری سایر دوستان انجام شد.»
علیجاننژاد از سال 1370در پاساژ برنجفروشان مغازه دارد و همه کسبه او را به خوشنامی و کار خیر قبول دارند. به همین دلیل هنگامی که برای کار خیر اقدام میکند همه با اعتماد کامل به کارش دست به جیب میشوند و کمک نقدی و غیرنقدی میکنند. او به کرونا و وضعیت معیشتی مردم اشاره میکند و میگوید:«در سال 99با توجه به بیماری کرونا وضعیت معیشتی برخی از مردم تحت تأثیر قرار گرفت. به همین دلیل تصمیم گرفتیم کمکهایمان را بیشتر کنیم.
با همت خیران از ابتدای سال99 تاکنون 900میلیون تومان کمک جمعآوری و در پنج نوبت در مناسبتهای مختلف 920بسته در بین نیازمندان تقسیم کردهایم.» او تأکید دارد که تنها نیست و سایر دوستانش هم هستند که در این کار خیر شریک هستند. این جانباز جنگ تحمیلی درباره شناسایی افراد نیازمند هم برایمان توضیح میدهد:« افراد نیازمند توسط همان دوستان هیئتی که شناخت بر روی آنها دارند و تأییدشده هستند معرفی میشوند. این افراد در همه شهر پراکنده هستند و به جای خاصی تعلق ندارند.»او در صحبتهایش تأکید میکند امسال خیران هم دستشان چندان برای کمک باز نبوده و کرونا روی کسب و کار آنها هم تأثیر گذاشته، اما با این حال کمکهای خوبی برای توزیع بستهها جمعآوری شده است.
سید مجید بامشکی از دوستان چندین و چند ساله علیجاننژاد است و در بستهبندی و توزیع همراهی میکند. او میگوید:« از هیئت با هم آشنا شدیم. هنگامی که متوجه شدم علیجاننژاد در کارهای خیرانه فعالیت دارد همراهش شدم. ما در طول سال به مناسبتهای مختلف توزیع داریم. امسال قرار است توزیع هزار بسته معیشتی به ارزش هر بسته 200هزارتومان ویژه ماه مبارک رمضان را داشته باشیم که این هزار بسته جدای از دیگر کمکهای ماست. این بستههای معیشتی شامل برنج، روغن، ماکارونی، رب و حبوبات، قند و... است. چند روز درگیر بستهبندی و توزیع هستیم. اما اینکار انرژی بسیار خوبی به من و سایر دوستانم که کمک میکنند میدهد. از دعای مردم لذت میبرم. »
از کارهای دیگری که علیجاننژاد انجام میدهد درست کردن کارت نان است. او با یکی از نانواییهای نزدیک محل کارش هماهنگ کرده و در ماه پول هزار عدد نان را به نانوایی میدهد. ارائهدهنده هر کارت میتواند 7عدد نان دریافت کند. او میگوید:«گاهی دوستان و مردم هم در اینکار خیر سهیم میشوند. در کنار همه فعالیتهایمان برای افرادی که مراجعه میکنند و بسته معیشتی آماده نداریم، برنج بستهبندی به آنها میدهیم.» همانطور که اشاره کردیم او جانباز است و بیش از 30بار عمل جراحی کرده و باید در حال حاضر که کرونا به اوج خود رسیده در خانه بماند اما او این اعتقاد را ندارد و میگوید:«آنزمان که شهید نشدم حالا اگر در همین راه بمیریم ثوابش را دارد.»