تابه حال به این موضوع فکر کردهاید که نام خیابانهایی که هر روز از آن عبور میکنیم و حتی در ترافیک آن میمانیم و کلافه میشویم، چه قصهای دارند و چرا اینطور نامگذاری شدهاند؟
اگر از ما بپرسند این خیابان چند سال قدمت و چه تاریخچهای دارد، کمتر کسی است که بتواند به درستی پاسخ دهد. شاید تنها موردی که همه بر آن اتفاق نظر داشته باشند، این باشد که این خیابان راسته فروش لوازم صوتی و تصویری است. اما اگر همراهمان باشید، متوجه خواهید شد که این خیابان یک برگ از کتاب هویت تاریخ شهرمان است.
برای شنیدن تاریخچه قدیم این خیابان ابتدا سری به «حسن متقیان» زدیم. او نزدیک 50سال است که در این خیابان مغازه دارد و آن را بهخوبی میشناسد. متقیان درباره گذشته این خیابان میگوید: از کنار بانک ملی فعلی کوچه باریکی قرار داشت که گوارگاه سراب نامیده میشد. گوارگاه مکانی بود که احشامی مانند گاو و گوسفند در آنجا نگهداری میشد.
گاریهای اسبها در این کوچه استقرار داشتند. کوچه از کنار حسینیه سراب تا مغازههای سمت راست خیابان ادامه داشت و به خیابان سراب وصل میشد.
وی ادامه میدهد: در گذشته در این خیابان کاروانسراهای چوب بود. بیشتر خانههای قدیمی با چوب ساخته میشد و مردم چوبها را از اینجا میخریدند، اما از زمانی که تلویزیون به بازار آمد، این خیابان کمکم محل فروش لوازم صوتی و تصویری شد.
او درباره نام خیابان هم میگوید: از همان ابتدا نام این خیابان سعدی بود و تاکنون هم این نام برایش باقیمانده است. البته آن زمان مغازههای بقالی، لحافدوزی، شیشهبری، قابسازی و... هم در این خیابان بود که کمکم جای خودشان را به لوازم صوتیهای امروزی دادهاند.
رئیس هیئت مدیره انجمن توسعه گردشگری چهارباغ خراسان درباره تاریخچه این خیابان میگوید: خیابان سعدی ۶٠سالی میشود که با مشهدیهاست. سجل میدان سعدی برمیگردد به سال١٣٣٧. تازه میدان شکل و قوارهای پیدا کرده بود و دنبال نامی برای آن بودند.
همان زمان انجمن مفاخر ملی ایران در تکاپوی کاملکردن مجموعه آرامگاه بزرگان ایران ازجمله فردوسی، ابنسینا، حافظ و سعدی بود. همزمان با تکمیل این آرامگاهها، انجمن با ارسال نامهای به شهرداران شهرهای بزرگ ایران خواستند برای پاسداشت مفاخر ایران، برخی خیابانها و میدانهای مهم خود را به نام 5اسطوره ایرانی، فردوسی، سعدی، حافظ، ابوعلی سینا و مولانا نامگذاری کنند.
رضا سلیماننوری ادامه داد: با این بخشنامه، سراب، سعدی شد. خیابان سعدی تا قبل از تشکیل یعنی حدفاصل سالهای١٣٠٧ تا ١٣٣٣ و ١٣٣۴، محلی برای کاروانسراها، نگهداری گاریهای اسبی، کالسکهفروشیها و فروش مرغ و طیور بود. دربین این کاروانسراها، تعداد کمی چوبفروشی و زغالفروشی هم وجود داشتند.
در قسمت بالادست میدان سعدی و در محدوده خیابان دانشگاه کنونی، باغی وجود داشت که به آن «باغمنبع» میگفتند. اسم این باغ برمیگشت به منبع آب بزرگی که در آن وجود داشت و از آن برای آبرسانی به باغات و خانههای اعیان و اشراف با کمک گاری استفاده میکردند.