حوادث نهم و دهم دیماه مسیر نهضت مردمی را تا تحقق انقلاب اسلامی هموار کرد
مشهد در روزهای شنبه و یکشنبه، نهم و دهم دیماه ۱۳۵۷، شاهد حوادث و وقایع بسیار تلخی بود که یک روز آن در تاریخ انقلاب اسلامی به «یکشنبه خونین مشهد» معروف شد. حادثه با ورود راهپیمایان به محوطه استانداری مشهد بهمنظور حمایت و اعلام همبستگی با کارکنان استانداری رخ داد که پیش از این برای همراهی با نهضت دست از کار کشیده و اعتصاب کرده بودند.
هرچند در ابتدا راهپیمایان و رهبران انقلاب همچون مثلث اجرایی روحانیت مشهد (خامنهای، هاشمینژاد و واعظ طبسی) فکر کردند که نیروهای نظامی و ارتشی با مردم همراه و اعلام همبستگی کردند، تیراندازی مستقیم آنها بهسوی جمعیت در این دو روز باعث کشته و مجروح شدن تعداد زیادی از مردم بیدفاع شد. باوجوداین حوادث روزهای نهم و دهم دیماه ۱۳۵۷ باعث از بین رفتن ترس مردم از مواجهه مستقیم با نیروهای حکومتی شد و مسیر نهضت را تا پیروزی کامل هموارتر کرد.
اوجگیری نهضت در دی
با آغاز دیماه ۱۳۵۷، جریان نهضت در اغلب شهرها -و از جمله در مشهد- اوج گرفت. بعد از حادثه بیمارستان شاهرضای مشهد که به کشته و زخمیشدن تعدادی از بیماران و کودکان بستری در بیمارستان انجامید، ساواک مشهد در گزارشی که برای ادارهکل سوم ارسال کرد، با صراحت به حمله چماقداران به بیمارستان شاهرضا اشاره کرد: «قبل از ظهر روز ۲۳ / ۹ /۱۳۵۷ عدهای از موافقین در بیمارستان شاهرضا مبادرت به شکستن شیشههایی که دارای عکس خمینی و خرابکاران بوده و شیشه ماشین بعضی دکترهای مخالف را میشکنند؛ لذا مخالفین با چوب و چماق و اسلحه سرد از منزل قمی و شیرازی و مرعشی به طرف بیمارستان شاهرضا عزیمت، در ساعت۱۰:۳۰ درگیری بین موافقین و مخالفین ایجاد و فرمانداری نظامی برای متفرق کردن آنان از گاز اشکآور و تیراندازی هوایی استفاده، در نتیجه چند نفر از مخالفین مورد اصابت گلوله واقع، گویا یکی از آنان به نام هروی، دبیر دبیرستان، به قتل رسیده.
مرکز فرماندهی مخالفین، منزل شیرازی، قمی و مرعشی و طبسی بوده. سیدمحمدعلی شیرازی و مرعشی و چند نفر از روحانیون از منزل قمی به اتفاق عدهای به طرف بیمارستان شاهرضا عزیمت و این درگیری تا ساعت۱۲:۵۵ ادامه داشته است. سیدمحمدعلی شیرازی ضمن مذاکره با فرماندار نظامی گفت به این کارها خاتمه بده یا این که ما دستور مقابله خواهیم داد. در حال حاضر درگیری ادامه دارد و مراجع تقلید و روحانیون نیز به مردم ابلاغ مینمایند که چوب و چماق تهیه و به طرف بیمارستان شاهرضا حرکت کنید.»
بعد از این حادثه، جمعی از روحانیون مشهد از جمله مثلث اجرایی روحانیت (خامنهای، هاشمینژاد و واعظ طبسی) تصمیم گرفتند که در اعتراض به این اقدام حکومت در بیمارستان تحصن کنند. تحصن در حمایت از اعتصاب کادر پزشکی و کارکنان بیمارستان نیز بود و اثرات مهمی داشت و تظاهرات و راهپیماییها در مشهد بهطور چشمگیری افزایش یافت.
همهروزه اجتماعاتی در بیوت آیتالله سیدحسن طباطیاییقمی، آیتالله سیدعبدالله شیرازی، آیتالله سید محمدکاظم اخوانمرعشی و همچنین در بیمارستانها، از جمله بیمارستان شهناز و ششمبهمن، تشکیل میشد. در ادامه روند حوادث در مشهد بهگونهای پیش رفت که در دیماه۱۳۵۷ بر خشم و اعتراض مردمی افزوده شد. بیشتر ادارات دولتی اعتصاب کرده بودند و اکثر کارمندان ادارات کارها را رها و در مراسم سخنرانی و راهپیمایی شرکت میکردند.

مردم در حیاط استانداری
در روز دوم دیماه کشتهشدن دوازده نفر و مجروحیت شصت نفر در مقابل بیت آیتالله سیدعبدالله شیرازی چهره شهر مشهد را ماتم زده کرد. بهقرار همیشگی در روز نهم دیماه ۱۳۵۷، برابر با ۲۹محرم۱۳۹۹ قمری که هفتم کشتهشدههای مشهد بود، گروههایی از اقشار مختلف مردم ابتدا در بیوت آیتالله سیدعبدالله شیرازی، آیتالله سیدحسن طباطباییقمی و آیتالله سیدمحمدکاظم اخوانمرعشی اجتماع کردند و بعد از سر دادن شعارهایی علیه حکومت، راهپیمایی مردان و زنان مشهدی آغاز شد.
مقصد راهپیمایی برخلاف روزهای قبل که آستان قدس یا مقابل صحن موزه بود، این دفعه استانداری واقع در خیابان بهار تعیین شده بود. علت این بود که کارکنان استاندارى به منظور همراهی با نهضت اعلام همبستگى کرده بودند. با نزدیکشدن جمعیت به استانداری درباره ورود به داخل محوطه استانداری بین رهبران انقلاب مشهد گفتوگو و تبادلنظر شد، اما قبل از اینکه تصمیمی دراینباره گرفته شود، جمعیت منتظر نماند و وارد محوطه استانداری شد.
در ابتدای امر اعلام شد ارتش با ملت اعلام همبستگی کرده است. حتی یکی از فرزندان آیتالله سیدعبدالله شیرازی با رفتن روی یکی از تانکها اعلام کرد: «ارتش با ما اعلام همبستگی نموده که در این هنگام چندنفر سرباز اسلحههای خود را بالای سر گرفتهاند.»
این قضیه در ورود راهپیمایان به داخل محوطه تأثیرگذار بود. با ورود صفوف راهپیمایان به داخل استانداری، تانکها در مقابل استانداری مستقر و مردم اطراف تانکها جمع شدند و شعار دادند.
ظاهر قضیه هم از دوستی و پیوند ارتش با ملت حکایت داشت. اما باوجوداین در اسناد ساواک بهصراحت قید شده است که تظاهرکنندگان در روز نهم دیماه قصد تصرف استانداری را داشتند و مأموران قادر نبودند مانع ورود آنها به داخل استانداری شوند: «ساعت۱۱ تعداد زیادی از اخلالگران بهمنظور تصرف ساختمان استانداری به آن محل حملهور و نیروی فرمانداری نظامی قادر به متفرق کردن نبود، یکی از تانکها در تصرف اخلالگران درآمده، مردم روی تانک سوار شدهاند و خدمه تانک از تیراندازی هوایی و گاز اشکآور استفاده، ولی مردم با روشن کردن آتش اثرات گاز اشکآور را خنثی مینمایند و نیروی کمکی نیز بهعلت زیادی جمعیت قادر به کمک نمیباشد و راهبندان ایجاد نمودهاند.»
در برخوردها و درگیریهای روز نهم دیماه در مجموع اسلحه و مهمات زیر به دست مردم افتاد
ورود یک جیپ ارتشی به داخل استانداری و ممانعت مردم اوضاع را بغرنجتر کرد. تعرض مردم به آنها که در حال خروج بودند، باعث شد که تیراندازی کنند. درهمینهنگام صدای تیراندازی و حرکت تانکها از بیرون استانداری به گوش رسید.
مشهد در آتش
هرچند به دستور علما از جمله آیتالله خامنهای، مردم به سرعت محوطه استانداری را ترک کردند، موجی از خون و آتش محوطه استانداری و خیابانهای اطراف آن را فرا گرفت. مردم که به خروش آمده بودند، فروشگاه سازمان اتکای لشکر۷۷ را به آتش کشیدند و چندتن از درجهداران مهندسی مربوط که در این واحد مستقر بودند، مجبور به فرار شدند. دو دستگاه کامیون ارتش آتش زده شد؛ همچنین جمعیت انجمن ایران و آمریکا، ساختمانهای انجمن ایران و آمریکا، شورای فرهنگی بریتانیا، اداره آگاهی، زندان زنان، کارخانه پپسیکولا، سینما شهرفرنگ و برخی دیگر از پایگاههای حکومت را به آتش کشیدند.
آنها حتی در مقابل فروشگاه لشکر و استانداری با مأموران درگیر شدند و از بین درختان به سوی تانکها بطریهای مواد آتشزا پرتاب کردند که در نتیجه تعدادی از آنها به آتش کشیده شدند. وضعیت بهگونهای بود که در اسناد ساواک درباره اوضاع سیاسی شهر مشهدآمد: «اوضاع فعلی شهر مشهد بسیار وخیم و لجامگسیخته است و هر آن انتظار حوادث ناگوار توأم با خونریزی شدید وجود دارد.»
در برخوردها و درگیریهای روز نهم دیماه در مجموع اسلحه و مهمات زیر به دست مردم افتاد: مسلسل کالیبر۵۰ ضدهوایی (دو قبضه)، مسلسل معمولی (پنج قبضه)، تیربار ۶۲ / ۷ (پنج قبضه)، تیربار ۷ / ۱۲ (دو قبضه)، نارنجک اشکآور (۱۰ عدد)، ۴۴قبضه تفنگ ژ ۳، فشنگ (۱۰ هزارو ۸۰۰ تیر)، بیسیم (شش دستگاه)، کلت فرمانده دسته تانک، یک قبضه تیربار تانک و همچنین یک تانک و سه خودرو طعمه حریق شدند.
ساعت ۱۸:۴۵ زندان زنان مشهد از سوی مردم محاصره و همه زندانیان آن که حدود ۱۵۰ نفر بودند آزاد و به بیمارستان شاهرضا که پایگاه انقلابیون شده بود منتقل شدند. کلانتریهای شماره۳و۶ نیز به آتش کشیده شد و به ناچار مأموران کلانتری ساختمان را تخلیه کردند و به شهربانی انتقال داده شدند.
حمله مردم به کلانتریها در شهر باعث شده بود مأموران نظامی در تیراندازی بهسوی مردم تمایل نشان دهند و لذا احتمال کشته شدن بیشتر جمعیت قوت گرفته بود. بعد از گردآمدن رهبران انقلابی مشهد در مسجد کرامت از لحاظ مسائل امنیتی تصمیم گرفته شد تا اعضا نشست اضطراری را به بیت آیتالله سیدعبدالله شیرازی منتقل کنند.
از جمله محورهای مهم مطرحشده در جلسه مذکور که آیتالله خامنهای، واعظ طبسی و هاشمینژاد در آن حضور داشتند، تصمیمگیری درباره سرنوشت یک سرباز و یک دژبان بود که توسط مردم اسیر و به بیت آیتالله شیرازی آورده شده بودند. تعداد زیادی از مردم مقابل منزل آیتالله شیرازی تجمع کرده و خواهان اعدام آن دو بودند. اعضای جلسه تصمیم گرفتند سرباز و دژبان آزاد شوند. این تصمیم توسط حاجمیرزا آقا تهرانی به اطلاع جمعیتی که تجمع کرده بودند رسانده شد.
همچنین آیتالله سیدمحمدکاظم اخوانمرعشی با حضور در جمعیت، دلایل اتخاذ این تصمیم را برای مردم تشریح کرد. پس از اطمینان از متفرق شدن مردم، آن دو آزاد شدند، اما متأسفانه چندنفری که در خیابانهای اطراف بیت آیتالله شیرازی کمین کرده بودند، آنها را کشتند. ساواک خراسان گزارش داد که آنها بعد از کشته شدن در میدان شاه و با قلاب قصابی آویزان شدند.
آن شب همچنین چندین تماس تلفنی بین مقامات دولتی با بیت آیتالله سیدعبدالله شیرازی صورت گرفت. گفتوگوهای طولانی غلامعلیاویسی، فرمانده نیروی زمینی و گارد شاهنشاهی در نهایت به تهدید و راهانداختن جوی خون در دهم دیماه ختم شد.

یکشنبه خونین مشهد
حوادث و درگیریهای خونینی که بین مأموران و مردم بهوجود آمد باعث شد برپایی جلسه علما در یکشنبه مورخ دهم دیماه۱۳۵۷ در مسجد کرامت لغو شود و سعی شد مردم را از اجتماع در این روز منصرف کنند، اما کوششهای صورتگرفته بیتأثیر بود. مردم با حضور در خیابانها دائما شعار میدادند: «توپ، تانک، مسلسل دیگر اثر ندارد، به مادرم بگویید دیگر پسر ندارد»؛ همچنین گروههایی از مردم با تجمع در مقابل بیوت آیات سیدعبدالله شیرازی، حسنطباطباییقمی و سیدمحمدکاظم اخوانمرعشی به تظاهرات پرداختند.
این در حالی بود که از همان ساعات اولیه بامداد تعداد زیادی از ماشینهاى ارتشى در سر چهار راه نادرى و نزدیک مسجد کرامت جمع شده بودند. چهارراه نادرى حد و مرز حضور ارتش بود و مردم نمیتوانستند به آنجا ورود کنند. در روز دهم دیماه نیروهای نظامی تنها به بازداشت اکتفا نمیکردند و هرجا جمعیت را میدیدند دستور داشتند به سوی آنها به طور مستقیم تیراندازی کنند. در ساعت۹ صبح سه نفر مورداصابت گلوله قرار گرفتند و به بیمارستان منتقل شدند.
وضعیت سیاسی مشهد در این روز بسیار بههمریخته بود. به دستور شهربانی خراسان کلانتریهای مشهد تخلیه و نیروها در ساختمان شهربانی مستقر شدند. فرماندار نظامی نیز نیروهایش را غیر از مراکز حساس شهر به پادگان فراخواند. در میدان شاه تظاهرات مردمی ادامه داشت و اوضاع خیابان نادری بسیار وخیم گزارش شد، چنانکه دو نفر نظامی در این خیابان مجروح شدند.
در خیابانهای اطراف راهآهن هم انقلابیون با برپا کردن آتش در خیابان سدّ معبر کردند. در اطراف ساختمان نیروی پایداری هم زدوخورد شدیدی بین مأموران و مردم در جریان بود. مأموران نیروی پایداری که جرئت رویارویی مستقیم با جمعیت را نداشتند، از داخل ساختمان به طرف مردم تیراندازی میکردند؛ همچنین مأموران فرمانداری مشهد بهمنظور کمک به سازمان نیروی پایداری که تقریبا توسط گروههای مردمی محاصره شده بود، وارد خیابان شدند و به رویارویی مستقیم با جمعیت پرداختند.
در این درگیریها حدود سیصد نفر بازداشت و در اثر هجوم مردم ساختمان نیروی پایداری تخلیه و تعدادی از نیروهای آن زخمی و مجروح شدند. از سوی دیگر حکومت برای تحریک سربازان و تیراندازی به سوی مردم، جنازه دو دژبانی را که روز قبل توسط مردم کشته و اجساد آنها سوزانده شده بود، شب گذشته به مأموران نشان داده بود.
در یکی از گزارشهای ساواک درباره حوادث این روز چنین آمده است: «در ساعت۱۱ مأمورین فرماندار نظامی مشهد بهمنظور کمک به سازمان نیروی پایداری که در محاصره اخلالگران بود و ساختمانش را به آتش کشیده بودند، خارج و با اخلالگران درگیری که از گاز اشکآور و تیراندازی هوایی استفاده و بهطورکلی نسبت به پاکسازی مشهد اقدام و شهر مشهد در ساعت۱۲ در اختیار فرمانداری نظامی قرار گرفت که در این برخورد تعدادی از اخلالگران مورداصابت گلوله واقع [شدند.]»
در گزارش شیخان رئیس سازمان اطلاعات و امنیت خراسان درباره حوادث روز دهم دیماه آمده که در روز جاری پانزده نفر سوختند و جنازههای آنها به بیمارستان شهناز منتقل شد. مجروحان هم در بخشهای جراحی، زنان، زایشگاه و سالنهای انتظار روی تخت و زمین بستری شدند.

تعداد کشتهشدگان و مجروحان
درباره تعداد کشتهشدگان روزهای نهم و دهم دیماه مشهد آمار دقیقی وجود ندارد. ازآنجاکه مطبوعات در اعتصاب به سر میبردند با تأخیر جریان این حادثه را منعکس کردند و حتی در مطالبی که سالهای بعد هم درباره حوادث این دو روز منتشر شد آمار و ارقام مختلفی درباره تعداد کشتهشدگان و مجروحان ارائه شد. در گزارشهای ساواک درباره اولین ساعات روز نهم دیماه، تعداد کشتهشدگان بیست نفر اعلام شد، هرچند بر این نکته هم تأکید شد که میزان تلفات از دو طرف مشخص نیست.
در گزارش شیخان، رئیس وقت ساواک خراسان، به ساواک مرکز، تعداد کشتهشدگان در روز نهم، بیست نفر و روز دهم ۱۷۰ نفر قید شده است. هم او در گزارشی که در روز نهم دیماه برای فرمانداری نظامی مشهد ارسال کرد آورد که در اثر درگیری بین مخالفان و نیروهای انتظامی تعدادی زخمی و مجروح شدند که از این تعداد شصت نفر، سه نفر بر اثر اصابت گلوله فوت کردند و بقیه در اثر ازدحام جمعیت صدمه دیده و در بیمارستان شهناز پهلوی بستری شدند؛ هرچند آمار افرادی که در بیمارستان شاهرضا بستری شدند معلوم نیست.
او در گزارش روز بعد اعلام کرد که تعداد ۵۷ نفر مجروح و سه نفر کشته به بیمارستان شهناز برده شدند که بر تعداد کشتهشدگان اضافه شد و به ۴۵ نفر رسید، ضمن این که چهارده کشته و صد مجروح هم به بیمارستان شاهرضا منتقل شدند.
شهربانی تعداد شهدای دهم دیماه مشهد را ۱۸۰ تن و ارتش مجموع شهدای نهم و دهم دیماه را سیصد تن برآورد کرد. روزنامه آفتاب شرق در یکی از شمارههای خود که بعدتر منتشر شد، پس از توضیح درباره حوادث نهم و دهم دیماه مشهد، تعداد کشتهشدگان را در ابتدای روز نهم دی در خیابان بهار و در مقابل استانداری ۳۷ نفر و تعداد کشتهشدگان در مقابل بیت آیتالله سیدعبدالله شیرازی را ۲۴نفر اعلام کرد.
البته منابع غیررسمی تعداد را بیش از اینها اعلام کردند. در نقلی دیگر در این دو روز ۲ هزار نفر کشته شدند. در نقلی دیگر در نهم دیماه دویست نفر کشته و چهارصد نفر هم زخمی و در روز دهم دیماه ۳ هزار نفر کشته و ۲ هزار نفر زخمی شدند.
روزنامهها و رسانههای خارجی هم این حادثه را بازتاب دادند. رادیو بیبیسی به نقل از سخنگوی دولت ایران تعداد کشتهشدگان مشهد را حدود ۱۷۰ نفر اعلام کرد. هفتهنامه همبستگی سازمان ملی دانشگاهیان درباره کشتار اطراف نیروی پایداری و دیگرنقاط شهر نوشت که در کمتر از یک ساعت، ۵۷ کشته و ۲۱۷ نفر مجروح شدند؛ هرچند صدها کشته هم توسط کامیونهای ارتشی به مکانهای نامعلومی منتقل شدند.
خبرگزاری فرانسه و رویتر در گزارشی مخصوص با اشاره به وقایع مشهد در نهم و دهم دیماه تعداد را در روز نهم دیماه ۴۱ کشته و ۲۵۰ نفر زخمی اعلام کردند. این خبرگزاریها همچنین نوشتند که «دیده شده که نیروهای انتظامی اجساد کشتهشدگان را از خیابانها جمعآوری میکنند و برای دفن در گودالها، به خارج از شهر میبرند.» رادیو ایران زیر نفوذ سانسور حکومت نظامى و دولت دژخیم و مزدور ارتشبد غلامرضا ازهارى کشتار ۱۰ دى مشهد را ۱۰۵ نفر گزارش کرد.
بااینحال روزنامه خراسان با استناد به اسناد بنیاد شهید، سالها بعد، فقط اسامی ۶۳شهید را برای روزهای نهم و دهم دیماه مشهد چاپ کرد.

شهر و مردمی که برای همیشه عوض شدند
روز بعد از حادثه اغلب مغازهها، بازار، ادارات و بانکها در مشهد تعطیل بودند. اکثر خیابانهای شهر خلوت بود و رعب و وحشت باعث شد مردم کمتر از منازل خود خارج شوند. بهدنبال این حوادث سه روز در مشهد تعطیلی عمومی اعلام شد، اما، چون این مسئله باعث کمبود نان و مایحتاج اولیه مردم میشد، تصمیم گرفته شد از شهرهای مجاور مشهد کامیونهای حاوی نان و خواروبار به مشهد ارسال شود. ابعاد حادثه چنان بود که رادیولندن در برنامه ساعت۱۹:۴۵ خود به نقل از مشاهدات خبرنگارش، دیوید بلی، از شهر مشهد گزارش داد.
بر اثر فشارهای موجود، سپهبدسیدصادق امیرعزیزی، استاندار خراسان و نایبالتولیه آستانقدسرضوی، از سمت خود استعفا و به تهران عزیمت کرد.
البته شایعاتی هم بهمنظور ایجاد ارعاب مردم رواج داده شد؛ ضمن اینکه از طرف نهاد امنیت (ساواک) با منازل افراد تماس گرفته و از آنها خواسته شد از منزل خارج نشوند. همچنین اعلامیههایی مبنی بر برپایی مجلس عزا در مسجد گوهرشاد به مناسبت شهدای وقایع نهم و دهم دیماه پخش شد. روز دوازدهم دی همه شبستانها و صحن مسجد جامع گوهرشاد مملو از جمعیتی بود که برای برپایی مجلس سوگواری و بزرگداشت آمده بودند.
در این مجلس شیخعلیتهرانی و سیدعبدالکریم هاشمینژاد سخنرانی کردند. در این جلسه شهیدهاشمینژاد وقایع روزهای شنبه و یکشنبه را ابتدا تشریح و درباره شکست دولت نظامی ازهاری سخنرانی کرد. ایشان در بخشی از سخنانش اینطور بیان کرد: «حوادث مشهد حرکت ملت ایران را کند نمیکند، ما بر مشکلات فائق خواهیم شد. رژیم دیکتاتوری قصد دارد انسانها را در ایران از بین ببرد، ولی جلادان باید بدانند ملت ما مبارز است و رژیم جلاد و این نظام پادشاهی را نمیپذیرد.»
او در ادامه به راهپیماییهای روزهای تاسوعا و عاشورا اشاره و از مردم تقاضا کرد که شبها از ساعت۹ برنامه تکبیر را اجرا کنند.
بعد از حوادث روزهای نهم و دهم دیماه، نمای ظاهری در و دیوارهای شهر مشهد هم تغییر کرد، دیوارهای شهر پُر از شعارهایی، چون «مرگ بر شاه»، «درود بر خمینی»، «استقلال، آزادی، حکومت اسلامی»، «مرگ بر کمونیست شوروی و امپریالیسم آمریکایی و چین»، «سکوت هر مسلمان، خیانت است به قرآن»، «محصل بهپا خیز، معلمت کشته شد»، «محرم قیام ملت ماست»، «ارتش دنیا دشمن میکشد، ارتش ما برادر میکشد»، «کارگر، کشاورز، اسلام حامی تو است» شده بود.
***
منبع:
مرکز اسناد مجلس
* این گزارش سهشنبه ۹ دیماه ۱۴۰۴ در شماره ۴۶۶۵ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.
