ساواک

اسماعیل فردوسی پور؛ از پرواز انقلاب تا واقعه هفتم تیر
اسماعیل‌فردوسی‌پور یکی از این افراد بود که از همان آغازین روز‌های پس از خرداد‌۱۳۴۲ با نهضت همراه شد و چندی بعد با هجرت به نجف در صف نخست یاران امام (ره) قرار گرفت.
امنیت محله حسین‌آباد به عهده پدر و پسر «درخشی» بود
نیاز درخشی، اسم شناسنامه‌ای حسن درخشی است و حالا می‌گوید ۷۴ سال شده و زیروبَم محله حسین‌آباد را می‌داند. بعد از انقلاب، پدر و شهید علی‌اکبر درخشی برای تامین امنیت محله شروع به فعالیت کردند.
شهید موسوی‌قوچانی، همسر چریک می‌خواست!
تمام زندگی‌ حجت‌الاسلام‌والمسلمین موسوی‌قوچانی به مبارزه گذشت، او همسری می‌خواست شبیه خودش، شجاع و مبارز. معصومه خانم هم که پس‌از ازدواج همراه همیشگی او شد، سختی‌هایی را تجربه کرد که پیش از آن، فکرش را هم نمی‌کرد!
مزدای قرمز مرتضی شبانی در رکاب انقلابیون چهاربرج بود
آن روز‌ها حاج‌مرتضی از معدودماشین‌دار‌های توس بود و می‌دید در خیابان‌های مشهد چه خبر است، او مزدایش را در جاده می‌انداخت تا مردم را از روستا برای شرکت در راهپیمایی به قلب مشهد برساند.
روایت‌هایی از شعارنویسی در زمان انقلاب
محمدصادق علیزاده می‌گوید: بعد از پیروزی انقلاب، نوشتن شعار‌های تبریک، لذت عجیبی داشت. وقتی می‌دیدیم مبارزاتمان به ثمر نشسته، برای نوشتن شعار‌های انقلاب انرژی مضاعفی داشتیم. مدام روی پارچه عکس امام‌خمینی (ره) را چاپ می‌کردیم!
خاطره غلامرضا بلالی از بستن راه تانک با لوله‌های آب!
غلامرضا بلالی تعریف می‌کند: مردم لوله‌های آب را آوردند وسط خیابان و به عرض چیدند تا جلو حرکت تانک‌ها را بگیرند. طلبه‌ای رفت روی لوله تانک و رو به جمعیت انقلابی‌ها گفت بروید که الان همه ما را همین‌جا می‌کشند.
محمدرضا سهیلی نگذاشت خون مردم کف خیابان ریخته شود
آقای سهیلی از شلوغی خیابان ارگ در بحبوحه انقلاب تعریف می‌کند: باید جمعیت را کنترل می‌کردم؛ فریاد زدم «من به دستور آیت‌الله شیرازی این افراد را باید تحویل دهم و اجازه نمی‌دهم مویی از سرشان کم شود.