کد خبر: ۱۲۳۷۱
۰۴ تير ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۰
امنیت؛ خط قرمز همسایه‌ها در محله خاتم‌الانبیا(ص)

امنیت؛ خط قرمز همسایه‌ها در محله خاتم‌الانبیا(ص)

در دل این محله، همسایه‌هایی زندگی می‌کنند که عمر کنارهم‌بودنشان از ۴۵ سال هم می‌گذرد؛ یعنی از سال‌هایی که تازه جنگ تحمیلی هشت‌ساله شروع شده بود و همسایه‌ها تمام‌قد هوای هم را داشتند. آنها با وجود مشکلات زیاد، از محله‌شان مراقبت می‌کردند.

در دل محله خاتم‌الانبیا (ص) همسایه‌هایی زندگی می‌کنند که عمر کنارهم‌بودنشان از ۴۵ سال هم می‌گذرد؛ یعنی از سال‌هایی که تازه جنگ تحمیلی هشت‌ساله شروع شده بود و همسایه‌ها تمام‌قد هوای هم را داشتند. آنها با وجود مشکلات زیاد، از محله‌شان مراقبت می‌کردند.

اگر مرد همسایه جبهه بود، اهالی نمی‌گذاشتند آب در دل خانواده‌اش تکان بخورد و هوای خورد و خوراک همدیگر را داشتند و خیلی موارد دیگر. برای همسایه‌هایی که ایثار، همدلی و امید جزء جدانشدنی زندگی آنهاست، جنگ دوباره شروع شده و آنها دوباره پای کار آمده‌اند؛ حتی حالا که نزدیک هفتاد سال سن دارند و زندگی بیشترشان هم به دشواری می‌گذرد.

این گزارش، روایت سه همسایه قدیمی است که از گذشته تا امروز، محله‌شان را تنها نگذاشته‌اند و هنوز هم برای اهالی باعث دل‌گرمی هستند.

 

هنوز هم مدافع کشوریم

در محله خاتم‌الانبیا (ص) نام اسماعیل اژدری با امنیت محله گره خورده است. او ۴۳ سال است در این محله زندگی می‌کند و از سال ۱۳۶۰ با تعدادی از همسایه‌ها اولین پایگاه بسیج محله را در مسجد صاحب‌الزمان (عج) تأسیس کردند.

یکی از همسایه‌های قدیمی درباره او می‌گوید: اوایل دهه ۶۰ حاج‌اسماعیل و رفیق‌هایش به بیابان‌های اطراف قاسم‌آباد می‌رفتند و تعلیم نظامی می‌دیدند تا امنیت محله را که آن‌موقع توسط منافقان تهدید می‌شد، تأمین کنند.

آقااسماعیل لبخندی می‌زند و می‌گوید: این بیابان‌ها پرخار و خاشاک بود. این‌قدر ما را بشین و پاشو می‌دادند که همه تن و لباسمان پر از خار می‌شد. شب‌ها که برمی‌گشتیم، کار عیالم درآمده بود. می‌نشست و با سوزن خار‌ها را از لباس درمی‌آورد.

برای حاج‌اسماعیل شصت‌وشش‌ساله هنوز هم امنیت محله و همسایه‌اش خط قرمز محسوب می‌شود. آنها با تعدادی از جوانان اکنون هم حواسشان را به حفظ امنیت کوچه و محله داده‌اند تا آب در دل اهالی تکان نخورد. می‌گوید: من و حسن‌آقا مثل شش‌سالی که در جنگ بودیم، از مردممان دفاع می‌کنیم.

 

من سیر باشم و همسایه‌ام گشنه بخوابد!

حسن مؤمنیان‌زاده، از دیگرساکنان و قدیمی‌های محله است که سال‌های جوانی‌اش را برای دفاع از این آب و خاک در جبهه گذرانده است. او می‌گوید: دوران جنگ تحمیلی با بعثی‌ها، ارزاق و آذوقه مثل حالا فراوان نبود، ولی با برخی همسایه‌ها برای اهالی کم‌درآمد و بی‌بضاعت آذوقه و مواد غذایی جمع می‌کردیم، مثل همین بسته‌های معیشتی الان. حالا تعجب می‌کنم برخی‌ها به فروشگاه‌ها می‌آیند و کیسه‌کیسه برنج برمی‌دارند. یعنی وقت جنگ، من سیر باشم و همسایه‌ام گشنه بخوابد؟!

حسن‌آقا هنوز هم برای همسایه‌هایش مایه می‌گذارد. یک پایش در مسجد فاطمه‌الزهرا (س) است و پای دیگرش در خیریه انصارالحجه (عج). برای او ناراحتی همسایه، ناراحتی خودش است. وقتی خانواده‌ای مشکل داشته باشد، به هر دری می‌زند تا گره زندگی‌شان را باز کند.

می‌گوید: خودم خیلی سختی کشیده‌ام، اما وقتی درد کسی را می‌بینم، نمی‌توانم بی‌تفاوت باشم.

برای او ناراحتی همسایه، ناراحتی خودش است؛ به هر دری می‌زند تا گره زندگی‌شان را باز کند

او همچنان بعد از سال‌ها با جمع‌آوری کمک‌های مردمی، بسته‌های معیشتی آماده می‌کند و در کار‌های مختلف مانند کمک به درمان بیماران فعال است.

 

یک‌بار پلوخورش داریم و یک‌بار خوراک لوبیا

ماجرای ساخت مسجد فاطمه‌الزهرا (س) با فداکاری‌های حمزه محمدی گره خورده است. نمازگزاران قدیمی مسجد می‌گویند اوایل دهه ۸۰ که قرار شد اهالی مسجد فاطمةالزهرا (س) را با کمک هم بنا کنند، آقاحمزه هرکاری از دستش برمی‌آمد، انجام داد. شب‌ها تا صبح در یک چادر کوچک می‌نشست و از آهن و آجر مسجد نگهبانی می‌داد و صبح هم پا به پای اهالی بنایی می‌کرد.

او که پنج‌سال را در جبهه گذرانده است، همچنان قلبش برای این آب‌وخاک می‌تپد و هنوز هم پای کار‌های خیر مسجد است. می‌گوید: برخی روز‌ها در مسجد جمع می‌شویم و برای اهالی بی‌بضاعت غذا درست می‌کنیم. یک‌بار پلوخورش داریم و یک‌بار خوراک لوبیا. مهم مهربانی است که باید بین همسایه‌ها ریشه بدواند.

آقاحمزه می‌گوید: زمان جنگ، در منزل همسایه‌هایی که خانه‌شان امن بود و پناهگاهی داشتند، همیشه باز بود تا در وضعیت بحرانی میزبان اهالی باشند. یک نصیحت هم برای جوانان دارم: از این ترقه‌بازی‌ها نترسید. این مملکت روز‌های خیلی سخت‌تری را به سلامت پشت سر گذاشته است.

 

* این گزارش چهارشنبه ۴ تیرماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۲۲ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.

کلمات کلیدی
آوا و نمــــــای شهر
03:44