
با ویلچر تا اوج
«اوقات فراغت»، حرفش را هم نزنید. او و همه بچههای اینجا با این کلمه بیگانهاند. شاید از نگاه خیلیها نشستن آنها بر صندلیهای چرخ دار ترحمبرانگیز باشد، اما خودشان این اصل را قبول کرده و خیلی راحت با آن کنار آمدهاند و دارند زندگی میکنند. از نظر آنها سختی در زندگی وجود ندارد.
این باورپذیری آنقدر زیاد است که اصلا حاضر نمیشوند درباره مشکلات ناشی از معلولیت حرف بزنند. شاید هم با آن کنار آمدهاند. از این مقوله که با فاطمه سروریزاده، قهرمان ۱۷ساله ویلچررانی صحبت میکنیم، چنان محکم و باانرژی پای این حرف میایستد که من کم میآورم.
پزشکان بعد از به دنیا آمدن فاطمه، متوجه تودهای غدهمانند در کمر او میشوند و او را عمل میکنند و این باعث میشود فاطمه حرکت پاهایش را از دست بدهد؛ هرچند او امیدوار است علم پزشکی آنقدر پیشرفت کند که او هم مثل همسن و سالهایش روی پاهایش بایستاد و راه برود.
میخواهم بپرسم اینطور زندگی کردن آن هم در اوج جوانی باید خیلی سخت باشد که میگوید با همین پاها در مسابقات ویلچررانی سال گذشته، مقام قهرمانی را از آن خود کرده است و به قهرمانیهای بعدی فکر میکند.
فاطمه به زندگی در بین نگاههای ترحمآمیز عادت کرده است و حالا دیگر این نگاهها خیلی برایش سخت نیست.
فاطمه با همین پاها در مسابقات ویلچررانی شرکت کرده و توانسته مقام قهرمانی را از آن خود کند
من متفاوت نیستم
«خدا به داد پدر و مادرش برسد!» اینها حرفهای مردمی است که با دیدن او حس دلسوزیشان گل میکند و با نگاههای خاص، او را به بغلدستیشان نشان میدهند. این رفتارها باعث میشود خیلیوقتها دلش بشکند و فکر کند مگر او با بقیه آدمها و بچهها چه فرقی دارد؟
اما خیلی زود آرام میشود و میگوید: این اتفاق ممکن است برای هرکسی بیفتد و حتی خیلی بدتر از آن، پس نباید زندگی را ببازم.
شاید کسانی که با چشمهای سرشار از دلسوزی به او نگاه کردهاند، هیچوقت فکرش را نمیکردند که او حالا یک ورزشکار حرفهای باشدکه با قدرت دستهایش، مقام قهرمانی کشوری را از آن خود کرده است.
ارادههای محکم، زندگیهای موفق
این باورپذیری را از حرفهای خانوادهاش گرفته است که همیشه او را تشویق کردهاند که باید روی پاهای خودش بایستد و محتاج کمک دیگران نباشد. آنها برای فاطمه همیشه آدمهایی را مثال زدهاند که نمیبینند و نمیشنوند، اما با اراده محکمی که دارند، زندگی موفقی داشتهاند.
شرایط محله آماده نیست
برای فاطمه مثل خیلی از کسانی که روی صندلیهای چرخ د ار زندگی میکنند، رفتوآمد سخت است. میگوید: گلشهر، زمین مناسبی برای ورزش بانوان معلول ندارد و بالا و پایین بردن ویلچر از خیلی از خیابانها و معابر سخت است، اما خوب میشود تحمل کرد.
فاطمه در کنار درس، ورزش میکند و به ورزش علاقهمند است و میخواهد برای موفقیتش در ورزش دعا کنیم و قول میدهد در این زمینه کم نگذارد. او این موفقیت را مدیون مجموعه باور سبز است و امید دارد همه کسانی که با این شرایط دارند زندگی میکنند، روزهای روشنی پیش رو داشته باشند.
*این گزارش در شماره ۱۱۱ شهرآرا محله منطقه ۵ مورخ ۶ مردادماه سال ۱۳۹۳ منتشر شده است.